ما و آینده (مصاحبه جبهه فکری و فرهنگی انقلاب با استاد طاهرزاده) قسمت پنجم
«ما و آینده»
«مصاحبة جبهة فکری و فرهنگی انقلاب با استاد طاهرزاده»
«قسمت پنجم»
سؤال: همینطور که میفرمایید اگر ما در حوزهی هنرمندان آنگونه که بیشتر حذفی بوده است ادامه دهیم، اکثر قشر هنرمند را از دست میدهیم، در حالیکه این قشر حتی در بین جوانان جایگاهی دارند و آن جایگاه در حال استحکام بیشتر است.
جواب: ابتدا باید متوجه این امر شد که آیا این طور نیست که اکثر هنرمندان کلیت نظام اسلامی را پذیرفتهاند و دوست دارند در همین نظام بمانند؟ منتهی مکر لیلُ و نهار بر آنها و بر اکثر مردم غلبه دارد؟ عمده آن است که متوجه باشیم کجای تاریخ خود هستیم. از یک طرف انقلاب اسلامی افقی را در مقابل مردم قرار داده که در آن میتوانند زندگی سالمی داشته باشند و از طرف دیگر آنقدر برخوردِ امنیتی داشتهایم و آنچنان به هنرمندان تصور غلطی از خود دادهایم که باور نمیکنند نظام اسلامی جایی و جایگاهی برای این قشر قائل است. شما سخنان خانم پوری بنایی را در جلسهی ترحیم ملک مطیعی دیدید. بنده به این افراد هیچ ارادتی ندارم ولی اینها میخواهند در ایران بمانند و گله دارند چرا جمهوری اسلامی اینقدر ظلم به امثال ملک مطیعی کرده است. چون چند وقت پیش آمدند با ملک مطیعی از طریق تلویزیون ایران ارتباط گرفتند و آقای مهران مدیری را مأمور کردند تا با او مصاحبه کند و در تلویزیون آن را پخش کنند. همهی این کارها شد، ولی عدهای اجازه ندادند آن فیلم پخش شود. حالا شما حساب کنید با این فرد با هزار امید مصاحبه کنند. ملک مطیعی میخواهد در آن مصاحبه بگوید من همان شخص لوطی هستم که مواظب ناموس مردم بودهام؛ و به نحوی میخواهد خود را بازسازی کند، ولی یک مرتبه اینطور با او برخورد کنند! ملک مطیعی که مرحوم قاضی طباطبایی نیست که اگر جملهی خلق به او بیمحلی کنند مشکلی برایش نباشد. این شخص میخواهد خود را در ملت ایران جستجو کند، حال عدهای به نام مذهب مانع شوند. حرف آن خانم این بود که چرا اینقدر ظلم میکنید.
آن خانم از جبههی ما نیست ولی میگوید حال که ما شما را پذیرفتهایم که حاکم باشید، نمیخواهیم هم از جبهه شما باشیم ولی میخواهیم در این کشور زندگی کنیم آیا جا دارد یا ندارد؟ اساساً باید فکر کنیم آیا تمدن اسلامی برای اینگونه آدمها جایی قائل است یا نه؟ نظر بنده آن است که اگر نگاه تمدنی به نظام اسلامی داشته باشیم و نه نگاه قبیلهای و جزیرهای، این افراد در این نظام جا دارند. باید بتوانند به عنوان شهروند و با حق شهروندی در این جامعه زندگی کنند، هرچند تعلقی به انقلاب اسلامی نداشته باشند، ولی ما نشان ندادیم که انقلاب اسلامی چنین وسعتی دارد. آیا انتظار دارید با توجه به آنچه گذشته است اینها هنوز به ما اعتماد کنند و از ما ناامید نباشند؟ این افراد برای خودشان از نظام اسلامی تعریف دیگری دارند غیر از آنچه در ذات انقلاب ایران و در اهداف رهبر انقلاب هست.
بحث دیگری پیش میآید که متوجه باشیم ما در نسبت به انقلاب اسلامی در جایگاه سقیفه نیستیم، سقیفهی شیعه داریم و سقیفهی سنی. سقیفه یعنی حاکمیت جدید ولی در همان بسترِ جاهلیت، بر عکسِ غدیر که حاکمیت جدید است در بستر اسلام. عبادات فردیِ صاحبانِ فرهنگ سقیفه و فرهنگ غدیر، هر دو اسلامی است ولی در دو بستر. همین امر در مورد انقلاب اسلامی پیش آمده و در مورد هنرمندان هم مطلب همان است که ما در حال حاضر جایگاهی برای قشر هنرمند قائل نیستیم تا آنها کمک کنند ما از جاهلیت مدرن به سوی هنر قدسی حرکت کنیم. حضرت علی (ع) وقتی دیدند خلیفه در مسیری حرکت میکند که امثال ابوسفیان ترسیم کردهاند سعی کردند راه دیگری پیشه کنند تا فرهنگ غدیر فراموش نشود و آن فرهنگ به حاشیه نرود، در همان راستا است که ما امروز شیعه هستیم و در همین رابطه با نظر به حقیقت انقلاب اسلامی که بیرون از فرهنگ مدرنیته است ما میتوانیم راهی را که رهبر معظم انقلاب «حفظهالله» گشودهاند طی کنیم. تفاوت آنچه در انقلاب ما پیش آمده با آنچه در صدر اسلام برای نهضت اسلامی پیش آمد آن است که در صدر اسلام علی «علیهالسلام» خانهنشین شدند و ما از این لحاظ در آن تاریخ نیستیم زیرا رهبر انقلاب، انقلاب را در همان بستری که امام آغاز کردند جلو میبرند، البته سقیفهسازانِ انقلاب بیکار نیستند. ولی همه چیز حکایت از آن دارد که تاریخ به نفع انقلاب اسلامی جلو میرود و انقلاب اسلامی به سرنوشتی که سقیفه بر اسلام تحمیل کرد گرفتار نمیشود و رهبر انقلاب بهخوبی سعی دارند هویت انقلاب اسلامی را تثبیت کنند. کافی است ما خودمان را در آن هویت نگاه داریم و در آن هویت معنا کنیم، با وجود همهی مشکلاتی که در آن هستیم چون توان بازخوانی خود را داریم در جای دیگری میتوانیم خودمان را ببینیم و به جهت خطاهای گذشته، از آیندهی خود مأیوس نباشیم.