«حتما دانلود کنید»
«گوش دادن به این سخنرانی برای افزایش بصیرت ضروری است»
دانلود فایل سخنرانی و پرسش و پاسخ در ادامه مطلب
بعد از مدافع همجنس بازان، این بار تحلیل گر BBC به دیدار هاشمی رفت...
این روزها دفتر هاشمی رفسنجانی به پاتوق رفت و آمد کسانی تبدیل شده است که ضدیت آنها با جمهوری اسلامی آشکار است و کمتر از دو ماه بعد از آنکه «عیسی سحرخیز» از مدافعان همجنسبازان، و تعدادی از عناصر افراطی تحت عنوان «انجمن دفاع از آزادی مطبوعات» به دیدار هاشمی رفتند.
روز گذشته نیز جمعی تحت عنوان «گروه بین المللی بحران» میهمان هاشمی بودند.
به گزارش رجانیوز، در این دیدار فردی به نام «علی واعظ» نیز حضور داشت که بررسی سوابق وی نشان می دهد از تحلیل گران ثابت شبکه سلطنتی بی بی سی فارسی است و با محافل با پوشش دموکراتیک و مدنی که در عمل به جاسوسی مشغول هستند، ارتباط تنگاتنگی دارد.
ما را از خودتان جدا پنداشتید و عرب خطابمان کردید!!!
عزادار امامانمان که شدیم به مرده پرستی و افسردگی محکوممان ساختید!!
و این در حالیست که زنگ زدگی روحمان را با اشکهایمان شستشو دادیم و قلبهایمان را جلا بخشیدیم،
مریلا زارعی، بازیگر فیلمهای «چ» و «شیار 143» در بخشی از یادداشت خود در ماهنامه صنعت سینما، خطاب به حاتمی کیا نوشته است:
پیامبر اکــرم (صَلی اللهُ علیه و آله):
مؤمن به میل و رغبت خانواده اش غذا میخورد،
ولی منافق میل و رغبت خود را به خانواده اش تحمیل میکند.
کافی (ط - الإسلامیة)، ج4، ص12
قسمتی از وصیتنامه حاج سید احمد خمینی:
«به حسن و برادرانش این توصیه را می نمایم که همیشه سعی کنند در خط رهبری حرکت کنند و از آن منحرف نشوند که خیر دنیا و آخرت در آن است و بدانند که ایشان موفقیت اسلام و نظام و کشور را می خواهند. هرگز گرفتار تحلیل های گوناگون نشوند که دشمن در کمین است.»
سید احمد خمینی:
هر کس بگوید اطاعت از امام غیر از اطاعت از خامنه ای است در خط آمریکاست ما که فرقی میان رهبری امام و آقای خامنه ای نمیدانیم اینها بر ما ولایت دارند...
نرمشِ قهرمانانه که آقا میفرمایند یعنی همین!
یه کم از اینها یاد بگیرید آقایون حقوقدان و دیپلمات!
مردی در کنار رودخانهای ایستاده بود.
ناگهان صدای فریادی را شنید و متوجه شد که کسی در حال غرق شدن است.
فوراً به آب پرید و او را نجات داد...
اما پیش از آن که نفسی تازه کند فریادهای دیگری را شنید و باز به آب پرید و دو نفر دیگر را نجات داد!
اما پیش از این که حالش جا بیاید صدای چهار نفر دیگر را که کمک میخواستند شنید ...!
او تمام روز را صرف نجات افرادی کرد که در چنگال امواج خروشان گرفتار شده بودند، غافل از این که چند قدمی بالاتر دیوانهای مردم را یکی یکی به رودخانه میانداخت...!
نتیجه اخلاقی: مشکل رو باید اساسی حل کرد و نه مقطعی.
جوان ثروتمندی نزد عارفی رفت و از او اندرزی برای زندگی نیک خواست.
عارف او را به کنار پنجره برد و پرسید: چه می بینی؟
گفت: آدم هایی که می آیند و می روند و گدای کوری که در خیابان صدقه می گیرد…
بعد آینه بزرگی به او نشان داد و باز پرسید: در آینه نگاه کن و بعد بگو چه می بینی؟
گفت: خودم را می بینم!
عارف گفت: دیگر دیگران را نمی بینی!
آینه و پنجره هر دو از یک ماده ی اولیه ساخته شده اند : شیشه
اما در آینه لایه ی نازکی از نقره در پشت شیشه قرار گرفته و در آن چیزی جز شخص خودت را نمی بینی این دو شی شیشه ای را با هم مقایسه کن:
وقتی شیشه فقیر باشد، دیگران را می بیند و به آن ها احساس محبت می کند.
اما وقتی از جیوه (یعنی ثروت) پوشیده می شود، تنها خودش را می بیند.
تنها وقتی ارزش داری که شجاع باشی و آن پوشش جیوه ای را از جلو چشم هایت برداری،تا بار دیگر بتوانی دیگران را ببینی و دوستشان بداری.
امام صادق(ع) فرمود: روزی سلمان در بازار آهنگران عبور میکرد، دید جوانی فریاد میکشد و جمعیت بسیاری دور او را گرفتهاند و آن جوان به روی زمین افتاده و بیهوش شده است. مردم تا سلمان را دیدند نزد او آمدند و گفتند: گویا به این جوان، بیهوشی یا دیوانگی روی آورده است. به بالین او بیایید و از خدا بخواهید، تا وی نجات یابد.
نام من چادر است...
نام مادرم حجاب و پدرم عفاف است…
روزگارم بد است و از همه شما دلگیرم…
شما از من که میراث خانمی پهلو شکسته هستم خوب محفاظت نکردید،
هیچ وقت یادم نمیرود…
از کوچه تا بین در و دیوار همیشه همراهش بودم...
دخترم!
احتیاجی به تسبیح نیست..
دستانت را که به من بدهی..
با انگشتانت ذکر دوست داشتن میگویم...
روزنامه معلوم الحال آرمان که با لوگوی سبزش هنوز در توهم فتنه 88 بسر می برد در حالی برخی چهره ها بعنوان راز اقتدار روحانی به تصویر کشیده است که