«تاثیرات سوء روابط دختر و پسر بعد از ازدواج» (پرسش و پاسخ از دکتر حبشی)
«تاثیرات سوء روابط دختر و پسر بعد از ازدواج»
مشاوره اول:
موضوع: بی اعتمادی به همسر بخاطر سابقه دوستی قبل از ازدواج او با جنس مخالف
سوال:
اینجانب حدود 6 ماه هست که با دختر مورد علاقه ام ازدواج کرده ام و قبل ازدواج هم با ایشان حدود ده ماه رابطه تلفنی داشتم، رابطه بسیار نزدیک و به ایشان اعتماد مطلق داشتم ولی با اتفاق یک جریان متوجه رابطه ایشان با یک پسر دیگر شدم ولی خودش انکار کرد تا اینکه 4 روز قبل شکم به یقین پیوست و تمام رابطه های ایشان برای من آشکار شد. البته رابطه ای که قبل از ازدواج با من داشته است ولی همزمان با من با یک پسر دیگر بوده. حالا زندگی برای من جهنم شده است و نسبت به زنم بی اعتمادم چون در دوران دوستی به من خیانت کرده و شدیدا حس انتقام دارم جوری که می خواهم آن پسر را بکشم. آقای دکتر من واقعا نمی دانم چیکار کنم. لطفا مرا راهنمایی بکنید که چه کاری انجام بدهم؟
پاسخ:
بسم الله الرحمن الرحیم
ارتباط گیری دخترها در قبل از ازدواج با پسرها ، عمدتا با قصد فساد نیست بلکه به امید شکل گیری زندگی است و این مسئله بواسطه وعده پسرها اتفاق می افتد، مثلا خود تو از همین راه آمدی و چه بسا ممکن بود به ازدواج منجر نشود پس چیزی را که خودت مرتکب آن شده ای ، بر دیگری اشکال نکن!
ثانیا پیگیری ات کار درستی نبوده و از جمله موارد تجسس بوده که خداوند در قرآن ما را از انجام آن منع کرده است.
ثالثا سابقه وی ( آن هم به امید ازدواج ) بیانگر قصد وی بر خیانت در زندگی نیست ( بویژه اگر بعد از ازدواجت خانمت دیگر هیچ ارتباط و تماسی با آن پسر نداشته است ) .
رابعا می توانی زنت را متعهد کنی به عدم هرگونه تماس و ارتباط گیری وی با آن پسر یا هر مرد دیگری . و برای اینکار می توانی بخشش مهریه مشروط زن را مطرح کنی:
یعنی اگر مدرکی پیدا شد که نشان داد خانمت با آن پسر یا هر مرد دیگری (حتی در سطح ارسال پیامک) ارتباط برقرار کرد تو بتوانی بدون پرداخت یک ریال مهریه طلاقش بدهی، زنی که هیچ قصد تکرار این خطا را ندارد با کمال میل این تعهد مشروط را می دهد و نشان می دهد هیچ تصمیمی بجز حفظ زندگی اش ندارد و تو هم اعتماد لازم را به بقای توام با آرامش زندگی ات پیدا می کنی.
مشاوره دوم:
موضوع: رابطه جنسی با جنس مخالف
سوال:
یک سال پیش با فردی آشنا شدم و به این رابطه ادامه دادم، وابستگی شدید عاطفی پیدا کردم. طرف مقابلم درخواستایی ازم داشت که در صورت مخالفت من پا پس می کشید، خودم همینچین روابطی نداشتم و به دوستانم همیشه اخطار می دادم که وارد همچین رابطه هایی نشوند که خودم گرفتار شدم. علاقه ی شدید بهش پیدا کردم کم و بیش قهر و آشتی داشتیم نمی خواستم به خاطر اینکه بهش نزدیک شدم این رابطه از هم بپاشه، سعی کردم رابطه مان را حفظ کنم که ای کاش پا پس می کشیدم، یک حماقت، نمی دونم اما شدیدا بهش وابسته شدم، جوری است که هر روز اشک می ریزم. شاید بی ادبی باشه اما من دختر بودنم را حفظ کردم. از آن جایی که از خانواده ای نیستم که این جور چیزا عیب نباشد دارم داغان می شوم. رابطه مان در حد روابط عمیق جنسی نبوده (ببخشید که بی پروا دارم حرف می زنم) چون نیاز دارم این حرفها را به کسی بزنم. نیاز به کمک دارم. همیشه تو این رابطه مخالفت کردم، گریه کردم، خواهش کردم، جدا شدم، اما چون دوسش داشتم دوباره بعد از پا پیش گذاشتنشان دوباره باهاش بودم، گناه کردیم و از این لحاظ نمی توانم خودم را ببخشم و به زندگی ام ادامه بدهم. چون می دانم کاری کردم که نباید می شدم و باید تاوان این کار اشتباهم را بدهم نمی توانم به این زندگی ادامه بدم. می دانم افسرده شدم. ازشان خواستم که با خانواده شان حرف بزنند تا اطلاع داشته باشند ولی گفتند که به ازدواج فکر نمی کنند! بدترین چیز ممکن! ولی فکر نمی کردم حرفشان جدی باشد. اما در کل دوسش دارم. نمی دانم چی بگم. لطفا کمکم کنید. من نمی توانم فراموش کنم و برای زندگی ام تصمیمات دیگری بگیرم چون نمی توانم و می دانم که هیچ وقت نمی توانم از یاد ببرمش! امیدوارم بدانید که در چه شرایطی هستم و واقعا نیاز به کمک دارم. ممنون می شوم اگر راهنماییم کنید.
پاسخ:
بسم الله الرحمن الرحیم
این نامرد ، آلوده کثیفی ست که تو را طعمه مطامع پلید خود کرده است ارزش واقعی مرد ، در حفاظت از حریم زن است .
مرد ازدواج می کند تا زن را در حفاظ زندگی خود آرامش و امنیت و تامین بدهد ، لجنی که زن را برای نیازها و غرایز خود، اسباب لذتش می کند و خیلی واضح می گوید به ازدواج فکرنکن ، یعنی تو اسباب آلودگی من باش تعجب من از شعور و تشخیص شماست!! که با وجود این کثافت، بیقرار و وابسته می شوی!!!! مثل این است که کسی بگوید برای لجن مالی شدن دلم تنگ می شود!!! همین قدر که نجس شده ای و دیده ای که این فاسق فاجر چطور حریم خدا و خانواده و تو و فردا و سرنوشت و آینده و همسر آینده و فرزندانی که باید مادری پاک می داشتند را به لذت جویی خود آلوده کرده است، بیدار شو و عبرت بگیر و توبه کن و خودت را با تضرع و انابه به درگاه خداوند شستشو بده و بفهم که مرد تعرض نمی کند ، مرد به باد نمی دهد ، مرد با سرنوشت دختر بازی نمی کند ، مرد گه و گند نمی شود می خواهم بدانم اگر مردی پیدا شود و همین کاری که او با تو کرد با خواهر این نامرد بکند، چه کارش می کند ؟! آیا نمی کشدش؟ یک کم شعور هم چیز خوبی ست.
مشاوره سوم:
موضوع: تجسس در رابطه داشتن با جنس مخالف
سوال:
من از کجا بدونم دختری که به خواستگاری آن رفته ام قبلا با یه پسر بوده یا نه؟
پاسخ:
در جلسه خواستگاری 2 کار ممنوع و 2 کار در این رابطه لازم است :
کارهای ممنوع:
1. تجسس در سابقه عاطفی فرد و (اینکه آیا قبلا با جنس مخالفی ارتباط داشته است)
2. افشای سابقه عاطفی خود (اینکه قبلا با جنس مخالفی ارتباط داشته ام)
کارهای لازم:
1. شرح سابقه عاطفی و (ارتباط با جنس مخالف) مستمری که هنوز از من جدا نشده است (و گفتن همین موضوع به آن خانم : که من حق ندارم در گذشته شما تجسسی بکنم اما اگر کسی هست که میل و ارتباط با او همراه شما هست و پس از زندگی ما فکر و میلش با شما باقی می ماند ، من به هیچوجه این مسئله را نمی پذیرم).
2. شرح سابقه دوستی با جنس مخالفی که مستند است (یعنی از آن مدرک و سندی وجود دارد و یا خبر آن شهرت یافته است - و نیز خواستن همین مسئله که اگر اینطور چیزی هست نمی خواهم فردا با آن ناگهانی روبرو شوم)
مشاوره چهارم:
موضوع: روابط جنسی در مدت دوستی
سوال:
ﻣﻦ ﻭ پسر عمویم ﻗﺼﺪ ازدواج داریم و در حال حاضر با هم بدون اطلاع خانواده ها دوست هستیم اگر توی این مدت با هم رابطه جنسی داشته باشیم، بعد از ازدواج مشکل پیدا می کنیم؟
پاسخ:
بسم الله الرحمن الرحیم
وقتی بدون خواستگاری و تعهد ازدواج، ارتباط برقرار می کنید به معنی این است که دارید فریاد می زنید من دختر بی ارزش و در دسترسی هستم. پیام پنهانی که می دهید این است که: دسترسی به من نیازی به تقلا و مقدمه و درخواست از خانواده و حریم شناسی و حرمت داری من ندارد، و من با اشاره ای هستم و این یعنی اینکه من بی ارزشم این آثاری که گفتم مجزای از حرامی ست که مرتکب می شوید.
مشاوره پنجم
موضوع: همسرم توقع دارد من بسیار پوشیده و مومن باشم
سوال:
متاسفانه بعد از گذشت چند ماه از عقد دچار یک ناراحتی و افسردگی شدم. زیرا همسرم توقع دارد من بسیار پوشیده و مومن باشم ولی ما از نظر خانوادگی خانواده ای خشک و مذهبی نیستیم. همسرم در دوران نامزدی به من ایرادی برای پوششم نمی گرفت ولی بعد از عقد... و پوشیده بودن و حجاب کامل می خواهد. واقعا از نظر روحی من را دارد داغون می کند با اینکه همسرم را از همه نظر دوست دارم ولی این موضوع من را اذیت می کند. از شما خواستارم در این مورد من را راهنمایی کنید که چه جوری با خانواده مومن همسرم سر کنم و یا اینکه به او چه جوری بفهمانم که این موضوع اذیتم می کند؟
پاسخ:
بسم الله الرحمن الرحیم
اولا شما باید در جریان خواستگاری به تشریح کامل آنچه هستید و می خواهید، می پرداختید و یا ایشان از آنچه هست و می خواست باید چیزی را فروگذار نمی کرد.
ثانیا اگر ایشان معیارهایش را گفته است و شما آن موقع پذیرفته بودید و اکنون احساس رنجش و مخالفت دارید ، این ظلم و خیانت در حق انتخاب وی است. چه اینکه ایشان بجای اینکه الان دغدغه اش این باشد که شما را مجاب و متقاعد کند می توانست در کنار همسری باشد که از حجاب توام با اعتقاد وی لذت ببرد (همانطور که اگر همسرتان در زمان خواستگاری با شاخص های شما آشنا شده است و با وجود آن امروز اصرار به درخواست های دیگری دارد، در حق شما ستم کرده است) خواستگاری جای انتقال همین نگرش ها، آرمانها، انتظارات و منش های زندگی ست.
ثالثا ، آنچه مرد تقاضا دارد (اگر بر حسب آراء دینی باشد) برایتان نعمتی ست چندگانه:
1. اینکه چیزی را در شما می خواهد که خشنودی خدا را برایتان بیشتر از آنچه شما از آن ابادارید فراهم می کند.
2. مراقبت از آسیب های محتملی که پیرامون شماست را موجب شده، حفاظت بیشتر و بهتری را میسر می کند.
3. خود وسیله ای برای کنترل تماسهای بی حریم مرد با زنان است، چرا که خواستن حریم و توجه به آن مختص زن نیست و مردی که می خواهد، ناگزیر است داشته باشد
4. معلوم می کند که نسبت به حفاظت و حراست از ناموسش عنایت خوبی دارد و تو برایش مهم و عزیزی که مراقب است آسیب ها از تو دور بماند.
مشاوره ششم
موضوع: میزان مهریه
سوال:
اگر برای خواستگاری دختر خانواده ای که هم خود و هم حانواده اش از همه لحاظ با من همسانی داشتند ولی مهریه زیاد یعنی 100 سکه و 2 دانگ خانه و مقداری طلا طلب کرده باشند و من بدانم که توان پرداخت آن را ندارم و میدانم که اگر نتوانم بدهم و قبول کنم اشکال دارد و از طرفی خانواده ی آنها خانواده خوبی باشند باید چه تصمیمی بگیرم؟ چون من فقط میتوانم 14 الی 30 سکه بدون خانه و زمین بدهم نظر شما چیست؟
پاسخ:
مهریه چند مسئله دارد:
1. نگاه دینی:
در نگاه دینی همین بس که پیامبر گرامی اسلام فرمودند: مهریه سنگین در نظر من منفور است باز حضرت که کلامشان ترجمان وحی است فرمود وقتی مهریه زن سنگین است کینه ای از او و خانواده اش در دل شوهر ایجاد می شود که تنها با مرگ مرد از سینه اش می رود.
2. نگاه فرهنگی:
در نگاه فرهنگی هم همین بس که حضرت آقا برای اشاعه معروف و تغییر رفتار در عرف جامعه، عقدهای بالای 14 سکه را خطبه خوانی نمی کند
3. اعتماد و دوام زندگی:
یکی از ابزارهایی که مرد و زن را در حفظ زندگی ترغیب می کند مهریه است که متعادل بودن آن مهم است. مهریه پذیرش یک تعهد شرعی ست که باید مرد در نیت خود و با رضایت کافی به پذیرش آن اقدام کند. متاسفانه این موضوع عمدتا تبدیل به یک احساس کاذب ارزش اجتماعی شده است . بطوریکه دختران و خانواده هایشان گمان می کنند عدد این موضوع شان و ارزش فرد را مشخص می کند و در جریان چشم هم چشمی های کودکانه، وسیله ای برای تفاخر می شود . یا بعضی خانواده ها گمان می کنند که زیادی مهریه باعث می شود که پشتیبانی کافی برای بقا و حفاظت از زوجیت فراهم شودمن به عنوان مشاوری که سالهای طولانی مشغول مشاوره هستم می دانم که در موضوع مهریه ، چنانچه بین زن و مرد گسست زندگی اتفاق بیفتد، اگر مهریه دختر زیر 50 عدد باشد مرد براحتی می پردازد. اگر بین 50 تا 100 عدد باشد، مرد با زحمت و اذیت می دهد و نمی دهد و با تاخیر و آزار می دهد و نمی دهد. و وقتی بالای 100 عدد باشد، مرد زندگی را برای زن چنان دشوار می کند که زن بدون درخواست مهریه ای از زندگی خارج شود. و حتی مواردی بوده است که مرد در زمان مهریه بالای زن، برای رها کردن زن بعد از آزارهای فراوان، مطالبه پولی هم داشته است! پس اینکه کسی بگوید مهریه یک پشتوانه اقتصادی ست، باید به این واقعیتها هم آگاه باشد.
4. از نظر شرعی و قانونی:
مهریه دین و عندالمطالبه است. پس مرد باید مبلغی را تعهد کند که قصد و امکان پرداخت آن را داشته باشد در جلسه خواستگاری باید از دیدگاه و میل و قصد خود در مقدار مهریه گفتگو کنید.
اما اینکه دختری یا خانواده اش برای موافقت با یک ازدواج چه شروطی داشته باشند، حق آنهاست و شما باید یاد بگیری قرار نیست همسر بگیری به هر شرایطی، بلکه یکی از لوازم اساسی در ثبات زندگی، وجود هماهنگی های فکری واعتقادی در مسایلی نظیر همین هاست.
مشاوره هفتم
موضوع: کی باید به خواستگارم بگویم که قبلا طلاق گرفته ام؟
سوال:
بنده دختری 26 ساله ام که هم تحصیلات حوزوی دارم و هم دانشگاهی دارم و از نظر خانوادگی و مالی وویژگی های ظاهری در سطح خوبی هستم متاسفانه چهارسال پیش عقد کردم و پس از دوماه که از عقد گذشت درخواست طلاق دادم بخاطر تفاوت های شدید فرهنگی و مشکلات اخلاقی ایشان. خیلی ها این مسئله را نمی دانند و خیلی ها هم می دانند و اسمی از این آقا هم در شناسنامه ی من نیست با وجود اینکه با خیلی ها مشورت کردم هنوز نمی دانم باید جلسه ی چندم به خواستگارم بگویم که همچین داستانی برایم پیش آمده و حتی نمی دانم چگونه بگویم هر کی نظری دارد بعضی می گویند واسطه بگوید بعضی می گوید همان اول کار بعضی جلسه ی دوم بعضی می گویند بگذار به تو علاقه مند شود بعد بگو خلاصه نمی دانم تاکنون همیشه جلسه اول گفته ام و همگی رفته اند و ادامه ندادند لطفا راهنمایی بفرمایید.
پاسخ:
1. باید این مطلب توسط دختر به پسر در جریان خواستگاری گفته شود نه توسط والدین و در پشت تلفن
2. در جلسه دوم مطرح شود (یعنی پسر از لحاظ ظاهر و مشخصات اولیه قصد پیگیری دختر را داشته باشد)
3. مسئولیت توضیح یا عدم توضیح مسئله به خانواده پسر، به عهده پسر است نه شما وخانواده ات.
4. در جلسه دوم و در ابتدای آن به این ترتیب گفته شود:
اکنون که شما با مراحعه مجدد خود پیگیری این خواستگاری را مشخص کرده اید، من در ابتدای جلسه لازم می بینم در مورد مسئله ای که در مورد من وجود دارد آگاهتان کنم و آن سابقه ازدواجی ست که من در سطح عقد داشته ام. و در فاصله دو ماه از انجام عقد شرعی به طلاق منجر شد. و علت اینکه این مطلب را در جلسه اول مطرح نکردم به قصد مخفی نگهداشتن آن نبوده است که نه ممکن است و نه من این کار را درست می دانم. اما چون از پیگیری شما برای ادامه خواستگاری مطمئن نبودم به سفارش مشاور گذاشتم برای ابتدای جلسه دومی که شما مراجعه داشتید. در این مسئله هم پاسخگوی هر سئوال و توضیحی که لازم می دانید از آن باخبر بشوید هستم و حتی اگر مایل باشید و قصد بررسی و تحقیق داشته باشید، ایرادی نمی بینم مشخصات و شماره تماس ایشان و خانواده اش را هم در اختیارتان بگذارم. ضمنا تصمیم در مورد طرح این مسئله به خانواده تان را هم به عهده خودتان می گذارم، اگر چه درست تر آن می دانم که قبل از تصمیم نهایی تان خانواده تان را در جریان بگذارید.