«با دعا در آغوش خدا» (قسمت دوم: «دعا و حضور در حقیقت تکوینی خود»)
«با دعا در آغوش خدا»
«قسمت دوم»
«دعا و حضور در حقیقت تکوینی خود»
«شرحی بر مناجات تائبین»
«استاد اصغر طاهرزاده»
بسم الله الرّحمن الرّحیم
در رابطه با مناجاتُ التّائبین از مناجاتهای «خمسه عشرة»، صحبت به این فراز از دعا رسید که از حضرت امام سجاد (ع) اظهار می دارند: «إِلهِى هَلْ یَرْجِعُ الْعَبْدُ الْآبِقُ إِلّا إِلىٰ مَوْلاهُ؟» تا حدّی در این رابطه بحث شد که چگونه انسان به جایی میرسد که متوجه میشود در هر مقامی هم که باشد در نسبت به ربوبیت خداوند او عبد آبق و فراری است و نسبت به حضرت محبوب دور است. حضرت سجادu فرمودند: ای خدا جز این است که بنده فراریت فقط یک راه دارد و آن هم این است که به طرف مولایش بیاید و جز این است که از خشم مولایش فقط به یکجا میتواند پناه ببرد و آن هم جز به سوی مولایش جای دیگری نیست برای پناهبردن؟ البته اگر بر روی این فراز التفات بفرمایید یکی از حقایق عالم وجود را که خود حضرت میشناسند با ما در میان میگذارند.
اگر انسان رسید به این مرتبه از بصیرت که حقیقتِ وجودِ انسان فقط در رابطه با خدا حقیقت است و با توهّم همراه نیست، میفهمد چرا باید همانطور که از نظر وجودی عین ربط به حق است، از نظر شخصیتِ انتخابگرِ خود هم باید ارتباط با حق را انتخاب کند تا انتخابی اصیل و مطابق تکوینِ خود کرده باشد و تشریع و انتخاب خود را در راستای همان تکوین و وجود خود قرار دهد. اگر انسان متوجه باشد مخلوقِ خدابودن یعنی چه، از یک طرف سعی دارد وجود خود را در معرض الطاف و تجلیات الهی قرار دهد و از طرفی میداند خداوند به حکم خالقیتاش هر تصرفی را میتواند در مخلوقش إعمال کند، به همان معنایی که عرض شد «تصرف خدا در مخلوقاتش مطلق است.» به عنوان مثال صورتهای ذهنی خودتان را در نظر بگیرید که هر طور خواستید در آنها تصرف میکنید. بودن آن صورتها تنها مربوط به ارادهی شما است. البته از این نکته نباید غفلت کرد خدایی که در امور بندگانش تصرف میکند خدای حکیمی است و لذا فرمود اگر دعا کنید من مستجاب میکنم ولی در صورتی که ما به معنای واقعی دعا کنیم و وجود خود را در معرض تجلیات الهی قرار دهیم،