اوج پرواز

«اگر به پرواز می اندیشید، شهادت برترین آن است»

«اگر به پرواز می اندیشید، شهادت برترین آن است»

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
نویسندگان
پیوندها

Image result for ‫پیامبر اکرم‬‎

 

«سنن و آداب پیامبر اکرم (ص) در لباس و پوشاک»

 

رسول خدا (صلى الله علیه و آله) هر قسم لباسى که برایش فراهم می شد مى پوشید، چه لنگ ، چه عبا، چه پیراهن، چه جبه و امثال آن، و از لباس سبز رنگ خوشش مى آمد، و بیشتر لباس سفید مى پوشید و مى فرمود: زنده هاى خود را سفید بپوشانید و مرده هاى خود را هم در آن کفن کنید، و بیشتر اوقات قبائى را که در جوف آن لایه داشت مى پوشید، چه در جنگ و چه در غیر آن، و براى آن حضرت قبائى بود از سندس که وقتى آن را مى پوشید از شدت سفیدى به زیبائیش افزوده مى شد، و تمامى لباسهایش تا پشت پایش بلند بود، و ازار را روى همه لباسها مى پوشید و آن تا نصف ساق پایش بود.

و همواره پیراهنش را با شال مى بست و چه بسا در نماز و غیر نماز کمربند آن را باز مى کرد، و آن حضرت عبائى داشت که با زعفران رنگ شده بود، و بسیار اتفاق مى افتاد که تنها همان را بدوش گرفته و با مردم به نماز مى ایستاد، کما اینکه بسیار مى شد که تنها یک کساء مى پوشید بدون چیزى دیگر، و براى آن حضرت کسائى بود که بار لائیش پشم بود و آن را مى پوشید و مى فرمود: من هم بنده اى هستم و لباس بنده ها را مى پوشم، علاوه براین، دو جامه دیگر هم داشت که مخصوص روز جمعه و نماز جمعه اش بود، و بسیار اتفاق مى افتاد که تنها یک سرتاسرى مى پوشید بدون جامه دیگر و دو طرف آن را در بین دو شانه خود گره می زد، و غالبا با آن سرتاسرى بر جنازه ها نماز می خواند و مردم به آن جناب اقتدا مى کردند، و چه بسا در خانه هم تنها با یک ازار نماز مى خواند و آن را به خود مى پیچید و گوشه چپ آن را به شانه راست و گوشه راستش را به شانه چپ مى انداخت و نیز آن حضرت کساء سیاه رنگى داشت که آن را به کسى بخشید، ام سلمه پرسید: پدر و مادرم فدایت باد کساء سیاه شما چه شد؟ فرمود: به دیگرى پوشاندمش، ام سلمه عرض کرد هرگز زیباتر از سفیدى تو در سیاهى آن کسا ندیدم.

انس مى گوید: رسول خدا (صلى الله علیه و آله) همیشه انگشتر بدست مى کرد، و بسیار مى شد که از خانه بیرون مى آمد در حالى که نخى به انگشترى خود بسته بود تا به آن وسیله به یاد کارى که مى خواست انجام دهد بیفتد، و با همان انگشتر نامه ها را مهر مى کرد و مى فرمود مهر کردن نامه ها بهتر است از تهمت، خیلى از اوقات شب کلاه، در زیر عمامه و یا بدون عمامه به سر مى گذاشت و خیلى از اوقات آن را از سر خود برمى داشت و بعنوان ستره پیش روى مى گذاشت و به طرف آن نماز مى کرد، و چه بسا که عمامه به سر نداشت تنها شالى به سر و پیشانى خود مى پیچید، رسول خدا (صلى الله علیه و آله) عمامه اى داشت که آن را «سحاب» مى گفتند، و آن را به على (علیه السلام) بخشید، و گاهى که على (علیه السلام) آن را به سر مى گذاشت و مى آمد رسول خدا (صلى الله علیه و آله) مى فرمود على دارد با «سحاب» مى آید.

همیشه لباس را از طرف راست مى پوشید و مى گفت: «حمد خدائى را که مرا به چیزى که عورتم را به آن پنهان کنم و خود را در بین مردم به آن زینت دهم پوشانید» و وقتى لباسى از تن خود بیرون مى کرد از طرف چپ آن را از تن خارج مى نمود، و هر وقت لباسى نو مى پوشید، لباس کهنه اش را به فقیرى مى داد و مى گفت: هیچ مسلمانى نیست که با لباس کهنه خود مسلمانى را بپوشاند و جز براى خدا نپوشاند مگر اینکه آنچه را که از او پوشانیده از خودش  در ضمانت خدا و حرز و خیر او خواهد درآمد، هم در دنیا و هم در آخرت.

و آن حضرت زیراندازى از پوست داشت که بار آن از لیف خرما بود، و در حدود دو ذراع طول و یک ذراع و یک وجب عرض ‍داشت، و عبائى داشت که آن را هر جا که مى خواست بنشیند دو تا کرده و زیرش مى گسترانیدند، و غالبا روى حصیر مى خوابید.

و از عادت آن جناب یکى این بود که براى حیوانات و همچنین اسلحه و اثاث خود اسم مى گذاشت، اسم پرچمش «عقاب» و اسم شمشیرى که با آن در جنگ ها شرکت مى فرمود «ذوالفقار» بود، شمشیر دیگرش «مخذم» و دیگرى «رسوب» و یکى دیگر «قضیب» بود، و قبضه شمشیرش به نقره آراسته بود، و کمربندى که غالبا مى بست از چرم و سه حلقه نقره به آن آویزان بود، اسم کمان او «کتوم» و اسم جعبه تیزش «کافور» و اسم ناقه اش «عضباء» و اسم استرش «دلدل» و اسم دراز گوشش ‍ «یعفور» و اسم گوسفندى که از شیرش مى آشامید «عینه» بود، آفتابه اى از سفال داشت که با آن وضو مى گرفت و از آن مى آشامید و مردم چون مى دانستند که آفتابه آن جناب مخصوص وضو و آشامیدنش است از این رو کودکان را به عنوان تیمن و تبرک مى فرستادند تا از آن آفتابه بیاشامند و از آب آن به صورت و بدن خود بمالند، بچه ها هم بدون پروا از آن جناب چنین مى کردند.

حضرت على (علیه السلام) روایت کرده که فرمود: براى آن حضرت زرهى بود که به آن مى گفتند «ذات الفضول» و سه حلقه از نقره داشت یکى از جلو و دو تا از عقب.

رسول خدا (صلى الله علیه و آله) عمامه سیاهى داشت که گاهى به سر مى گذاشت و با آن نماز مى خواند. 

علاه طباطبایی: روایت شده که بلندى عمامه آن جناب به قدرى بود که سه دور و یا پنج دور به سرش پیچیده میشد.

حضرت على (علیه السلام) فرموده : لباس پنبه اى بپوشید که لباس رسول خدا (صلى الله علیه و آله ) است، چه آن جناب لباس پشمى و موئى نمى پوشیدند مگر به جهت ضرورت.

امام صادق (علیه السلام) فرمود: انگشتر رسول خدا (صلى الله علیه و آله) از نقره بود.

امام صادق (علیه السلام) فرمود: نگین انگشتر باید که مدور باشد همانطور که نگین رسول خدا (صلى الله علیه و آله) چنین بود.

امام صادق (علیه السلام) فرمود: رسول خدا (صلى الله علیه و آله) دو انگشتر داشت به یکى از آنها نوشته بود: «لا اله الا الله محمد رسول الله» و به دیگرى نوشته بود: «صدق الله».

ابى الحسن ثانى (علیه السلام) فرمود: رسول خدا (صلى الله علیه و آله) و امیرالمؤ منین و حسن و حسین و همه ائمه معصومین (علیهم السلام) همیشه انگشتر را بدست راست خود مى کردند.

امام صادق از على (علیه السلام) فرمود: انبیاء (علیهم السلام) پیراهن را قبل از شلوار مى پوشیدند.

و از جمله آداب آن حضرت درباره مسکن و متعلقات آن یکى همان مطلبى است که ابن فهد در کتاب التحصین خود گفته که: رسول خدا (صلى الله علیه و آله) از دنیا رفت در حالتى که خشتى روى خشت نگذاشت.

و در کتاب لب اللباب مى گوید: امام (علیه السلام ) فرمود: مسجد مجالس انبیاء است .

امام صادق (علیه السلام) فرمود: رسول خدا (صلى الله علیه و آله) وقتى در تابستان بیرون مى رفت روز پنج شنبه حرکت مى کرد و اگر در زمستان مى خواست از سرما برگردد روز جمعه برمى گشت.

حضرت خدیجه (علیهاالسلام) فرمود: رسول خدا (صلى الله علیه و آله) وقتى به خانه وارد مى شد ظرف آب مى خواست و براى نماز تطهیر مى کرد، آنگاه بر مى خاست دو رکعت نماز کوتاه و مختصر اقامه مى کرد، سپس بر فراش خود قرار مى گرفت. 

امام صادق (علیه السلام) فرمود: رسول خدا (صلى الله علیه و آله) هیچ وقت بر دشمن شبیخون نمى زد.

فراش رسول خدا (صلى الله علیه و آله ) عبائى بود، و متکایش از پوست و بار آن لیف خرما، شبى همین فراش را تا نمودند و زیر بدنش گستردند و آن جناب راحت تر خوابید. صبح وقتى از خواب برخاست فرمود: این فراش امشب مرا از نماز بازداشت، از آن پس دستور داد فراش مزبور را یک تا برایش بگسترانند، و فراش دیگرى از چرم داشت که بار آن لیف، و هم چنین عبائى داشت که به هر جا نقل مکان مى داد آن را برایش دو طاقه فرش مى کردند.

حضرت ابى جعفر (علیه السلام) نقل کرده که فرمود: هیچ وقت رسول خدا (صلى الله علیه و آله) از خواب بیدار نشد مگر آنکه بلافاصله براى خدا به سجده مى افتاد.

و از جمله آداب آن جناب در امر زنان و فرزندان است که حضرت على (علیه السلام) فرمود: جماعتى از اصحاب ، زنان و غذا خوردن در روز و خواب در شب را بر خود حرام کرده بودند، ام سلمه داستانشان را براى رسول خدا (صلى الله علیه و آله) نقل کرد، حضرت برخاسته و نزد آنان آمد و فرمود: آیا به زنان بى رغبتید؟ من سراغ شان مى روم و در روز هم غذا مى خورم و در شب هم مى خوابم و اگر کسى از این سنت من دورى کند از من نخواهد بود...

امام صادق (علیه السلام) فرمود: از اخلاق انبیاء دوست داشتن زنان است. 

حضرت رضا (علیه السلام) شنیدم که مى فرمود: خداوند شب را و زنان را براى آرامش و آسایش قرار داده، و تزویج در شب و اطعام طعام، از سنت پیغمبر است.

«تفسیر المیزان علامه طباطبایی / جلد ششم / بحث روایی انتهای سوره مائده» 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">