«توکل عامل کشتن حرص»
«شرح کتاب جنود عقل و جهل حضرت امام خمینی (ره)» - جلسة ۵۳ و ۵۴»
«استاد اصغر طاهرزاده»
«توکل عامل کشتن حرص»
«شرح کتاب جنود عقل و جهل حضرت امام خمینی (ره)» - جلسة ۵۳ و ۵۴»
«استاد اصغر طاهرزاده»
«توکل منشاء همه قدرت ها»
«شرح کتاب جنود عقل و جهل حضرت امام خمینی (ره)» - جلسة ۵۲»
«استاد اصغر طاهرزاده»
«دولت آقای رئیسی و توان مقابله با مشکلات»
با سلام محضر استاد اصغر طاهرزاده:
یک مسئله مهمی که واقعا امروزه دارد من و امثال من و در نگاه وسیع تر کل جامعه را اذیت میکند، گسستگی اقتصادی و کوچک شدن سفره مردم و عصبانی شدن مردم از شرایط است که بهنظرم خیلی خطرناک است و متاسفانه علیرغم قسم هایی که روی شخص آقای رئیسی خوردیم تو محافل و جوامعی که حضور داشتیم، واقعا انتظارها برآورده نشده و باور کنید تو جوامع مایه سرکوب ما شده و ما جوابی نداریم.
مردم واقعا نگران هستند و متاسفانه عصبانی. دیگه انگار تاب و تحمل ندارند. اما شما و امثال شما چقدر در کشور هستید؟ چند میلیون از جمعیت کشور را مهیا برای شرایط سخت از هر نوعش کردید؟ اگر در این دولت اتفاقاتی رقم نخورد چطور میتوان حرف حاج قاسم را به عمل رساند که فرمود «ایران حرم اهل بیت است مواضب باشید آسیب نبیند.» واقعا اگر صدایتان به بالا میرسد صدای مردم را برسانید. سنگر مردم خالی از آذوغه شده، اگر بهشان نرسید خط میشکند و اگر خط شکست....
پاسخ استاد اصغر طاهرزاده:
«امام خمینی نمونه ای از توکل و پیروزی»
«شرح کتاب جنود عقل و جهل حضرت امام خمینی (ره)» - جلسة ۵۱»
«استاد اصغر طاهرزاده»
«نادر طالب زاده یک «نماد» بود و نه یک «شخصیت»»
«در سوگ نادری که در جایگاه تاریخی خود نادر بود»
«یادداشت استاد اصغر طاهرزاده»
«حضور در کربلای جبهه ها، در جستجوی خود»
«مناطق جنگی راهیان نور - تاریخ سخنرانی - ۱۴۰۱/01/04»
«استاد اصغر طاهرزاده»
«الحاقه و چشم اندازی که در پیش است»
«تفسیر سورة حاقه - جلسة ۲ - تاریخ سخنرانی - ۱۴۰۰/۱۲/۲۱»
«استاد اصغر طاهرزاده»
«غفلت از آیندة حقیقی و هلاکتهای اقوام»
«تفسیر سورة حاقه - جلسة ۱ - تاریخ سخنرانی - ۱۴۰۰/۱۲/۱۴»
«استاد اصغر طاهرزاده»
«فرمانده هان شهید نماد شروع تاریخی جدید»
«تاریخ سخنرانی - ۱۴۰۰/۱۱/۲۱»
«استاد اصغر طاهرزاده»
«معنای اجر غیر ممنون و بودن اصیل انسان»
«تفسیر سورة تین - جلسة ۴ - تاریخ سخنرانی - ۱۴۰۰/۱۲/۰۷»
«استاد اصغر طاهرزاده»
«انسان و عمیق ترین درک خود در اوج خوبی و اوج بدی»
«تفسیر سورة تین - جلسة ۳ - تاریخ سخنرانی - ۱۴۰۰/۱۱/۳۰»
«استاد اصغر طاهرزاده»
بهترین نحوة عبادت و رویت خدا
«رهنمودهای سلوکی و اخلاقی- جلسة پنجاه و یکم - ۱۴۰۰/۱۲/۰۲»
«استاد اصغر طاهرزاده»
«انسان در گذرگاه احسن تقویم تا اسفل سافلین»
«تاریخ سخنرانی - ۱۴۰۰/۱۱/۲۳»
«استاد اصغر طاهرزاده»
«سورة تین و اشاره به عالیترین موقعیت انسانی»
«تاریخ سخنرانی - ۱۴۰۰/۱۱/۱۶»
«استاد اصغر طاهرزاده»
«بهترین رویکرد به شهید حاج قاسم سلیمانی چه رویکردی است؟»
«تاریخ سخنرانی: ۱۴۰۰/۱۱/۱۹»
«استاد اصغر طاهرزاده»
«بهترین نحوة طاعت خدا»
«رهنمودهای سلوکی و اخلاقی- جلسة پنجاهم - ۱۴۰۰/۱۱/۱۸»
«استاد اصغر طاهرزاده»
«مراتب صبر و سخت ترین آن»
«رهنمودهای سلوکی و اخلاقی- جلسة چهل و نهم - ۱۴۰۰/۱۱/۰۴»
«استاد اصغر طاهرزاده»
«صبر و نتایج سلوکی آن»
«رهنمودهای سلوکی و اخلاقی- جلسة چهل و هشتم - ۱۴۰۰/10/۲۷»
«استاد اصغر طاهرزاده»
«باسمه تعالی»
۱. حاج قاسم سلیمانی و زندگی در«مِهر» و«امید»
اگر زیباترین زندگی، زندگی در آغوش خداوند است و نیایشی که از عمق جان برآید را با او در میانگذاشتن، باید از خود بپرسیم چگونه خداوند آن نوع زندگی را به ما عطا میکند؟ خداوند در این رابطه به آینههایی اشاره میکند که آنها در دل مجاهدات خاصی که با دشمنان خدا داشتند، افق انس با او را در خود یافتند. این تنها علی «علیهالسلام» نیست که اسدالله است و چون شیر در مقابل دشمن به مبارزه ایستاده و شبانگاه در نخلستانهای مدینه و کوفه آنگونه نیایش میکند، بلکه در این تاریخ، یعنی در تاریخِ حضور اسلام در بستر غدیر، باز مائیم و شهید حاج قاسم سلیمانیها با آن دلاوریهای توحیدی و آن نیایشها. با خدایی که «خدای دیروز» نیست.
رستاخیزی صورت گرفته و خدایی که خدای علی «علیهالسلام» است به میان آمده تا انسانها باز تاریخی را بیافرینند که در آن تاریخ اَبَرانسانها متولد میشوند.
آیا با دیدن شهید حاج قاسم سلیمانی نباید از خود پرسید در این زمانه انسان را چگونه میتوان نگاه کرد؟ انسانی که در طوفانِ فراشدنها و فروشدنها، زندگی را یافت و خود را در «مِهر» و «امید» جستجو میکرد؟ آنهایی که با زیرکیهای خوارمایه و زرنگیهای کوچک و حسابگریهای بردهوار بهسر میبرند، کجا میتوانند زندگی را در «مِهر» و «امید» جستجو کنند؟ آنها گرفتار فضیلتهای کوچک و زیرکیهای مورچهوار، به نیکبختی میاندیشند و سردارِ ما به دلاوری و شهادت، تا همچنان متهم شود که او زندگی را گم کرده است. مگر گوشهنشینی، دلاوری میخواهد؟ آنکس که زندگیِ دنیایی را زیر پا میگذارد تا همچون عقاب، موشهای فراری را که در دینداری متعصبیناند، با چنگالهای خود اسیر کند، دلیر است، زیرا مثل آنهایی که سجدههای طولانی و پیشانیهای پینه بستهشان آنها را مغرور کرده بود و از وجودشان تنفر میبارید، فریب نداد و باز زندگی را در «مِهر» و در «امید» دنبال کرد. مگر هر کسی میتواند در این زندگی حاضر شود؟ نه چنگال گرگها به این زندگی میرسد و نه سُمّ گوسپندان.