«کتاب «خاطرات عزت شاهی»
«کتاب «خاطرات عزت شاهی»
اولین باری که آقای «عزت الله مطهری» یا همان «عزت شاهی» را از نزدیک دیدم. چند سال پیش در مسجد الزهرای منظریه خمینی شهر بود. اگر اشتباه نکنم در یکی از مناسبتهای مربوط به انقلاب بود که ایشان را برای سخنرانی دعوت کرده بودند، بنده هم به صورت اتفاقی آن شب به آن مسجد که فاصله زیادی با محل سکونتم ندارد رفته بودم.
شنیدن خاطرات یکی از معروف ترین زندانیان ساواک از زبان خود او و آن هم از فاصله ای نزدیک برایم خیلی جالب و هیجان انگیز بود. بخصوص اینکه بعد از پایان سخنرانی توانستم با ایشان دست بدهم و احوال پرسی کنم. ایشان بخاطر کهولت سن و مجروحیتی که از شکنجه ها داشتند از عصا استفاده می کردند و با دشواری راه می رفتند.
از آن شب جرقه مطالعه کتاب «خاطرات عزت شاهی» در ذهنم زده شد. چون می خواستم اطلاعات دقیق تری از نحوه شکنجه های ساواک پیدا کنم و شخصیت آقای عزت شاهی رو بهتر بشناسم. چون برایم سوال بود که چنین شخصیت عاشق امام و مبارز و انقلابی که سخت ترین شکنجه ها را در ساواک متحمل شدند و قهرمانانه مقاومت کردند و کسی را لو ندادند، چرا در طول دوران مبارزه و زمان دستگیری و در زندان کمیته مشترک ضد خرابکاری، چند بار اقدام به خودکشی می کنند و هر بار جان سالم به در می برند.
بالاخره بعد از چند سال یکی از دوستان، این کتاب را برای مطالعه به بنده امانت دادند و موفق به خواندن آن شدم، هر چند مطالعه این کتاب قطور یک ماه به طول انجامید!
چیزهای بسیار زیادی از ساواک و کمیته مشترک ضد خرابکاری دستگیرم شد. و تقریبا تمام روشهای شکنجه را که شکنجه گران آموزش دیده ساواک بر روی زندانیان انجام می دادند را فهمیدم.
از ویژگیهای این کتاب بیان صادقانه وقایع و حوادث توسط نویسنده است. چون نمی خواهد از خود یک قهرمان بسازد و صرفا تمام آنچه را دیده و تجربه کرده را برای ثبت در تاریخ شفاهی کشور بیان ذکر کرده. از جمله اینکه برخی از روشهای شکنجه که درباره ساواک گفته می شود که بر روی زندانیان انجام می داده اند صحت ندارد.
البته کتاب نوشته خود آقای عزت شاهی نیست بلکه پیاده شده چندین مصاحبه است که مهمترین آنها مصاحبه ای است که در سال ۱۳۵۸ از ایشان شده.
از آنجایی که آقای عزت شاهی مدتها با مسعود رجبی در یک سلول و بند به سر می برده و چند سال در زندان اوین و قصر با اعضای سازمان مجاهدین خلق بوده اطلاعات بسیار ذی قیمتی از سازمان مجاهدین خلق و شخص «مسعود رجبی» و همچنین همه گروه های سیاسی ضد شاه، بخصوص مارکسیستها، و اندیشه ها و افکار انحرافی و التغاطی آنها در اختیار خوانند قرار می دهد. بخصوص که ریشه انحراف مجاهدین خلق و دلایل تغییر جهت ایدئولوژیک آنها از اسلام به مارکسیم به خوبی بیان شده.
همچنین به نحوه تعامل و رابطه سایر مبارزین انقلابی از جمله اعضای جبهه موتلفه و علمایی چون آیت الله طالقانی و آیت الله منتظری و هاشمی رفسنجانی، دکتر شریعتی، بهزاد نبوی و غیره و ... با مارکسیستها و مجاهدین خلق، پرداخته.
ویژگی دیگر کتاب این است که دارای پیوستها و پاورقی های بسیار زیادی است. از عکس شخصیتهای نام برده شده در کتاب و سندهای ساواک و نوشته های روزنامه های آن زمان مربوط به رخدادهای اتفاق افتاده، تا مصاحبه هایی که با سایر افراد نام برده در این کتاب وجود دارد و خواننده تقریبا تمام افرادی که در داستان زندگی شخصیت اصلی این وقایع وجود داشته اند را مورد مطالعه قرار می دهد.
در واقع با خواندن این کتاب یک دایره المعارف کامل از دوران مبارزات در زمان شاه و جو امنیتی شدید حاکم بر کشور بدست می آورید.
البته قسمتهای پایانی کتاب که مربوط به بعد از پیروزی انقلاب است هم بسیار جالب است. از عضویت آقای عزت شاهی در نیروهای کمیته انقلاب اسلامی و درگیری های نیروهای کمیته با ساواکی ها و مماشاتها و سهل انگاری های زیاد مسئولین وقت کمیته و نیروهای انقلابی در برخورد با مسعود رجوی و سازمان مجاهدین خلق می گوید، که همین غفلت ها که ماحصل عدم توجه به صحبتهای آقای عزت شاهی درباره ماهیت ضد دینی سازمان مجاهدین و شخص رجوی بود، باعث بیرون آمدن و در واقع اخراج آقای عزت شاهی از کمیته و ضربات زیادی شد که در سالهای بعد با ترور شخصیتهای انقلابی بر پیکره انقلاب وارد گردید.