«فرزندآوری و عبور از احساس پوچی»
«فرزندآوری و عبور از احساس پوچی»
سلام و عرض ادب: استاد یک گروه هستیم که در رابطه با «جمعیت» فعالیت میکنیم. منتها میخواستیم چشماندازی داشته باشیم که فعالیتمان مؤثر واقع شود. اگر لطف بفرمایید چشماندازی برای ما تصویر کنید بسیار ممنون میشوم.
پاسخ استاد اصغر طاهرزاده:
باسمه تعالی:
سلام علیکم:
در رابطه با این مسئله مهم خوب است که خواهران نسبت به موارد زیر فکر کنند:
۱. وجود فرزندان نوجوان و نیز کودک بخصوص در سنین چهل سالگی والدین، خود منشأ رفع افسردگی و تنهایی خواهد بود. زیرا در این سن انسان بیشتر با تنهاییهای خود روبروست.
۲. در موضوع فرزندآوری می توان به بسط وجود خود نظر کرد از آن جهت که فرزندان آینه حضور والدین هستند و انسان با حضور آنها احساس میکند خود را در میدان وسیعتری حاضر کرده است و به همین جهت کوتاهی در این امر موجب شده تا نوعی احساس پوچی در بعضی از خانوادهها به میان آید.
۳. فرزندان، در رابطه با تربیتی که والدین به طور طبیعی بر آنها إعمال میکنند؛ خود به خود میدان شخصیت والدینشان خواهند بود و این امری است که ناخودآگاه برای والدینشان نوعی تقوا پیش میآورد. و البته این موارد جدای از آن است که ما در شرایط تاریخی خود باید نسبت به خطرات کمشدن جمعیت و پیرشدنِ نسل حساس باشیم. با اینهمه انگیزه اصلی مادران باید در فرزندآوریشان بسط شخصیت آنها و عبور از پوچیها و تنهاییها باشد.
۴. و از همه مهمتر باید متوجه این امر الهی باشیم که هر فرزندی همراه با تولد خود، فرشتگانی را به ظهور میآورد و در میدان حضور خود آن فرشتگانند که نهتنها او را حفظ میکنند بلکه فضا را با حضور خود آغشته از معنویت مینمایند در آن حدّ که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله میفرمایند:
«إذا أرضَعَت کانَ لَها بِکلِّ مَصَّةٍ کعِدلِ عِتقِ مُحَرَّرٍ مِن وُلدِ إسماعیلَ، فَإِذا فَرَغَت مِن رَضاعِهِ ضَرَبَ مَلَک عَلی جَنبِها، و قالَ: اِستَأنِفِی العَمَلَ؛ فَقَد غُفِرَ لَک؛»
«هر گاه فرزند خود را شیر دهد، به هر مکیدن نوزاد، پاداشی به او دهند برابر است با آزاد کردن بنده ای از فرزندان اسماعیل. و هنگامی که از شیردادن فرزند خود فارغ شود فرشته بزرگواری بر پهلویش زند و گوید: اعمال خود را از سر بگیر که خداوند تو را آمرزیده است.»
۵. در مورد خانمهایی که امکان فرزندآوری برایشان نیست و یا کم است، باید به میدان تعلیم و تربیت فرزندان ملت بیندیشند و از این جهت فرزندان جامعه را فرزندان خود دانستهاند و نتیجه این کار همان بسطِ شخصیت آنها در آینه تربیتیافتگان آنها به میان میآید.