هم باید جلوتر از آقا باشیم هم عقب تر!
جلوتر باشیم تا جان فدا کنیم!
عقب تر باشیم تا به حرفهایش به روی چشم بگوییم!
این پست را صرفا در حمایت از شهردار ارزشی تهران «دکتر محمد باقر قالیباف» قرار دادم تا اصلاح طلبان افراطی شورای شهر بدانند که با شانتاژ و زور نمی توانند «مدیریت جهادی» را از پایتخت جمهوری اسلامی ایران بگیرند.
چشم هایش خیره به عکس بابا روی طاقچه اتاق بود. بغض راه گلویش را بسته بود. اشک در دریاچه چشم هایش حلقه زده بود. با سن کم فهمیده بود میراث بابا را پلمپ کرده اند. میراثی که بابا بخاطرش جان داد. مادر صدا زد بیا به مشق شبت نمره بدم. مادر دفتر مشقش را گرفت و شروع کرد به خواندن:
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله):
وقتی دیدی زن ها سرهایشان را مثل کوهان شتر درست کردند، ایشان را لعنت کنید که آن ها ملعونند و نمازشان مقبول نیست.
جاده هاى کردستان آن قدر ناامن بود که وقتى مى خواستى از شهرى به شهر دیگر بروى ، مخصوصا توى تاریکى ، باید گاز ماشین را مى گرفتى ، پشت سرت را هم نگاه نمى کردى.
اما «زین الدین» که همراهت بود ، موقع اذان ، باید مى ایستادى کنار جاده تا نمازش را بخواند. اصلا راه نداشت.