«پیامبران و معنای شهادت در دنیا و آخرت»
«پیامبران و معنای شهادت در دنیا و آخرت»
امام صادق (علیه السلام ) فرمود:
خداوند وقتى بخواهد به بنده اش خیرى برساند وقتى بنده اش گناهى مى کند به دنبال گناهش، به بلاء و ناملایمى دچارش مى سازد، تا استغفار بیادش بیندازد و وقتى بخواهد به بنده اش شرى برساند وقتى بنده اش گناهى کرد دنبال گناهش نعمتى به او مى رساند، تا بدین وسیله استغفار از یادش برود، و او همچنان به گناه کارى خود ادامه دهد، و این سخن خداست که مى فرماید: «سنستدرجهم من حیث لا یعلمون» و این استدراج به نعمت دادن در وقت معصیت است.

سلام استاد عزیز: شما حضور خانمها در اربعین را توصیه می کنید بنده پارسال به لطف خدا رفتم ولی تو کربلا به قدری ازدحام و شلوغی بود که مرتب تنه می خوردیم و خیلی ناراحت و معذب بودیم و احساس می کردیم کار خداپسندانه ای نیست و چون شاغل بودیم فرصت نداشتیم بمانیم تا خلوت بشود، آیا با این اوضاع و برخورد با نامحرم شما توصیه می فرمایید بنده امسال برم؟
پاسخ استاد اصغر طاهرزاده:
«دنیا نه جای درنگ و فراغت، بلکه محمل رنجی است که آدمی پای بر آن مینهد تا روح در کشاکش ابتلائات عظیم، راهی به عالم قرب بجوید و محیّای رجعت شود.»
«شهید آوینی»
«زیباترین جبهه، مقابلة حق و باطل»
«قرآن و معنای تاریخی بودن تفکر»
«شرح کتاب عقل سرخ» (قسمت سوم)
«هانری کربن و بحث تخیل خلاق در عرفان ابن عربی / فصل دوم»
«۹۸/۰۵/۱۳»
«شرح کتاب عقل سرخ» (قسمت دوم)
«هانری کربن و بحث تخیل خلاق در عرفان ابن عربی / فصل دوم»
«۹۸/۰۵/۰۶»
«نزدیک ترین راه در مورد شهادت دادن بین انسانها»
«برکات ذات گشودة انسان نسبت به حقیقت»
«شرح کتاب عقل سرخ» (قسمت اول)
«هانری کربن و بحث تخیل خلاق در عرفان ابن عربی / فصل دوم»
«۹۸/۰۴/۳۰»
«خیال، عطایی از عالم غیب»
«هانری کربن و بحث تخیل خلاق در عرفان ابن عربی ۹۸/۰۴/۲۳»
«برکات فرایندی حضور توحیدی در تاریخ»
«راه کسب رضایت الهی در دیروز و امروز تاریخ ما»

«کتاب ازدواج»
«ادعای همراهی با مومنین بدون مبارزه با استکبار»

روز عاشورا بود و در مراسمی به همین مناسبت به عنوان سخنران دعوت داشتم، مراسمی خاص با حضور تعداد زیادی تحصیل کرده و به اصطلاح روشنفکر و البته تعدادی از مردم عادی، نگاهی به بنر تبلیغاتی که اسم و تصویرم را روی آن زده بودند انداختم و وارد مسجد شده و در گوشه ای نشستم، دنبال موضوعی برای شروع سخنرانی خودم می گشتم، موضوعی که بتواند مردم عزادار را در این روز خاص جذب کند، برای همین نمی خواستم فعلا کسی متوجه حضورم بشود، هر چه بیشتر فکر می کردم کمتر به نتیجه می رسیدم، ذهنم واقعا مغشوش شده بود که پیرمردی که بغل دستم نشسته بود با پرسشی رشته ی افکار را پاره کرد:
ببخشید شما استاد زرین کوب هستید؟
گفتم: استاد که چه عرض کنم ولی زرین کوب هستم.
خیلی خوشحال شد مثل کسی که به آرزوی خود رسیده باشد و شروع کرد به شرح اینکه چقدر دوست داشته بنده را از نزدیک ببیند.
همین طور که صحبت می کرد، دقیق نگاهش می کردم، این بنده خدا چرا باید آرزوی دیدن من را داشته باشد؟ چه وجه اشتراکی بین من و او وجود دارد؟ پیرمردی روستایی با چهره ای چین خورده و آفتاب سوخته، متین و سنگین و باوقار.
می گفت مکتب رفته و عم جزء خوانده، و در اوقات بیکاری یا قرآن می خواند یا غزل حافظ و شروع به خواندن چند بیت جسته و گریخته از غزلیات خواجه، و چه زیبا غزل حافظ را می خواند.
پرسیدم: حالا چرا مشتاق دیدن بنده بودید؟
گفت: سؤالی داشتم
گفتم: بفرما
پرسید: شما به فال حافظ اعتقاد دارید؟
گفتم: خب بله، صددرصد
گفت: ولی من اعتقاد ندارم
«خیال فعال، عالم خدا پیدایی»
«هانری کربن و بحث تخیل خلاق در عرفان ابن عربی ۹۸/۰۴/۰۲»
«خیال فعال محل تجلیات الهی»
«هانری کربن و بحث تخیل خلاق در عرفان ابن عربی ۹۸/۳/۱۹»
«خیال فعال شرط محبت عارفانه»
«هانری کربن و بحث تخیل خلاق در عرفان ابن عربی»
«راههای انس با خدا از طریق رعایت احکام الهی»

«عشقی که عطای این دوران است»
«تاریخ جدیدی شروع شده است»
با مطالعه کتبی مثل «گلستان یازدهم» یا «یادت باشد» یا «سربلند» و از این قبیل کتب به فهمی می رسیم که از حقایق زمانه ماست. آری، شهدای ما نوعی جدید از ازدواج و تشکیل خانواده را برای ما نمایان کردند. آن ها با درک این حقیقت که مسافری بیش در این دنیا نیستند و سفر آن ها الی الله است برای خود همراه و همسفر گزیدند. همراه و همسفری که سیر او را تسهیل، تسریع و محقق کرد. همراه و همسفری که اگر نبود شاید هیچوقت آن شهید حقیقتا مفهوم حب الله، ایثار و فدای حق شدن را نمی فهمید و اگر هم می فهمید در جامه ی عمل پوشاندن به آن موفق نمی شد.

در الدر المنثور است که احمد، بخارى، مسلم و نسائى از ابى موسى روایت کرده اند که گفت:
رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) فرمود:
مثل هدایت و علمى که خداوند مرا بدان مبعوث فرمود مثل باران شدیدى است که در سرزمینى ببارد،
قسمتى از آن زمین، آب را در خود فرو برد و در نتیجه گیاهان بسیار برویاند،
قسمتى دیگر که بایر است آب را در خود نگهداشته و مردم از آن آب نوشیده و سیراب شوند و با آن زراعت خود را نیز مشروب سازند،
قسمتى دیگر بلندى ها و کوه هاى سنگى است که نه آب را در خود نگهدارى و ذخیره مى کند و نه گیاهى در خود مى رویاند.
مردم نسبت به دین من نیز سه طایفه اند:
«تحلیل های زیبا و غفلت از حضور تاریخی اسلام»