دخالتهای والدین در روابط زن و شوهر (پرسش و پاسش از دکتر حبشی)

 

«دخالتهای والدین در زندگی زناشویی»

 

(پرسش و پاسخ از دکتر حبشی)

مشاوره اول:
موضوع: درخواست کمک مالی از خانواده همسر

سوال:

1. با توجه به اینکه ما موقتا در شرایط بسیار بد مالی قرار داریم و با وجود مخفی کاری همسرم آیا من می توانم از خانواده اش توقع کمک مالی داشته باشم؟ (خانواده خودم و همسرم هر دو وضع مناسبی دارند) 2. همسرم نسبت به خانواده خودم توقع بیشتری دارد ولی از پدرش انتظاری ندارد مادر شوهرم اگر من به جای دخترش بودم اصلا این وضع را تحمل نمی کرد به دخترانشان که وضعیت خوبی دارند همه جوره کمک می کنند ولی به ما نه. چه کنم این قضیه خیلی آزارم می دهد.

پاسخ:

بسم الله الرحمن الرحیم

شما می توانی درخواست (‌نه توقع)‌ از خانواده خودت برای کمک به زندگی تان داشته باشید و درخواست کمک از خانواده شوهر را بگذارید به عهده خودش.

 

مشاوره دوم:
موضوع: ارتباط زیاد همسرم با خانواده اش

سوال:

همانطور که در مشاوره های قبلی اشاره کردم مشکل من یا به عبارتی ما این است که بعد از ازدواج من و خانمم تلفنهایی که از طرف خواهر خانم یا مادر خانمم زده می شد مرا اذیت می کرد و به من احساس دخالت کردن آنها در زندگی مرا می داد. البته بعد از شکایتهای زیاد از جانب من حالا کمتر شده ولی هنوز ان حس بد در وجود من است. خودم فکر می کنم احساس دلبستگی شدید که خواهر خانم و مادرخانمم که با خانم من دارند باعث این می شود که یا زنگ بزنند یا پیامک یا تک زنگ و اینها مرا آزرده خاطر می کند، (البته مرا هم دوست دارند بگونه ای شده که مادر خانمم اگر جایی بخواهند بروند اول به ما خبر می دهند که ما همراهی یا جایی ببریمشان) و من هم دوست دارم خانمم اینقدر وابسته نباشد و مستقل از آنها باشد چگونه با هم رفتار بکنیم که به خصومت تبدیل نشود و آخر عاقبت خوشی باشد لطفا هر دوی ما را راهنمایی کنید. خدا شاهد است به خانمم اطمینان دارم نمی خواهم در اموراتش دخالت کنم هزینه برایم مهم نیست ولی روی این موضوع بسیارحساس شدم.
پاسخ:
بسم الله الرحمن الرحیم
اولا اینکه گمان کنید هر تماس و ارتباطی بین زن و خانواده اش به معنای دخالت آنهاست برداشت صحیحی نیست . دخالت به معنی اطلاع دادن یا درخواستی داشتن نیست ، دخالت آن است که خانواده زن به شما بگویند نسبت به مدیریت زندگی و نوع ارتباط تان با هم چگونه عمل بکنید یا نکنید . 
ثانیا: اما تماس زیاد خانم با خانواده اش ، هم برای خودش یک ضعف محسوب می شود و هم برای خودشان یک اشکال است . به این معنی که وقتی دختری در زندگی شوهر قرار گرفت تبادل همه اطلاعات (بخصوص اطلاعات روزمره و بی اهمیت) زحمتی در احساس آرامش زندگی درست می کند . و اگر خانم همین سطح تماس ها را، خانواده شما با شما داشت بی تردید شدیدا شاکی می شد.
اما نکته سوم این است که هرقدر فاصله عاطفی و رفتاری شما با هم سست شود دیگران جایگزین آن می شوند . سعی کنید با گرمای روابط تان، این تبدیل نیاز راجلوگیری کنید شما یاد بگیرید به خانواده زن احترام و رسیدگی داشته باشید تا احساس زن و خانواده اش شیرین شود. و خانمتان بداند درخواست هایی که بدون تمایل قلبی مرد از ناحیه اصرار یا فشار خانواده اش صورت بگیرد، نه تنها رابطه مرد را با خانواده اش بیشتر نمی کند که فاصله را زیاد می کند.
 

مشاوره سوم:
موضوع: دخالتهای مادر شوهر

سوال:

6 ماه است که به علت اینکه شوهرم اجازه داد مادر شوهرم در زندگی ام دخالت کند روابط ما کم رنگ شده من زیاد با خانواده شوهرم ارتباط ندارم و شوهرم هم به همین نحو با خانواده من ارتباط ندارد ولی من از این مسئله به علت وابستگی به خانواده ام ناراحتم لطفا راهنمایی ام کنید تا مشکلم را حل کنم.
پاسخ:
بسم الله الرحمن الرحیم
هر اظهار نظزی به معنی دخالت نیست آدمها حق دارند در باره دیگران اظهار نظر کنند حتی اگر اظهار نظرهایشان خیلی بدباشد و یا از روی حماقت و پستی و پلیدی شان باشد و راه نجات از این اظهارنظرها ، تاثیرنگرفتن است دخالت وقتی ست که افراد مانع تصمیم فرد شوند و تصمیم گرفته شده را به هم بزنند ، نه اینکه به آن تصمیم ایراد بگیرند مثلا شما قصد سفر دارید و مادرش اظهار نظر می کند که این سفر لازم نیست و کار بیجایی ست و چه خبر است که هی به هی سفر می روید . این می شود اظهار نظر و شما می توانید علی رغم این نظر سفرتان را بروید دخالت از وقتی ست که اظهارنظر اعمال شود احتمال من این است که شما فرد حساس و زودرنجی هستی و دوست داری وقتی تصمیمی می گیری احدی اظهار نظر متفاوتی نداشته باشد این انتظار ،انتظار جاهلانه ای ست که فقط نتیجه اش آسیب به ارتباط تو با شوهرت می رسد.
 

مشاوره چهارم:
موضوع: قرض دادن پول به خانواده داماد

سوال:

اگر خانواده پسر از نظر مالی در یک بحران و تنگنا باشند طوری که نتوانند هزینه خانه را برای شروع زندگی عروس و داماد بدهند، آیا اشکالی دارد که خانواده عروس پول خانه را به عنوان قرض بدهند و بعدا خانواده پسر به ایشان پس بدهند و کسی از این قضیه هم با خبر نباشد. به نظرتان می تواند تبعات منفی داشته باشد و روی زندگیشان اثر بدی بگذاره؟
پاسخ:

بسم الله الرحمن الرحیم
نه تنها اشکال ندارد که خیلی هم خوب است بویژه وقتی مرد و خانواده اش این درک و ادب را دارند که لطف و خدمت را می فهمند و تکریم می کنند سعی شود همینطور که گفته اید با رعایت حرمت مرد باشد که معرف بی ارزشی و ناتوانی مرد نباشد ، بلکه به نشانه لطف و کرامت خانواده زن باشد.
 

مشاوره پنجم:
موضوع: درمان یک رذیله اخلاقی

سوال:

من یک رذیله ی اخلاقی پیدا کردم و ان هم این است که دلم می خواهد شوهرم با خانوادش بد رفتاری کند از خانوادش متنفر شدم. خیلی ذهنم در گیر است. لطفا بگوید علتش چی است و چرا من اینطوری شدم؟

پاسخ:
بسم الله الرحمن الرحیم
البته علت را باید شما بگویی نه من اما معمولا زنان به علل زیر گرفتار این ضعف می شوند :
1. سکنی گرفتن در خانه پدری شوهر.
2. عدم تمایل و رضایت خانواده شوهر با همسری فرزند و پسرشان با شما
3. دخالت در مدیریت پسر توسط خانواده اش
4. احساس حسادت و رقابت زن با خانواده مرد در مسیر مثلا تصاحب مرد و ...
 

مشاوره ششم:
موضوع: انتقادهای مادرم از همسرم

سوال:

مادرم تا کوچکترین چیزی از همسرم می بیند می اید با زبان تند به من می گوید و من همیشه عصبانی می شوم او می گویید ان کار بلد نیست. تا در امتحانی رد می شود می گوید او خنگ است و چیزی نمی داند همه اش کارهای دختران مردم را به رخ من می کشد. هم همسرم و هم مادرم را دوست دارم نمی دانم چه کار کنم. لطفا راهنمایی کنید

پاسخ:
بسم الله الرحمن الرحیم
مادر شما یا بیمار است یا بدرفتار اولا همسر شما هرکاری بکند و هر طوری نسبت به شما باشد ولو خنگ ، به شما مربوط است نه مادرتان ثانیا مادر شما مشکل اش جای دیگری ست . من کم ندیده ام مادرانی که چون از شوهران خودشان خیری ندیده اند یا کم دیده اند چشم دیدن محبت پسرشان به زنش را ندارند و این اختلال متاسفانه به علت ضعف های روانی شدیدی که آدمها دارند چیز رایجی ست مراقب باش شما تاثیرنگیر . لازم نیست فکر مادرت را عوض کنی و یا با او به ستیز برخیزی ، همین که تاثیرنگیری کافیست.
 

مشاوره هفتم:
موضوع: به مسائل مربوط با خانواده شوهر ورود نکنید

سوال:

با همین حرف و بحث ها بین شوهرم با پدر شوهرم و برادر شوهر بالا گرفت تا اینکه من چند بار خواستم شوهرم را ببرم بیرون تا ارام بشود ولی نمی توانستم! دوباره به شوهرم گفتم برو بیرون تا ارام تر بشوی حالا هم شوهرم گذاشت رفت! چه خاکی تو سرم بریزم؟ بدبخت شدم بگید تو را خدا چکار کنم؟

پاسخ:
بسم الله الرحمن الرحیم
هیچ بدبخت نشده اید و فقط کافی ست برخوردهایتان را اصلاح کنید در روابط بین خانوادگی همسر هیچ ورودی نداشته باشید . اگر در اتفاقات بین آنها ساکت بودید خانم فهمیم و باوقار و عاقلی بودید که دیگران هم از شما برای مسایلشان راهکار می گرفتند . یعنی اگر پیش شما بین شوهر و سایر اعضاء خانواده اش کتک کاری هم شد، وارد نشوید و بگویید من به خودم اجازه نمی دهم در مسایلی که مربوط به من نیست وارد شوم از قهری که کرده اید از همسرتان عذرخواهی کنید و بگویید من نباید آنجا را ترک می کردم ولی چون فشار روحی حرفهای برادرتان برایم قابل تحمل نبود خارج شدم که اتفاق وبرخورد بدتری پیش نیاید این اتفاق را در روابط با خانواده همسر دخیل ندهید و آنگونه عمل کنید که شوهرتان انتظار دارد