بسته گوناگون «اوج پرواز» (شماره صد و پنجاه و یکم)
جمعه, ۱۴ آذر ۱۳۹۳، ۰۸:۴۹ ق.ظ
بستة گوناگونِ «اوج پرواز»
فرهنگی، سیاسی، اجتماعی ، معرفتی و دینی، کاریکاتور، حجاب و عفاف، شهید و شهادت
(شمارة صد و پنجاه و یکم)
«سخن ولایت»
«شهید و شهادت»
«معرفتی و دینی»
«سیاسی و اقتصادی»
«راه آهن ترانزیت را چه کسانی ساختند» برای مشاهدة بیشتر اینجا کلیک کنید
«حجاب و عفاف»
«فرهنگی و اجتماعی»
اینجا یک بار مشروب فروشی است که در مقابل شرکت اپل ساخته شده که شبیه کعبه (خانة خدا) است. صاحب این بار دو یهودی هستند.
«کاریکاتور و طنز»
۹۳/۰۹/۱۴
بیا با هم حرف بزنیم بخندیم — در رو به روی غصه ها ببندیم
درسته دختر خوبه دلبر باشه — تو خوشگلی از همه کس سر باشه
جلوه تو ذات دختره می دونم — کار خداست مقدره می دونم
همه می گن دخترا برگ گلن — دادش میگه البته یه کم خلن
چسب روی دماغ یعنی که زشتن — به فکر خط خطی سرنوشتن
پشت این رنگ و روغنا دروغه — پشت اینا یه طرح بی فروغه
مردا میگن که خوشگلا نجیبن — راستش و بخوای دخترا مثل سیبن
سیب زمین افتاده بو نداره — رهگذر هم پا رو دلش می ذاره
سیب های روی شاخه چیدن دارن — از دست باغبون خریدن دارن
بهار خانوم دل نگرون توام — دلواپس روز خزون توام
حالا که می خوای بری توی خیابون — خودتو بگیر چراغ نده تو میدون
وقتی که حوا پا گذاشت تو عالم — به دو می خواست بره به سمت آدم
زد تو سرش فرشته گفت: حاج خانوم — چه میکنی فردا با حرف مردم
روتو بگیر با این لپای داغت — بشین بذار آدم بیاد سراغت
آره مامان اینم حرف کمی نیست — حجب و حیا قصه مبهمی نیست
این روسری یعنی که تو نجیبی — شکوفه معطر یه سیبی
این روسری پرچم اعتقاده — نباشه گلبرگها اسیر باده
زلفاتو از روسری بیرون نذار — چشمای هیز و سمت زلفات نیار
مردای خوب پرده دری نمی خوان — عشقای لوس سرسری نمی خوان
باید بدونی زندگی بازی نیست — توهم قرص های اکستازی نیست
اونهایی که پلاس کافی شاپن — احساسات دخترارو می قاپن
اونی که می ره پارتی های شبونه — تو کار و بار انگل دیگرونه
مردای خوب کاری و اهل دلن — مردای بد توی خیابون ولن
مردای خوب فقط نجابت می خوان — از زنشون غرور و غیرت می خوان
علاف مو فشن که مرد نمیشه — تا لنگ ظهر به رختخواب سیر بشه
مردی که قیچی میزنه به ابرو — از اون نگیر سراغ زور بازو
مردی که بند انداخته مرده؟ نه نیست — برا کسی شریک درده ؟ نه نیست
جوهر مردی نداره ، زغاله — نه مرده و نه زن ؛ تو حس و حاله
برقِ لب و کرم که اومد تو کار — مردونگی برو خدا نگه دار
ابرو کمون خیابونا شلوغن — پر از فریب حرفای دروغن
دوسِت دارم دیونتم ، اسیرم — یه روز اگه نبینمت میمیرم
یک دو روز بعد تو همین خیابون — یه لیلی دیگه ست کنار مجنون
برا کسی بمیر که راستی مرده — جر نزنه ، نپیچه ، برنگرده
بله به کسی بگو که عاشق باشه — تو حرف عاشقونه صادق باشه
یعنی باید شیفته روحت باشه — تشنه چشمه شکوهت باشه
آره گلم سرت رو درد نیارم — ای لوده بازی ها رو دوست ندارم
گیس طلایی به چشماشون زل نزن — با فوکلات به دستاشون پل نزن
همپای دخترای بد راه نرو — با چشم باز مامان توی چاه نرو