مواضع افراطی موسوی و خاتمی و روحانی
دربارة مسائل فرهنگی کشور!
«نماهنگ تصویری - مدت: ۴:۳۶ دقیقه»
مواضع افراطی موسوی و خاتمی و روحانی
دربارة مسائل فرهنگی کشور!
«نماهنگ تصویری - مدت: ۴:۳۶ دقیقه»
«برکات مدیریت مهدوی گونة رهبر معظم انقلاب»
«استاد اصغر طاهرزاده»
حقیقتاً در شرایط حساس تاریخی قرار داریم که از یک طرف انقلاب اسلامی توانسته است با رهبریهای حکیمانهی مقام معظم رهبری و در عین سعهی صدری که ایشان نسبت به آقای هاشمی و انحرافاتی که ایشان وارد انقلاب میکردند؛ انقلاب را حفظ کنند و به جای اینکه در همان زمانی که امثال آقای هاشمی و امثال ایشان پایههایی را گذاشتند که امروز شما با آن انحرافاها و ثروتهای بادآوردهی جریانهای به ظاهر در کنار انقلاب، با آقای هاشمی و انحرافات ایشان مقابله کنند و به نظر بنده بساط انقلاب اسلامی را به وسعتی که امروز ملاحظه میکنید، برچینند؛ و نهایتش یک جریان به اصطلاح خوب انقلابی میدان مدیریت ایران را به دست بگیرند، ایشان با آن سعهی صدر مهدوی، سعی کردند اصل انقلاب با توجه به ذات خاص تاریخی که دارد، بماند زیرا میدانستند در دل این حضور تاریخی به مرور مشکلات پیشآمده رفع خواهد شد ولی انقلاب میماند. و امروز ما ناظر دو پدیده هستیم؛ یکی مشکلاتی که ملاحظه میکنید از فقر و بیکاری گرفته تا ثروتهای بادآورده و فاصلهی طبقاتی اینچنین آزاددهنده، که امثال آقای سعید زیباکلام نسبت به آن نگران هستند. پدیدهی دوم وجود خود انقلاب است و تواناییهایی که برای رفع این مشکلات در ذات خود دارد و با رهنمودهای فوقالعاده مهدوی مقام معظم رهبری «حفظهاللّه» میبینید که بنیان عبور از بلیّهی آقای هاشمی بحمداللّه در حال شکل گیری است. و رساندن جامعه به این مرحله که مردم امیدشان از آن نگاه غربگرا که به اصطلاح به بهانهی برجام میخواستند ما را «ژاپن اسلامی» کنند، تا حدّ زیادی قطع شده است؛ کار بس مهمی است و افقی که با حضور مسئولین نظام قضایی و نظام تقنین پیش آمده است، حتماً در اجرا نیز پیش خواهد آمد و با حفظ انقلاب اسلامی تحول اساسی در کشور بهوجود میآید. و اگر تا دیروز آقای عباس عبدی در آخرین روزهای دولت آقای خاتمی گفتند آخرین میخ به تابوت اصلاحطلبی در حال کوبیدن است، ولی به جهت نشناختن ذات انقلاب اسلامی توسط آقای احمدینژاد و نداشتن معارف لازم ما باز نتوانستیم به هویت اصیلی که نظام اجرایی ما نیاز دارد، برگردیم،
«خانة تیمی یا شعبة ایرانی ستاد انتخاباتی ترامپ»
«در پاسخ به نامة سرگشادة موسوی خوئنی ها به رهبر انقلاب»
۱. فضای رسانهای جدید در کنار همه سودمندیهایش، بیشباهت به بازار آهنگران نیست؛ پر سر و صدا. بازار تحلیل از هر قماش دایر است و گاه چنانکه به قول معروف؛ «گنه کرد در بلخ آهنگری- به شوشتر زدند گردن مسگری». کسانی میگویند نباید نیتخوانی کرد. میگویند «اُنظر الی ما قال و لا تنظر الی من قال». اما استناد نصف و نیمه، راه به خطا و مغالطه میبرد. متن کلام امیرمومنان علیهالسّلام در کتاب شریف «غُرَرالحکم» چنین است:
«جایگاه تمدن زایی یا تمدن سازی؟»
۱. با توجه به اینکه دوران حضور فرا روایتها تمام شده و در غرب هیچ فرا روایتی میداندارِ افکار نیست و با حضور تکثر در افکار که جنبهی یونیورسالبودن غرب را به حاشیه برده، میرود تا نسبت به ادامهی تمدنی تمامیتخواه به نام تمدن غربی، تجدید نظر شود، میتوان به آیندهای دیگر که آن آینده امکان دارد ادامهی تمدن غربی نباشد؛ فکر کرد.
۲. در بستر تکثر افکار، غربشناسیِ ملتهای اصیل برای درک جایگاه خود تا حدّ زیادی میسّر شده و در نتیجه ایران اسلامی و هند و چین امکان آن را یافتهاند تا در تاریخِ سیطرهی تمدن غربی از «ما» سخن بگویند.
استاد اصغر طاهرزاده:
«آقای دکتر عباسی!
ما به دنبال جذب نخبگان هستیم که نیاز به ادبیاتی فاخر دارد»
پیرو سوال یکی از دوستان در مورد حسن عباسی، متاسفانه جناب آقای طاهر زاده به بدترین شکل ممکن پاسخ سوال کننده را دادند. یعنی اینکه ایشان مشخصا این کلیپ مورد نظر را ندیدند و صرفا با عهد ذهنی خودشان پاسخ دادند و خودشان در این پاسخ چند اتهام به حسن عباسی زدند که اصلا قابل اغماض نیست. و اما اشکالات آقای طاهرزاده:
۱. ایشان را متهم به روحیه تکفیری کردند که خودش بی اخلاقی است و اگر کلیپ را ببینید متوجه می شوید که هیچ تکفیر و تفسیقی در این کلیپ وجود ندارد و دقیقا روزنامه های اصلاحاتی از حرف حسن روحانی و دکتر داوری نتیجه ی این را گرفتند که این آقایان می گویند که علم دینی نداریم و استفاده کامل هم کردند و آقای داوری هم هیچ موضع مخالفی نسبت به خبر منتشر شده در چند تا روزنامه نگرفتند.
۲. ایشان هرگز نگفتند که هر جا تثلیث هست پای مسیحیت وجود دارد. ایشان با توجه به گفته های هگل و کانت و دانشمندان غربی که خودشان اذعان کردند گفتند که مبنای علوم غربی تثلیثی هست. ادعای غربی هاست. نه حسن عباسی و آقای طاهرزاده با یک جدل خیلی به نظرم بی اخلاقانه مثال به قرآن و کلام پیامبر می زنند.
۳. جای بسی تاسف دارد که آقای طاهرزاده در نهایت بی اطلاعی ایشان را در حد داعش پایین می آورند و یک نیروی انقلابی را در نهایت تحجر از دایره انقلاب بیرون می کنند و حق این است که بر فرض هم که اشکالات شما وارد باشد که نیست! این مدل اتهام و حکم دادن بدون انصاف و اطلاع کاملا بی اخلاقی است و شما با کدام حجت شرعی به این راحتی این نیروی انقلابی را به راحتی هر چه تمام تر تا حضیض داعش پایین می آرید؟
۴. خود آقای طاهر زاده به این نکته تذکر می دهند که مبنای آقای داوری با مبنای علم دینی رهبری متفاوت است و این جای تعجب دارد که نمی گویند چرا و چطور مبنای آقای داوری به مبنای رهبری ترجیح دارد که ایشان را اندیشمند بزرگ جهان می دانند؟ در حالی که روزنامه های لیبرال و اصلاح طلب تمام زحمات پیامبران را به گند می کشند و آقای داوری هیچ حرفی نمی زنند.
۵. آقای طاهرزاده با حدود ۶۰ سال سن گویا انسان نپخته ای هستند که یک دوره بدون اطلاع از یک شخصی که در تیم خودی است دفاع می کنند و مدتی بعد بدون اطلاع تر از دفاع خودشان تبری می جویند. از کجا معلوم دو روز دیگر از این نظرشان تبری نجویند؟ انشاءالله که جواب خوبی برای این حالت داشته باشند.
۶. همان مبانی اخلاقی که ایشان به آن ارجاع می دهند را متاسفانه رعایت نمی کنند.
پاسخ استاد اصغر طاهرزاده:
آقای «مهدی رنجوری» که خودتان را ارادتمند به رهبری و امام خمینی نشان می دهید و کامنت می گذارید و مرتب به احمدی نژاد و آیت الله مصباح و اصولگراها توهین می کنید. و در آخرین نظر خود اظهار نظر کرده اید که:
بر اون فتنه گرایی که رای مردم را در سال 88 خوردند لعنت
بر کسانی که به حقوق و شعور مردم در سال 88 توهین کردند لعنت
استاد اصغر طاهرزاده:
در عین نماد سازی از روحیه و شخصیت آقای احمدی نژاد
انرژی خود را صرف ریاست جمهوری ایشان در سال 96 نکنید
پرسش از استاد:
حدس میزنم در جریان فعالیت های هواداران آقای احمدی نژاد باشید که به طور جدی در حال شبکه سازی و هم افزایی برای دفاع از شایستگی های دولت آقای احمدی نژاد، تفکرات ایشان و احتمالا زمینه سازی برای بازگشت ایشان به عرصه سیاست هستند. البته این جریان به خصوص پیشگامان آن مدت ها است که به دلایلی که همه میدانیم از جریان اصول گرایی کاملا جدا شده است و خود را در قالبهای تنگ جناحی سابق تعریف نمیکند و در حقیقت در حال شکل دادن به یک جریان سوم با سعهی بیشتر در عرصه اجتماعی-سیاسی است که بعضی از دغدغه های اصلاح طلبان مستقل را نیز به شکل اصیل تری در خود جا داده است (مثلا توجه به حقوق مردم، عدالت اجتماعی، اتکاء به فعالیت مطبوعاتی و رسانه ای به جای اتکاء به رانت های سازمانی و سیاسی برای پیشبرد اهداف خود، سرمایه گذاری بر روی جوانان و ...) این جریان ویژگی شاخص تر خود را عدالت گرایی و استقلال گرایی میداند و از این جهات نیز مطمئنا از دیگر جناح ها به گفتمان امام خامنه ای نزدیک تر است. با توجه به ناکامی قابل پیش بینی دولت فعلی در اجرای اقتصاد مقاومتی و اصلاحات ساختاری از جمله هدفمندی و اصلاح نظام بانک و مالیاتی و تحقق عدالت اجتماعی و خودکفایی اقتصادی که روحیه جهادی و بسیج عمومی مردم را نیز میطلبد (که دولت فعلی به روشنی فاقد آن است)، به نظر میرسد این جریان سوم با توجه به شاخصه هایش رویش مبارکی است که میتواند زمینه ساز عبور کشور از تنگنای فعلی در سال های آینده به خصوص انتخابات 96 باشد.