اوج پرواز

«اگر به پرواز می اندیشید، شهادت برترین آن است»

«اگر به پرواز می اندیشید، شهادت برترین آن است»

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
نویسندگان
پیوندها

«امام حسین (ع) و راه آیندة ما» (قسمت دوم)

سه شنبه, ۱۹ شهریور ۱۳۹۸، ۰۹:۴۳ ق.ظ

Image result for ‫امام حسین‬‎

 

«امام حسین (ع) و راه آیندة ما»

 

(قسمت دوم)

 

«۱۶ شهریور ۱۳۹۸»

 

«استاد اصغر طاهرزاده»
 
 

السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ

عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ

 

۹. راه آینده‌ی ما بعد از شهادت امام حسین (ع) راهی بود که امام سجاد (ع) و فرزندان بزرگوارشان یعنی امام باقر و امام صادق «علیهماالسلام» برای عبور از تحجر و تنگ‌نظریِ اُمویان، در مقابل ما گشودند و آن راه، غیر از آن راهی بود که جناب زیدبن‌علی و یحیی‌بن زید با همه‌ی تقوا و بزرگی‌شان، ادامه دادند.

۱۰. وقتی انسانی وارسته حاکمیت جامعه را در دست داشته باشد که از خودخواهی‌ها و خودبینی‌ها رسته باشد؛ در نظر به انسان‌ها تا آن‌جا که ممکن است و حقی را در نزد آن‌ها می‌بیند، مجال می‌دهد تا آن حق و آن کمال، خود را بنمایاند و این در کربلا با خطبه‌های مکرر امام حسین (ع) و اصحاب آن حضرت به ظهور آمد. (۴)

 

۱۱. کربلا یعنی به ظهورآوردنِ وجوهِ انسانیِ انسان‌ها، حتی اگر آن وجوه انسانی به جهت مکرِ لیل و نهارِ زمانه در امثال جناب حرّ و زهیربن قین دفن شده باشد، امام (ع) و فرهنگ کربلا وجوه انسانی آن‌ها را به ظهور آورد. کربلا یعنی امیدواری به اصلاح انسانیت انسان‌ها حتی بعد از شهادت امام حسین (ع) و پشیمانی آن‌هایی که در لشکر عمر سعد حاضر شدند.

 

۱۲. آری! بشر، طرفِ نسبت است و هرکس در تاریخ خود زندگی می‌کند و خود را درک می‌نماید و به همان معنا که بودِ او در ربط به حضرت حق، باقی است و در تجلیّات ممتد پروردگار باقی می‌ماند. بُعد تاریخی انسان نیز با رجوعِ پی در پی و ممتدِ خود به تاریخی که دارد، باقی می‌ماند و در همین رابطه هر سال در نسبت با تاریخ کربلا با تجلیّات جدیدی روبه‌رو هستیم و در وسعتی جدید قرار می‌گیریم تا عالم و آدم را در تاریخ خود تجربه کنیم و ارتباط با همدیگر را مطابق امروزمان به ظهور آوریم، که نوعی گشودگی نسبت به همدیگر است. (۵)

 

۱۳. تلاش برای فهم کربلا، درکنار عزاداری برای حضرت اباعبداللّه (ع)، موجب یگانگی انسان با حقیقت می‌شود و آگاهیِ ما از آن حقیقت ، عین احساس حضور ما در آغوش آن حقیقت می‌شود و از تاریخِ جدایی بین علم و عمل که سال‌ها با سیطره‌ی مدرنیته گرفتار آن بوده‌ایم عبور می‌کنیم و به جای آگاهی‌هایِ‌مان نسبت به حقیقت، حقیقت را می‌چشیم.

 

۱۴. نباید گمان کرد کربلا قابل فهم نیست. باید متوجه بود راه و رسم درکِ حقیقت، غیر از راه و رسم دانایی‌هایی است که نسبت به موضوعات دیگر داریم. کربلا صحنه‌ی ظهور حقیقت است، کافی است رابطه‌ی خود را با آن صحنه مثل نظرکردن به زیبایی‌های عالم شکل دهیم تا از تجلیّات آن صحنه بنوشیم و در راستای نوشیدن تجلیّات بیشترِآن اشک بریزیم به همان معنایی که حضرت سیدالشهداء (ع) فرمودند: «أَنَا قَتِیلُ‏ الْعَبْرَةِ لَا یَذْکُرُنِی مُؤْمِنٌ إِلَّا اسْتَعْبَر.» پس از این جهت کربلا قابل فهم است ولی با تعالی‌بخشی به مخاطب برای مواجهه‌ی او نسبت به حقیقت و نه آگاهی او از آن . چیزی که جریان روشنفکری گرفتار آن است ولی بحمداللّه، شیعیان از طریق نظر به کربلا، راه مواجهه با حقیقت را تمرین می‌کنند.

 

۱۵. کربلا از ما دور نیست ولی نزدیک‌ترین حادثه‌های تاریخی مثل حکومت رضاخان و ناصرالدین شاه از ما دور است، زیرا در این حادثه‌ها هیچ سخنی با هم نداریم ولی با کربلا سخن‌های زیادی داریم که بشنویم و بفهمیم. شیعه از کربلا درکی وجودی دارد، هرچند از نظر زمانی از آن دور هستیم. درک وجود و همبستگی و یگانگی که در ارتباط با کربلا پیش می‌آید چیز دیگری است.

 

۱۶. درک وجودی و همبستگی با حقیقت، در رخدادی قدسی با باورها و اعتقادات و آگاهی نسبت به حقیقت متفاوت است، مثل تفاوت باور آن سه خلیفه نسبت به اسلام با درک وجودی علی (ع) از اسلام.

علی (ع) با ظهور اسلام تمام وجود خود را در آن ظهور و آن تاریخ احساس می‌کردند و در همین رابطه کلام او عامل به ظهورآوردنِ روح قرآن ، آری! کلامی است مافوق سخن بشر و مادون سخن خدا.

علی (ع) با تمام جان با اسلام زندگی کرد و خود را در تاریخی احساس کرد که با اسلام به ظهور آمد، ولی بقیه در عین باور به نبوت نبی و رعایت احکام شریعت، خود را در تاریخ سیطره‌ی فرهنگ جاهلیت ادامه دادند و متأسفانه آن‌چه در بین مسلمانان ادامه یافت، رعایت احکام اسلام بود ولی نه حضور در تاریخی که اسلام به میان آورد و کربلا؛ تاریخِ برگشت به سیره‌ی محمد (ص) و علی (ع) است به همان معنایی که امام حسین (ع) راز نهضت خود را این طور ترسیم کردند: «أُرِیدُ أَن آمُر بِالمَعرُوفِ وَ أَنهی عَنِ المُنکَرِ وَ أَسیرَ بِسیرَةِ جَدّی وَ أبی، علی بن ابی‏طالب» .

 

**********************************************************

۴) از حضرت امام سجاد(ع) روایت شده است که در روز عاشورا پس از حرکت سپاه دشمن به سوی خیمه‌ها، امام حسین(ع) شتر خود را خواستند و بر آن سوار شدند و فریاد زدند: «أَیهَا النَّاسُ اسْمَعُوا قَوْلِی وَ لَاتَعْجَلُوا حَتَّی أَعِظَکمْ بِمَا یحِقُّ لَکمْ عَلَی وَ حَتَّی أُعْذِرَ إِلَیکمْ فَإِنْ أَعْطَیتُمُونِی النَّصَفَ کنْتُمْ بِذَلِک أَسْعَدَ وَ إِنْ لَمْ تُعْطُونِی النَّصَفَ مِنْ أَنْفُسِکمْ فَأَجْمِعُوا رَأْیکمْ ثُمَّ لا یکنْ أَمْرُکمْ عَلَیکمْ غُمَّةً ثُمَّ اقْضُوا إِلَی وَ لاتُنْظِرُونِ إِنَّ وَلِیی اللَّهُ الَّذِی نَزَّلَ الْکتابَ وَ هُوَ یتَوَلَّی الصَّالِحِینَ»(أبو مخنف، وقعة الطف، ۱۴۱۷ق، ص۲۰۶.) حرف مرا بشنوید و در جنگ و خونریزی عجله نکنید تا من وظیفه‌ی خود را که موعظه و نصیحت شماست انجام دهم، تا علت آمدنم را به این سرزمین توضیح دهم. اگر به سخنم گوش دادید و عذر مرا پذیرفتید و با من از در انصاف و عدل وارد شدید، معلوم می‌شود راه سعادت و خوشبختی را دریافته‌اید و دلیلی برای جنگ با من نخواهید داشت، لکن اگر عذرم را نپذیرفتید و از در انصاف و داد و با من وارد نشدید، آن‌گاه می‌توانید همه دست به دست هم بدهید و بدون مهلت تصمیم باطل‌تان را اجرا کنید، ولی در این صورت دیگر امر بر شما مشتبه نمانده و پشتیبان من آن خدایی است که قرآن را نازل کرده و یار و یاور نیکوکاران است.

 سپس حمد و ثنای پروردگار را به جا آوردند و به آنچه شایسته بود از او یاد کردند و بر پیامبر خدا (ص) و فرشتگانش و پیامبران درود فرستاد و از هیچ سخنوری پیش از آن و پس از آن، سخنی بلیغ‌تر و رساتر از سخنان امام (ع) شنیده نشد. آن‌گاه فرمودند: اما بعد، پس نسب و نژاد مرا بسنجید و ببینید من کیستم، آن‌گاه به خود آیید، خویش را سرزنش کنید و بنگرید آیا کشتن من و دریدن پرده‌ی حرمتم برای شما سزاوار است؟ آیا من پسر دختر پیامبر شما و فرزند جانشین او و پسر عمویش و اولین مؤمنی که پیامبر را تصدیق کرد نیستم؟ آیا حمزه سیدالشهدا عموی من نیست؟ آیا جعفر بن ابیطالب که با دو بال در بهشت پرواز می‌کند عموی من نیست؟ آیا نشنیده‌اید که رسول خدا درباره‌ی من و برادرم فرمود: این دو سرور جوانان اهل بهشت هستند؟ اگر سخنان مرا تصدیق می‌کنید حق همین است. و به خدا سوگند از روزی که دانسته‌ام خدا با دروغگوها دشمن است دروغ نگفته‌ام. و اگر مرا تکذیب می‌کنید به یقین در میان شما کسانی هستند که اگر از آنان بپرسید شما را به آن‌چه من گفتم آگاهی دهند. از «جابر بن عبدالله انصاری» بپرسید. از «ابا سعید خدری» و «سهل بن سعد ساعدی» و «زید بن ارقم» و «انس‌بن مالک»، بپرسید تا به شما بگویند که این سخن را از پیامبر درباره‌ی من و برادرم شنیده اند. آیا این گفتار رسول خدا(ص) از ریختن خون من جلوگیری نمی‌کند؟

۵) رهبرانقلاب در حکم  امام جمعه بندر عباس می فرمایند: تقویت جریان انقلابی و جوانان مؤمن و روی گشاده و دست مهربان با عموم طبقات، توصیه‌ی مؤکد اینجانب است. توفیقات شما را از خداوند متعال مسألت می‌کنم.  ۲۶ تیرماه ۱۳۹۸

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۰۶/۱۹
آرمان بدیعی

«ابا سعید خدری» «سهل بن سعد ساعدی» «زید بن ارقم» «انس ‌بن مالک»

اهمیت زیارت عاشورا سند زیارت عاشورا تحریفات عاشورا روز عاشورا

اوج پرواز آرمان بدیعی

دانلود سخنرانی های استاد اصغر طاهرزاده دانلود کتابهای استاد طاهرزاده

رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنه ای امام خامنه ای

روایات امام محمد باقر (ع) روایات امام سجاد (ع) امام زین العابدین (ع)

رژیم پهلوی رضا شاه پهلوی محمد رضا شاه پهلوی فرح پهلوی اشرف پهلوی

سوال از استاد اصغر طاهرزاده پرسش و پاسخ های استاد اصغر طاهرزاده

فرهنگ کربلا فرهنگ عاشورا درسهای عاشورا درسهای قیام امام حسین (ع)

محرم و نامحرم حکم شرعی ارتباط با نامحرم دوستی با نامحرم عشقهای خیابانی

معارف قرآن انس با قرآن صوت مجلسی قرآن تدبر در قرآن تفسیر المیزان

معنای ولایت حضرت علی (ع) حقانیت حضرت علی (ع) حیدر کرار

میثم تمار طلحه و زبیر مالک اشتر ابن عباس جابر بن عبد الله انصاری

ناصرالدین شاه قاجار احمدشاه قاجار آقا محمد خان قاجار پادشاهان قاجار

پیامبر اکرم (ص) پیامبر اسلام (ص) محمد بن عبد الله (ص)

کربلا محرم و صفر عاشورا ظهر عاشورا شب عاشورا عزاداری امام حسین (ع)

کوه احد شهدای جنگ احد غزوه احد حمزه سید الشهداء جنگ موته

یزید ابن معاویه ابن ابوسفیان شمر بن ذی الجوشن حرمله عمر بن سعد

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">