آخرالزمان در کلام پیامبر اکرم (ص)
«آخر الزمان در کلام پیامبر اکرم (ص)»
عبد الله بن عباس می گوید: با رسول خدا به زیارت حج رفتیم ، همان حجى که بعد از آن رسول خدا (ص) از دنیا رفت ، و یا به عبارت دیگر حجة الوداع - رسول خدا (ص) در کعبه را گرفت و سپس روى نازنین خود را به طرف ما کرد و فرمود: مى خواهید شما را خبر دهم از علامات قیامت؟
و در آن روز سلمان رضى الله عنه از هر کس دیگر به آن جناب نزدیک تر بود، لذا او در پاسخ رسول خدا (ص) عرضه داشت: بله یا رسول الله.
حضرت فرمود:
یکى از علامتهاى قیامت این است که نماز ضایع می شود - یعنى از میان مسلمین مى رود و از شهوات پیروى می شود و مردم به سوى هواها میل مى کنند، مال مقامى عظیم پیدا مى کند و مردم آن را تعظیم مى کنند، دین به دنیا فروخته مى شود، در آن زمان است که دل افراد با ایمان در جوفشان، براى منکرات بسیارى که مى بینند و نمى توانند آن را تغییر دهند آب مى شود آن چنانکه نمک در آب حل می گردد.
سلمان با تعجب عرضه داشت: یا رسول الله به راستى چنین روزى خواهد رسید؟
فرمود: آرى، به آن خدائى که جانم به دست او است، اى سلمان در آن هنگام سرپرستى و ولایت مسلمانان را امراى جور به دست مى گیرند امرائى که وزرائى فاسق و سرشناسانى ستمگر و امنائى خائن دارند.
اى سلمان! در این موقع منکر، معروف، و معروف، منکر می شود، خائن امین قلمداد می گردد و امین خیانت می کند، دروغگو تصدیق می شود و راستگو تکذیب می گردد.
اى سلمان! در آن روزگار زنان به امارت می رسند و کنیزان طرف مشورت قرار می گیرند و کودکان بر فراز منبر می روند و دروغ نوعى زرنگى و زکات خسارت، و خوردن بیت المال نوعى غنیمت شمرده شود، مرد به پدر و مادرش جفا ولى به دوستش نیکى مى نماید و ستاره دنباله دار طلوع می کند.
اى سلمان! در این موقع زن با شوهرش در تجارت شرکت کند و باران در فصلش نیامده بلکه در گرماى تابستان مى بارد و افراد کریم سخت خشمگین مى گردند، مرد فقیر تحقیر می شود، در این هنگام بازارها به هم نزدیک می شوند وقتى یکى می گوید: «من چیزى نفروختم» و آن دیگرى می گوید: «من سودى نبرده ام» طورى مى گویند که هر شنونده مى فهمد دارد به خدا بد و بیراه می گوید.
اى سلمان! در این هنگام اقوامى بر آنان مسلط مى شوند که اگر لب بجنبانند کشته مى شوند و اگر چیزى نگویند دشمنان همه چیزشان را مباح و براى خود حلال مى کنند تا با بیت المالشان کیسه هاى خود را پر کنند و به ناموسشان تجاوز نموده، خونشان را بریزند و دلهاشان را پر از وحشت و رعب کنند و در آن روز مؤ منین را جز در حال ترس و وحشت و رعب و رهبت نمی بینى.
اى سلمان! در این هنگام چیزى از مشرق مى آورند و چیزى از مغرب تا امت اسلام را سرپرستى کنند، در آن روز واى به حال ناتوانان امت من، از شر شرقى و غربیها و واى به حال آن شرقیان و غربیان از عذاب خدا، آرى نه صغیرى را رحم می کنند و نه پاس حرمت کبیرى را دارند و نه از هیچ مقصرى عفو مى کنند، اخبارشان همه فحش و ناسزا است، جثه آنان جثه و بدن آدمیان است ولى دلهاشان دلهاى شیاطین.
اى سلمان! در این هنگام مردان به مردان اکتفا مى کنند و زنان به زنان و همانطورى که پدر و اهل خانواده نسبت به دختر غیرت به خرج مى دهند نسبت به پسر نیز غیرت به خرج مى دهند، مردان به زنان شبیه می شوند و زنان به مردان و زنان بر مرکب ها سوار مى شوند که از طرف امت من لعنت خدا بر آنان باد.
اى سلمان! در این هنگام مساجد طلا کارى و زینت مى شود آنچنان که کلیساها و معبد یهودیان زینت مى شود، قرآنها به زیور آلات آرایش و مغازه ها بلند و صفها طولانى می شود اما با دلهائى که نسبت به هم خشمگین است و زبانهائى که هر یک براى خود منطقى دارد.
در آن روز مردان و پسران امت من با طلا خود را مى آرایند و حریر و دیبا می پوشند و پوست پلنگ کالاى خرید و فروش می گردد.
اى سلمان! در آن روز ربا همه جا را می گیرد و یک عمل آشکار می شود و معاملات با غیبت و رشوه انجام می شود و دین خوار و دنیا بلند مرتبه می شود.
اى سلمان! در این هنگام طلاق زیاد می شود و هیچ حدى جارى نمی گردد و البته خداى تعالى از این بابت هرگز متضرر نمی شود.
اى سلمان! در این زمان کنیزان آوازه خوان و نوازنده پیدا می شوند و اشرار امت من بر امت، ولایت و حکومت می کند.
اى سلمان! در این موقع اغنیاى امت من صرفا به منظور گردش و تفریح به حج می روند و طبقه متوسط براى تجارت و فقرا به منظور خودنمائى و ریا حج می روند، در این هنگام است که اقوامى قرآن را براى غیر خدا مى آموزند و آن را نوعى مزمار و آلت موسیقى اتخاذ می کنند، اقوامى دیگر به تعلم فقه اسلامى می پردازند اما براى غیر خدا در آن روزگار زنا زادگان زیاد می شوند با قرآن آوازه خوانى می کنند و بر سر دنیا سر و دست می شکنند.
اى سلمان! این وقتى است که حرمتها و قرقها شکسته شود و مردم عالما و عامدا در پى ارتکاب گناه باشند و اشرار بر اخیار مسلط شوند، دروغ فاش و بى پرده و لجاجتها ظاهر گردد و فقرا فقر خود را علنى کنند، مردم در لباس به یکدیگر مباهات کنند و باران در غیر فصل ببارد و مردم شطرنج و نرد و موسیقى را کارى پسندیده بشمارند و در مقابل امر به معروف و نهى از منکر را عملى نکوهیده بدانند تا آنجا که یک فرد با ایمان ذلیل ترین و منفورترین فرد امت شود و قاریان عابدان را ملامت کنند و عابدان قاریان را این مردمند که در ملکوت آسمانها رجس و نجس نامیده می شوند.
اى سلمان در این هنگام است که توانگر هیچ دلواپسى جز فقیر شدن ندارد، حتى یک سائل در طول یک هفته یعنى بین دو جمعه سؤال می کند و احدى نیست که چیزى در دست او بگذارد.
«تفسیر المیزان علامه طباطبایی / آیات ۵۱ الی ۵۴ سوره مائده»