«جایگاه یوم الفصل در سلوک»
«جایگاه یوم الفصل در سلوک»
«راهی به سوی یوم الفصل»
«امام حسین (ع) و معنا بخشی به زندگی در این تاریخ»
«قسمت پنجم /۷ مهر ۱۳۹۸»
«امام حسین (ع) و معنا بخشی به زندگی در این تاریخ»
«قسمت چهارم /۶ مهر ۱۳۹۸»
«امام حسین (ع) و معنا بخشی به زندگی در این تاریخ»
«قسمت سوم /5 مهر ۱۳۹۸»
«امام حسین (ع) و معنا بخشی به زندگی در این تاریخ»
«قسمت دوم /۴ مهر ۱۳۹۸»
«امام حسین (ع) و معنا بخشی به زندگی در این تاریخ»
«قسمت اول /۳ مهر ۱۳۹۸»
«انقلاب اسلامی و جمع حفظ حریم های قدسی و نظام مدنی»
«انقلاب اسلامی و جمع حفظ حریم های قدسی و نظام مدنی»
«راههای ظهور قیامت برای انسان»
«اصیل ترین مأوا کدام خدا؟»
«عالم و مظاهر گفتگوی خدا با ما»
«نسیمی با محتوای قیامت»
«انسان ترازِ انقلاب اسلامی»
«استاد اصغر طاهرزاده»
از آنجایی که انقلاب اسلامی در راستای به فعلیترساندن استعدادهای نهفته در خود، پس از هر مرحلهای باید با نگاه مجددی که به خود میاندازد چگونگی ادامهی راه را معلوم کند؛ لازم است به عقلی که جایگاه این انقلاب را میشناسد نظر کنیم و آن عقلی است ماوراء عقل غربی که تنها اهداف فرهنگ غربی را مدّ نظر دارد وگرنه انقلاب اسلامی در آینده با همان خطری روبهرو میشود که در صدر اسلام با به صحنهآمدنِ مجدد عقل جاهلی روبهرو شدیم و عملاً پس از مدتی امویان توانستند معاویه را به جهان اسلام تحمیل کنند. عقلی که موجب قوام انقلاب اسلامی میشود، عقلی است که در کنار نظر به معاش مردم از نظر به عالم قدس و معنویت غافل نیست و برعکسِ عقل روشنفکریِ غربزده که از دولتها تحقق اهداف فرهنگ مدرن را مطالبه میکند، در صدد مطالبات فرهنگی و معنوی است تا بستر تربیت انسان ترازِ انقلاب اسلامی فراهم شود، انسانی که شخصیت معنوی حضرت امام خمینی «رضواناللّهتعالیعلیه» را میفهمد و متوجه است حضرت امام در این انقلاب به کجا اشاره دارند.
«سورة جاثیه و تجلی اسم عزیز حکیم»
« خطر تقلیل اشارات حضرت لسان الغیب»
(در پاسخ به انتقادهای مطلب «حافظ و عاشورا»)
با سلام خدمت استاد طاهرزاده عزیزم:
پیرو سوال ۲۴۶۲۸ که از محضر شما شده بود و خاطره ای منصوب به دکتر حسین زرکوب و رابطه عاشورا با غزل شماره ۹۴ دیوان حافظ «زان یار دلنوازم شکریست بی شکایت» را بیان داشته بود. بنده این متن و پاسخ شما را در وبلاگ شخصی خودم قرار دادم. اما کامنتهایی دریافت کردم که صحت این اتفاق را زیر سوال برده بودند. بنده متن این انتقاد را خدمتتان ارسال می کنم و از آنجایی که شما شرح غزلیات حافظ را انجام می دهید و اینکه نظر این کاربر کاملا متفاوت با نظر شماست خواستم جواب این نقد را از زبان شما بشنوم. استاد آیا واقعا منظور حافظ از «زان یار دلنواز» شاه شجاع است و این غزل هیچ ارتباطی با عاشورا ندارد؟ پیشاپیش از پاسخ شما سپاسگزارم. «آرمان بدیعی»
«پاسخ استاد اصغر طاهرزاده»
«در جستجوی اجر عظیم»
«محبت شرط همراهی با حضرت محمد (ص)»
«امام حسین (ع) و راه آیندة ما»
(قسمت دوم)
«۱۶ شهریور ۱۳۹۸»
السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ
عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ
۹. راه آیندهی ما بعد از شهادت امام حسین (ع) راهی بود که امام سجاد (ع) و فرزندان بزرگوارشان یعنی امام باقر و امام صادق «علیهماالسلام» برای عبور از تحجر و تنگنظریِ اُمویان، در مقابل ما گشودند و آن راه، غیر از آن راهی بود که جناب زیدبنعلی و یحییبن زید با همهی تقوا و بزرگیشان، ادامه دادند.
«امام حسین (ع) و راه آیندة ما»
(قسمت اول)
«۹ شهریور ۱۳۹۸»
السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ
عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ
۱. با سیطرهی اُمویان بر جهان اسلام، آنچنان سطحینگری و تنگنظری بر روح و روان جامعه حاکم گشت که سیره و اخلاقِ مقدسترین افراد نادیده گرفته شد. امام حسین (ع) در چنین فضایی، با استقبال از شهادتی که رجحان حریّت بود بر ذلت و رجحان قدسیت بود بر تحجر و ظاهرگرایی، راهی را گشودند و تاریخی را به میان آورند که حضرت سجاد (ع) توانستند در بستر آن تاریخ، محبتِ از دسترفته را به جامعه متذکر شوند و فرهنگ خاصی را در نسبت انسان با خدا در دعای «مکارم الاخلاق» به جامعهی اسلامی برگردانند. (۱)
راه آیندهی ما آن است که
«نحوة حضور خاص حضرت محمد (ص) در این تاریخ»
«پیامبران و معنای شهادت در دنیا و آخرت»
امام صادق (علیه السلام ) فرمود:
خداوند وقتى بخواهد به بنده اش خیرى برساند وقتى بنده اش گناهى مى کند به دنبال گناهش، به بلاء و ناملایمى دچارش مى سازد، تا استغفار بیادش بیندازد و وقتى بخواهد به بنده اش شرى برساند وقتى بنده اش گناهى کرد دنبال گناهش نعمتى به او مى رساند، تا بدین وسیله استغفار از یادش برود، و او همچنان به گناه کارى خود ادامه دهد، و این سخن خداست که مى فرماید: «سنستدرجهم من حیث لا یعلمون» و این استدراج به نعمت دادن در وقت معصیت است.