تو ایران! یک پدیده بوجود آمده به اسم حضرت مستطاب، مدّ ظله، دامت برکاته، قدس سره، حفظه الله تعالی، پسر عارف، که جلوی چشم میلیونها نفر گفته من خوبم! من تکم! من خاصم! من کروموزوم خوبی دارم! که معروف و پولدارم! بقیه خون خوبی تو رگهاشون نیست! گاگولن! دست و پا چلفتیاند! من از پدر و مادر خاصی به دنیا اومدم. حالا استاد! شما هی نزار ما بریم سرمون رو بزنیم به دیوار. والا قدیما از روی ریا هم شده صاحبمنصبان دنیوی تواضع می کردن می گفتن «هذا من فضل ربی» ما کسی نیستیم. ما هیچی نیستیم! شما حدیثی، آیهای، توصیهای، نکته اخلاقی، چیزی ندارید به ما تزریق کنید تا از عصبانیت نریم سرمون رو بزنیم به یه دیوار، رو به آفتاب، نوک تیز، با آجر لفتون؟!
پاسخ استاد طاهرزاده:
شما هم باید با مصرف یک مادهی توهّمزا خود را نسبت به این حرفها به گیجی بزنید، وگرنه، نه شخصِ شما بلکه هر آدمی که در هوشیاری باشد به نحوی یا خود را از یک بام بلند به روی زمین پرت میکند و یا مثل جنابعالی به دنبال دیواری میگردد که سر خود را محکم به همان نحوی که شما وصف کردید، بزند.
ما را چه شده است که سیاسیونِ ما چنین گلپسرانِ متوهَّمی تربیت کردهاند که در روز روشن سخنانی بگویند که احمقترین آدمهای دنیا هم چنین حرفهایی به ندرت میزنند!!!؟