اوج پرواز

«اگر به پرواز می اندیشید، شهادت برترین آن است»

«اگر به پرواز می اندیشید، شهادت برترین آن است»

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
نویسندگان
پیوندها

 

«بررسی برده داری در تاریخ»

 

 

«قسمت چهارم: رفتار و سیره اسلام دربارة بردگان»

 

رفتار و سیره اسلام درباره غلامان و کنیزان چگونه است؟

بعد از آنکه بردگى بر غلام و یا کنیزى مستقر گردید آن غلام و کنیز «ملک یمین» شده و تمامى منافع عملش براى غیر خواهد شد، و در مقابل:

۱. هزینه زندگیش بر عهده مالکش خواهد بود،

۲. اسلام سفارش کرده که مولا با عبد خود معامله پدر و فرزندى نموده

۳. او را یکى از اهل بیت خود حساب کنند،

۴. بین او و آنان در لوازم و احتیاجات زندگى فرق نگذارد، چنانکه رسول خدا (صلى الله علیه و آله) هم با غلامان و خدمت کاران خود همین طور رفتار مى نمود، با ایشان غذا مى خورد، نشست و برخاست مى کرد، در خوراک و پوشاک و امثال آن هیچ تقدمى براى خود بر آنان قائل نبود.

۵. و نیز توصیه کرده که بر غلام و کنیز سخت نگیرند و شکنجه ندهند و ناسزا نگویند و ظلم روا ندارند، 

۶. و اجازه داده که این طائفه در بین خود و به اذن اهل شان ازدواج کنند و همچنین به احرار هم اجازه داده که با آنان ازدواج نمایند 

۷. و در دادن شهادت و در کارهاى خود دخالت داده و سهیم سازند، چه در زمان بردگیشان و چه بعد از آزاد شدنشان. 

۸. ارفاق اسلام در حق بردگان به جایى رسید که در جمیع امور با اصرار شرکت مى کردند، حتى تاریخ صدر اسلام بسیارى از بردگان را یاد مى کند که متصدى امر امارت و رهبری کردن لشکر شده اند، در بین صحابه بزرگ رسول خدا (صلى الله علیه و آله) نیز عده اى از همین بردگان وجود داشتند، مانند سلمان فارسى، بلال حبشى و دیگران.

۹. در حسن سلوک اسلام با بردگان همین بس که خود رسول خدا (صلى الله علیه و آله) صفیه دختر «حى بن اخطب» را آزاد نمود و با او ازدواج کرد، و همچنین «جویریه» دختر «حارث» را که یکى از دویست نفر اسراى جنگ بنى المصطلق بود همسر خود نمود، و این عمل باعث شد که بقیه نفرات هم که همه زنان و کودکان بودند آزاد شوند.

۱۰. و این خود یکى از ضروریات سیره اسلام است که مردان با تقوا اگر چه برده باشند مقدم بر سایرین هستند، حتى از مولاى بى تقواى خود هم گرامى ترند،

۱۱. و عبد مى تواند مالى را تملک نموده و با اذن اهل خود از جمیع مزایاى حیات استفاده نماید، 

۱۲. علاوه بر این، تاکید بلیغ و سفارش اکید کرده به آزاد کردن برده ها و اخراجشان از زندان بردگی و بندگی به فضاى آزاد حریت، و همین روش خود باعث شد که روز بروز از عده بردگان کاسته شده و به جمعیت احرار افزوده شود. به این سفارشات هم اکتفا نکرده، یکى از کفارات را آزاد کردن بردگان قرار داد، نظیر کفاره قتل و روزه خورى، از طرفى برای ترغیب و تحریص مسلمانان برای آزاد نمودن بردگان، آن را یکى از مهمترین عبادات و اعمال خیر در اسلام است و پیشوایان اسلام در این مسأله پیشقدم بودند، تا انجا که در حالات حضرت علی (ع) نوشته اند که هزار برده را از دسترنج خود آزاد کردند.

۱۳. و نیز به موالى اجازه داد که با بندگان خود مکاتبه کنند، یعنى قرارداد ببندند که هر وقت تمامى قیمت خود را به موالى پرداختند آزاد شوند، و یا به هر مقدارى که از قیمت خود را پرداختند به همان مقدار آزاد گردند، 

۱۴. پیشوایان اسلام بردگان رضخیما به کمترین بهانه ای آزاد می کردند تا سرمشقی برای دیگران باشد، تا آنجا که یکی از بردگان امام باقر (ع) کار نیکی انجام داد، امام (ع) فرمود: «برو تو آزادی که من خوش ندارم مردی از اهل بهشت را به خدمت خود درآورم» (۱)

۱۵. در حالات امام سجاد (ع) آمده است: خدمتکارش آب بر سر حضرت می ریخت، ظرف آب افتاد و حضرت را مجروح کرد، امام سر را بلند کرد، خدمتکار گفت «واکاظمین الغیظ، و خشم خود را فرو می برند» حضرت فرمود «خشمم را فرو بردم. عرض کرد «والعافین عن الناس، و از مردم در می گذرند» حضرت فرمود: «خدا تو را ببخشد» عرض کرد: «والله یحب المحسنین، و خداوند نیکوکاران را دوست دارد» فرمود: «برو. برای خدا آزادی»

از جمله ملکات مستحسنه ائمه معصومین (ع) این بود که برده زیاد می خریدند و مدتی این برده ها را در خانه خودشان نگه می داشتند. چون فلسفه بردگی در اسلام این است که بردگان دوره ای را از دوره کفر تا دوره آزادی بگذرانند و یک مسیری را طی کنند که تحت تربیت افراد مسلمان باشند و از این ناحیه اسلام، بهره های انسانی بسیار خوبی گرفته است. ائمه اطهار (ع) یکی از کارهایشان همین بود چون یکی از مصارف زکات این است که برده بخرند و آزاد کنند، اما نه برده ای را که هیچ تربیت اسلامی پیدا نکرده از این طرف بخرند و از آن طرف آزاد کنند، بلکه اگر برده ای بود که قبلا تربیت اسلامی پیدا کرده بود که چه بهتر، و اگر اینطور نیست مدتی در یک خانواده واقعا مسلمان نگهداریش کنند تا آداب و اخلاق اسلامی را عملا بیاموزد و بعد آزادش کنند. ائمه اطهار (ع) این کار را زیاد می کردند و بردگان در مدتی که در خانه آنها بودند با حقیقت و ماهیت اسلام آشنا می شدند و مسلمانهای بسیار اصیل از آب در می آمدند. چرا که آنها نسبت به بردگاه مهربان و خوشرفتار بودند.

على (ع) به غلام خود قنبر می‏ فرمود: «من از خداى خود شرم دارم که لباسى بهتر از تو بپوشم، زیرا رسول خدا (ص) می فرمود: از آنچه خودتان می پوشید بر آنها بپوشانید و از آنچه خود می خورید به آنها غذا دهید«.

امام صادق (ع) می ‏فرماید: هنگامى که پدرم به غلامى دستور انجام کارى می داد ملاحظه می کرد اگر کار سنگینى بود بسم الله می گفت و خودش وارد عمل می‏ شد و به آنها کمک می کرد.

خوشرفتارى اسلام نسبت به بردگان در این دوران انتقالى به اندازه ‏ای است که حتى بیگانگان از اسلام نیز روى آن تاکید و تمجید کرده‏ اند.

به عنوان نمونه جرجى زیدان در تاریخ تمدن خود چنین می‏ گوید: اسلام به بردگان فوق العاده مهربان است پیغمبر اسلام (ص) درباره بردگان سفارش بسیار نموده، از آن جمله مى ‏فرماید: کارى که برده تاب آن را ندارد به او واگذار نکنید، و هر چه خودتان می‏ خورید به او بدهید.

در جاى دیگر می‏ فرماید: به بندگان خود کنیز و غلام نگویید، بلکه آنها را پسرم و دخترم خطاب کنید! قرآن نیز درباره بردگان سفارش جالبى کرده و می‏ گوید: 

«وَاعْبُدُواْ اللّهَ وَلاَ تُشْرِکُواْ بِهِ شَیْئًا وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا وَبِذِی الْقُرْبَى وَالْیَتَامَى وَالْمَسَاکِینِ وَالْجَارِ ذِی الْقُرْبَى وَالْجَارِ الْجُنُبِ وَالصَّاحِبِ بِالجَنبِ وَابْنِ السَّبِیلِ وَمَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ إِنَّ اللّهَ لاَ یُحِبُّ مَن کَانَ مُخْتَالًا فَخُورًا؛ خدا را بپرستید، براى او شریک مگیرید، با پدر و مادر و خویشان و یتیمان و بینوایان همسایگان نزدیک و دور و دوستان، و آوارگان، و بردگان جز نیکوکارى رفتارى نداشته باشید، خداوند از خودپسندى بیزار است» (نساء/ 36).

قرآن در سوره یوسف آیه 36 به جاى کلمه عبد و برده تعبیر به فتى (جوان) می ‏کند، که یک نوع احترام است: «وَدَخَلَ مَعَهُ السِّجْنَ فَتَیَانَ؛ و دو جوان با او به زندان درآمدند»، و در حدیث داریم‏ « هیچکدام از شما نباید بگوید غلام من و کنیز من بلکه بگوید جوان من» (۲) تا در دوران آزادى تدریجى بردگان که اسلام برنامه دقیقى براى آن چیده است، بردگان از هر گونه تحقیر در امان باشند.

همه این دستورات از جهت عنایتى است که اسلام به آزاد شدن بردگان و رها شدن شان از اسارت بندگى و الحاقشان به مجتمع انسانى دارد، و مى خواهد که هر چه زودتر و هر چه بیشتر پیوند بندگان به مجتمع بشرى تکمیل شده و بطور کلى این ذلت از عائله بشر رخت بربندد.

*************************************************************

۱) وسایل / ج ۱۶ / ص ۳۲

۲) «مجمع البیان، ج 5 ص 232»

منابع:

مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن- ج 4 صفحه 61

سید محمدحسین طباطبائی- تفسیر المیزان- ج ‏6 صفحه 500

ناصر مکارم شیرازی- تفسیر نمونه- ج‏ 21 صفحه 422-418 و ج‏ 9 صفحه 406

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">