
امام صادق(ع) فرمود: روزی سلمان در بازار آهنگران عبور میکرد، دید جوانی فریاد میکشد و جمعیت بسیاری دور او را گرفتهاند و آن جوان به روی زمین افتاده و بیهوش شده است. مردم تا سلمان را دیدند نزد او آمدند و گفتند: گویا به این جوان، بیهوشی یا دیوانگی روی آورده است. به بالین او بیایید و از خدا بخواهید، تا وی نجات یابد.

![[تصویر: 139052190575221.jpg]](http://up2.golestane.net/uploads/139052190575221.jpg)
![[تصویر: 139052201836661.jpg]](http://up2.golestane.net/uploads/139052201836661.jpg)
![[تصویر: 139052253650841.jpg]](http://up2.golestane.net/uploads/139052253650841.jpg)
![[تصویر: 139052276795251.jpg]](http://up2.golestane.net/uploads/139052276795251.jpg)
