«سید شهدای مقاومت و یوم الفصل انقلاب اسلامی»
«تفسیر انفسی سورة نباء - جلسة دوم - ۱۳۹۸/۱۰/۱۷»
«استاد اصغر طاهرزاده»
«سید شهدای مقاومت و افقی که به ظهور آمد»
«استاد اصغر طاهرزاده»
بحمداللّه خداوند در راه توحید و در مسیر نفیِ استکبار، آنچنان برکات و ظرفیتهایی قرار داده که هر قدمی در مقابله با این راه، برداشته شود تا راهِ توحید به گمان دشمنانِ این راه متوقف شود؛ جلوهای از جلوات نورِ جامع الهی به ظهور میآید. مثل روز روشن است که چنین کاری را که آمریکا انجام داد، جز به دست احمقترین و نادانترین انسانهای روی زمین امکانِ انجام نداشت.
«غائلة مغلوب»
«نگاهی به مبنای تصمیم اخیر مقام معظم رهبری»
خارج از ناشیگریِ های پیش آمده در مورد نحوهی گرانیِ بنزین که به نظر میاید باید مجلس برای آن فکری بکند
«امام خمینی (ره) و مکتب مقاومت در این تاریخ»
«استاد اصغر طاهرزاده»
«۸ آبان ماه ۱۳۹۸»
سخن بر سر معجزه مقاومت است که خداوند در این تاریخ در مقابل مستضعفان جهان گشوده است و مقام معظم رهبری متذکر آن شدند از آن جهت که حضرت امام خمینی «رضواناللّهتعالیعلیه» آن را نمایان ساختند. در این مقاله سعی بر آن است تا جایگاه تذکرات رهبر معظم انقلاب «حفظهاللّه» را با خوانندگان محترم در میان بگذاریم.
«انقلاب اسلامی و جمع حفظ حریم های قدسی و نظام مدنی»
«انقلاب اسلامی و جمع حفظ حریم های قدسی و نظام مدنی»
«انسان ترازِ انقلاب اسلامی»
«استاد اصغر طاهرزاده»
از آنجایی که انقلاب اسلامی در راستای به فعلیترساندن استعدادهای نهفته در خود، پس از هر مرحلهای باید با نگاه مجددی که به خود میاندازد چگونگی ادامهی راه را معلوم کند؛ لازم است به عقلی که جایگاه این انقلاب را میشناسد نظر کنیم و آن عقلی است ماوراء عقل غربی که تنها اهداف فرهنگ غربی را مدّ نظر دارد وگرنه انقلاب اسلامی در آینده با همان خطری روبهرو میشود که در صدر اسلام با به صحنهآمدنِ مجدد عقل جاهلی روبهرو شدیم و عملاً پس از مدتی امویان توانستند معاویه را به جهان اسلام تحمیل کنند. عقلی که موجب قوام انقلاب اسلامی میشود، عقلی است که در کنار نظر به معاش مردم از نظر به عالم قدس و معنویت غافل نیست و برعکسِ عقل روشنفکریِ غربزده که از دولتها تحقق اهداف فرهنگ مدرن را مطالبه میکند، در صدد مطالبات فرهنگی و معنوی است تا بستر تربیت انسان ترازِ انقلاب اسلامی فراهم شود، انسانی که شخصیت معنوی حضرت امام خمینی «رضواناللّهتعالیعلیه» را میفهمد و متوجه است حضرت امام در این انقلاب به کجا اشاره دارند.
«عشقی که عطای این دوران است»
«تاریخ جدیدی شروع شده است»
با مطالعه کتبی مثل «گلستان یازدهم» یا «یادت باشد» یا «سربلند» و از این قبیل کتب به فهمی می رسیم که از حقایق زمانه ماست. آری، شهدای ما نوعی جدید از ازدواج و تشکیل خانواده را برای ما نمایان کردند. آن ها با درک این حقیقت که مسافری بیش در این دنیا نیستند و سفر آن ها الی الله است برای خود همراه و همسفر گزیدند. همراه و همسفری که سیر او را تسهیل، تسریع و محقق کرد. همراه و همسفری که اگر نبود شاید هیچوقت آن شهید حقیقتا مفهوم حب الله، ایثار و فدای حق شدن را نمی فهمید و اگر هم می فهمید در جامه ی عمل پوشاندن به آن موفق نمی شد.
در مقابل بحث ها و گفتگوهایی که در محیط کار یا در مهمانی ها و جاهای مختلف صورت می گیرد و افرادی شروع به اشکال در دین و حکومت اسلامی می کنند چه باید کرد. اگر سکوت کنیم حق پایمال می شود و اگر هم بحث کنیم غالبا به نتیجه نمی رسد و آنها از حرف خود عقب نشینی نمی کنند و اگر هم تسلیم شوند دوباره فردا شبهه دیگری پیدا می کنند و بحث را ادامه می دهند و در این بحث و جدلها غالبا انسان دچار کدورت در دل می شود. تکلیف ما چیست؟
پاسخ استاد اصغر طاهرزاده:
تنها وقتی که انسانها مایل و آمادهی شنیدن حقیقت باشند باید با آنها در این موارد سخن گفت وگرنه موجب مراء خواهد شد که در آموزشهای دینی ما از آن نهی شده است. در هر صورت اگر زمینهی هدایت طرف مقابل نیست و گرفتار ذهنیات لغو خودش میباشد، در این موارد به ما فرمودهاند: «إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِراماً» یعنی چون با سخنان لغو روبهرو شدید بزرگوارانه از آن بگذرید. ملاصدرا «رحمةالله علیه» در دومین نکته از نکات نشانه هاى الهام ملک و وسوسه شیطان مى فرماید:
«جایگاه تمدن زایی یا تمدن سازی؟»
۱. با توجه به اینکه دوران حضور فرا روایتها تمام شده و در غرب هیچ فرا روایتی میداندارِ افکار نیست و با حضور تکثر در افکار که جنبهی یونیورسالبودن غرب را به حاشیه برده، میرود تا نسبت به ادامهی تمدنی تمامیتخواه به نام تمدن غربی، تجدید نظر شود، میتوان به آیندهای دیگر که آن آینده امکان دارد ادامهی تمدن غربی نباشد؛ فکر کرد.
۲. در بستر تکثر افکار، غربشناسیِ ملتهای اصیل برای درک جایگاه خود تا حدّ زیادی میسّر شده و در نتیجه ایران اسلامی و هند و چین امکان آن را یافتهاند تا در تاریخِ سیطرهی تمدن غربی از «ما» سخن بگویند.
«در حوزه تمدنی، حقانیت خط فکری انقلاب اسلامی و امام خمینی با معضلات و ناکارآمدیهای معرفتی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، سلامت اداری، انسانی و سیستمی همخوانی ندارد. یعنی هموطن ایرانی از ما میپرسد که این چه حقیقت و حقی است که نمی تواند در مقیاس تمدنی و تمدنسازی از پس مشکلات معرفتی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی و... بر آید و پیشرفت شده پشرفت نظامی توام با موعظهها و سخنرانیهای اخلاقی. مملکتداری و تمدنسازی با سخنرانیهای اخلاقی صحبت از ایدهها و ایدهآلهای تکراری و رجزخوانی، انجام نمی شود.»
این سوال با «سفرهای حقیقی و مجازی مسلمانان این عصر حتی مسلمانان انقلابی و حزباللهی و حتی طلبههای مبلغ انقلابی به اقصی نقاط گیتی و آشنایی بیشتر آنان با فرهنگ و مظاهر غرب و محسنات ظاهری آن همچون: وامهای غیرربویِ بانکهای غربی، نظم و انضباط، احترام به هم و حقوق همدیگر، راستگویی و صداقت در قول و فعل و... در کشورهای مدرن» با شدت و حدّت بیشتری مطرح می گردد. حقیر در کتابهای جنابعالی و سؤالات پرسشکنندگان سایت، چیزی که صراحتاً پاسخ سؤال مذکور باشد ندیدم. ممنون میشم اگر در این زمینه رهنمود بفرمایید.
پاسخ استاد اصغر طاهرزاده:
پدیده ای که در این زمان شاهد آن هستیم عدم فهم حرف همدیگر و جایگاه آن و به تبع آن تکفیر همدیگر می باشد.
۱. این پدیده آیا سابقه تاریخی دارد؟ یعنی در تمدن های گذشته هم اتفاق افتاده است؟
۲. راه خروج از این وضع چیست؟ و اساساً چه میشود که جامعهای مثل جامعهی ما با آن سوابقِ درخشان الهی و انسانی، یکمرتبه به چنین رویهای گرفتار میشود که دیگر از آن فداکاریها و جوانمردیها نسبت به همدیگر تهی میگردد؟
پاسخ استاد اصغر طاهرزاده:
تمام عرایض بنده در کتاب «عقل و ادب ادامهی انقلاب اسلامی در این تاریخ» و ۷۰ جلسه شرح آن کتاب در همین رابطه بود. بنده این خطر را در آنجا متذکر شدهام و راه حلهای آن در حدّ فهم خود ارائه داده شد.
برای اصیلشدن، برای آنکه یکبار دیگر جماعتی زنده باشیم باید از نو در عطیهی جامعهی اسلامیمان داخل شویم. از طریق چنین التزامی، یک جامعه به یک قومِ زنده تبدیل میشود و جماعت افراد به نحو اصیلی با یکدیگر پیوند مییابند.
«آرایش جنگی آمریکا، آرایش مناسب ما»
«دشمن علیه ما آرایش جنگی گرفته و تهاجم آنان در زمینههای اقتصادی، سیاسی، نفوذ اطلاعاتی و ضربه زدن بوسیله فضای مجازی است. آمریکا و صهیونیسم در همه ابعاد در حال برنامهریزی و اقدام هستند... در مقابل آرایش جنگی دشمن علیه ملت ایران، ملت باید آرایش مناسب بگیرد و همه مسئولان، آحاد ملت و افراد توانا و نخبه در هر زمینهای مشغول کارند با احساس مسئولیت و آمادگی وارد میدان شوند.»
«انقلاب اسلامی طلوع جهانی در مقابل جهان مدرنیته»
«تمدن اسلامی و دارایی های دارای وطن»
«تمدن مد نظر انقلاب اسلامی»
«بشارات تشیع برای جهان امروز»
«انقلاب اسلامی و روحی که به میدان آمده است»
«انقلاب اسلامی و زمان شناسی نخبگانی»
غفلت جریان روشنفکری از ادامة وجوه قدسی انقلاب
«وظیفة ما و پیام مقام معظم رهبری به جوانان»
استاد اصغر طاهرزاده:
«آقای دکتر عباسی!
ما به دنبال جذب نخبگان هستیم که نیاز به ادبیاتی فاخر دارد»
پیرو سوال یکی از دوستان در مورد حسن عباسی، متاسفانه جناب آقای طاهر زاده به بدترین شکل ممکن پاسخ سوال کننده را دادند. یعنی اینکه ایشان مشخصا این کلیپ مورد نظر را ندیدند و صرفا با عهد ذهنی خودشان پاسخ دادند و خودشان در این پاسخ چند اتهام به حسن عباسی زدند که اصلا قابل اغماض نیست. و اما اشکالات آقای طاهرزاده:
۱. ایشان را متهم به روحیه تکفیری کردند که خودش بی اخلاقی است و اگر کلیپ را ببینید متوجه می شوید که هیچ تکفیر و تفسیقی در این کلیپ وجود ندارد و دقیقا روزنامه های اصلاحاتی از حرف حسن روحانی و دکتر داوری نتیجه ی این را گرفتند که این آقایان می گویند که علم دینی نداریم و استفاده کامل هم کردند و آقای داوری هم هیچ موضع مخالفی نسبت به خبر منتشر شده در چند تا روزنامه نگرفتند.
۲. ایشان هرگز نگفتند که هر جا تثلیث هست پای مسیحیت وجود دارد. ایشان با توجه به گفته های هگل و کانت و دانشمندان غربی که خودشان اذعان کردند گفتند که مبنای علوم غربی تثلیثی هست. ادعای غربی هاست. نه حسن عباسی و آقای طاهرزاده با یک جدل خیلی به نظرم بی اخلاقانه مثال به قرآن و کلام پیامبر می زنند.
۳. جای بسی تاسف دارد که آقای طاهرزاده در نهایت بی اطلاعی ایشان را در حد داعش پایین می آورند و یک نیروی انقلابی را در نهایت تحجر از دایره انقلاب بیرون می کنند و حق این است که بر فرض هم که اشکالات شما وارد باشد که نیست! این مدل اتهام و حکم دادن بدون انصاف و اطلاع کاملا بی اخلاقی است و شما با کدام حجت شرعی به این راحتی این نیروی انقلابی را به راحتی هر چه تمام تر تا حضیض داعش پایین می آرید؟
۴. خود آقای طاهر زاده به این نکته تذکر می دهند که مبنای آقای داوری با مبنای علم دینی رهبری متفاوت است و این جای تعجب دارد که نمی گویند چرا و چطور مبنای آقای داوری به مبنای رهبری ترجیح دارد که ایشان را اندیشمند بزرگ جهان می دانند؟ در حالی که روزنامه های لیبرال و اصلاح طلب تمام زحمات پیامبران را به گند می کشند و آقای داوری هیچ حرفی نمی زنند.
۵. آقای طاهرزاده با حدود ۶۰ سال سن گویا انسان نپخته ای هستند که یک دوره بدون اطلاع از یک شخصی که در تیم خودی است دفاع می کنند و مدتی بعد بدون اطلاع تر از دفاع خودشان تبری می جویند. از کجا معلوم دو روز دیگر از این نظرشان تبری نجویند؟ انشاءالله که جواب خوبی برای این حالت داشته باشند.
۶. همان مبانی اخلاقی که ایشان به آن ارجاع می دهند را متاسفانه رعایت نمی کنند.
پاسخ استاد اصغر طاهرزاده:
نظر جنابعالی در رابطه با این موضوع مهم یعنی رخدادهای ۲۲ بهمن این سالها که هر سال به شکلی خاص و با پیامی جدید به صحنه میآید، چیست؟ گویا انقلاب چیزهایی در درون دارد که هرسال، شمّهای از آن را در ۲۲ بهمنها رو میکند. بنده حیرانم که از یک طرف، همهچیز به ظاهر حکایت از آن میکند که مردم از دست انقلاب عصبانیاند و از طرف دیگر میبینیم ماورای سختیها و حتی خیانتها، نگاه دیگری به انقلاب دارند و به قول خودشان انقلابشان را دوست دارند و برای حفظ آن حاضرند جان بدهند. استاد: قضیه چیست؟
پاسخ استاد طاهرزاده: