1. تعریف شما از مدیریت فرهنگی به شکل جهادی چیست؟
استاد طاهرزاده:
استاد اصغر طاهرزاده:
همانطور که اسلام را باید در خانهی علی «علیهالسلام» جستجو کرد و نه در سقیفه، انقلاب اسلامی نیز حضور ارزشهای الهی در این تاریخ است و در هرجایی میتوان وجهی از آن را یافت و در همانجا میتوان حجابهای مانع حضور انقلاب اسلامی را مشاهده کرد. انقلاب اسلامی در مجلس شورای اسلامی وجود دارد آنجایی که نمایندگان روحیهی مقاومت را دامن میزنند و در مجلس شورای اسلامی وجود ندارد وقتی بعضی از نمایندگان با وادادگیِ تمام و تحقیر کامل ملت ایران عکس سلفی با کسی میگیرند که هیچ نسبتی با اهداف انقلاب اسلامی ندارد.
آزادی، جمهوریت، انقلاب اسلامی
چه اشکالی دارد که ظهور خدا در عین اینکه چیزی غیر از خدا نیست اما این ظهور ناقص و باید ظهورش کامل تر شود و این عیب به خدا برنمی گردد بلکه به ظهور خدا برمی گردد و هرگز نقص ظهور به کبریایی خدا خدشه ای وارد نمی کند.
اعتقاد بنده این هست که جمهوری ظهور انقلاب اسلامی است و انقلاب باطن این ظهوره و این ظهور نمایش تمام باطنش که انقلاب اسلامی است نمی باشد. بخواهیم یا نخواهیم جمهوری نواقص و عیوبی دارد که نمایش و بوی انقلاب اسلامی از آن به مشام نمی رسد.
جمهوری ذاتش یک امر مدرن است و ما امروز در ضرورت تاریخی به آن رجوع کرده ایم و اسلامی بودنش برای جلوگیری از خسارات جمهوری است این جمهوری که از غرب به ما رسیده آیا ما را می تواند از غرب خارج کند؟ انقلاب اسلامی بهترین نحوه زندگی در تاریخ مدرن در شرایط ایمانی را در قالب جمهوری اسلامی به ما نشان داده ولی آیا این جمهوری عین حق است هر چند حق بودنش را منکر نیستم اما ظهور کامل انقلاب نیست و انقلاب ظهورات کاملتری دارد. امروز اسارت در جمهوری حجاب بزرگی شده تا انقلاب نتواند به درستی ظهور کند و ثمره فرو کاستن انقلاب در حد جمهوری مشکلات و معضلاتی پدید آورده که انقلاب را سخت تحت فشار قرار داده و انقلاب نمی تواند ظهور واقعی خودش را بنماید.
باید به حکم وظیفه با فعالیتهای فرهنگی در بستری که انقلاب اسلامی فراهم کرده است تا انسانها سرنوشت خود را خود تعیین کنند، بتوانیم مردم را به آن درجه از بصیرت برسانیم که با انتخاب افراد شایسته مشکلات کشور رفع شود. در هر انتخاباتی افراد شایسته بودند ولی مردم عموماً چوب غفلتها و طمعها و غربزدگیهایشان را میخورند.
«أنا عَبدٌ مِن عَبِیدِک»
بنده حیران حضرت روح اللّه هستم. یکى از نزدیکان حضرت امام مى فرمایند؛ امام به من پیغامى دادند تا به آیت الله اراکى بدهم. بعد که ملاقات تمام شد آیت الله اراکى به من گفتند؛ به آقا بگوئید یادتان است هنگامى که در اراک بودیم بزرگترین کارى که مى کردیم این بود که در روز عاشورا یک دسته ى سینه زنى بیرون بیاوریم تا روحانیت بیایند و جلو بیفتند و حالا ببینید الحمدلله چقدر قدرت داریم. به آقا بگوئید دیدید کار به کجا رسید و حکومت اسلامى برقرار شد و کار ما به کجا رسید؟ بگوئید این همه آوازها از شما بود. بعد اضافه کردند مىخواهم فردا خدمت امام بیایم. من ماجرا را خدمت امام عرض کردم، وقتى که خبر آوردند آقاى اراکى تشریف آوردند. امام لباس معمولى خانه را از تن بیرون آوردند و عبا بر دوش به استقبال آقاى اراکى آمدند. با دیدن امام، آقاى اراکى فرمودند:
سلام به آقای طاهرزاده
کجایید؟ یادی از بی سروپایان نمی کنید؟
محفلِ اُنستان کجاست؟
مجالسِ رسمیِ عرفانِ نظری و عملی؟ مساجدِ رسمی؟ اعتکافِ رسمی؟ مراسمِ رسمیِ مذهبی؟ نمازِ جماعتِ رسمی؟
یا درمیانِ مریدانِ رسمی؟
آه! من، چه کنم که در لجنزارِ وجودم به خیالاتی خوشم.
تو را با این رسمیّتها چه کار؟
نفرین بر رسمیّت، که عشق را به مقتل کشانده است
نپرس از احوالِ سوزانم؛ من، خود بر تو می خوانم تشنگی و بی قراری ام را
در زندانِ رسمیّت، نوحه می خوانم، آه می کشم، نفرین می کنم، می سوزم و در حالِ جان سپردنم
روحِ تشنه و بی قرارم در طلبِ آزادی ست
در طلبِ چیزی غیر رسمی
نکته ای روح فزا
چیزی بگو!
در این زندان، بر صلیب رسمیّت، مصلوبم
سنّتِ رسمی دین
دانشِ رسمیِ فلسفه دانشِ رسمیِ عرفان
دانشِ رسمیِ اخلاق
تفسیرِ رسمیِ شعر
همه در این زنداناند
بوی عفنِ این جنازه ها، سخت تهوّع آور است
اینجا که باشی، معنای تعفّن و تهوّع را می فهمی
جنازه ها، به من پوزخند می زنند و تهوّع ام را ملامت می کنند
تو چیزی بگو
افسوس که تو را هم در بند می بینم
در بندِ تفسیرِ رسمیِ قرآن، عرفان های نظری و عملی و حافظ!
«در محضر استاد طاهرزاده»
امروز صبح توفیقی حاصل شد با جمعی از دوستان در معیت حجت الاسلام والمسلمین شیروی از روحانیون خمینی شهر که ساکن قم هستند به منزل استاد طاهرزاده رفتیم و دو ساعتی را از بیانات ایشان بهره مند شدیم.
در پی مباحثی که بهتازگی دربارهی دیدگاه رهبر انقلاب اسلامی در موضوع نقش آراء مردم در مشروعیت نظام سیاسی مطرح شده است، این نوشتار، بیانات و دیدگاههای معظمله را پیرامون مسئلهی ولایت و حکومت اسلامی و نقش مردم در آن بهطور خلاصه بررسی کرده است. این متن برگرفته از خطبهها و بیانات ایشان است که در مناسبتهای مختلف ایراد شده؛ لذا با اندکی تصرف و تلخیص در متن بیانات و در قالب پرسش و پاسخ تنظیم شده است تا دستیابی مخاطب ارجمند به فهم دقیق و شفاف دیدگاههای ایشان بهتر صورت پذیرد.
تقابل «جبهه توحید» با «جبهه استکبار»
با سلام خدمت استادطاهرزاده:
لطفا بفرمایید که تاکیدات شدیدی که مقام معظم رهبری (و هم چنین شخص شما) بر اینکه این کشور و این انقلاب تحت هیچ شرایطی به سمت فرهنگ غرب منحرف نخواهد شد و شکست ناپذیر است، بر اساس چه استدلال منطقی و عقلانی و قرآنی است؟
پاسخ استاد اصغر طاهرزاده:
این یک بحث مفصل است که وقتی جبههی توحیدی در مقابل جبههی استکبار قرار بگیرد تاریخ، تاریخِ نفیِ استکبار است و در این حالت حتی اگر مدعیان مقابله با استکبار کوتاهی کنند، خداوند کوتاهی نخواهد کرد و آنها را میبرد و کسانی را میآورد که نسبت به تحقق توحید و نفیِ استکبار پایمردی نشان دهند.
«آتش به اختیار» فرهنگی
تبیین کلید واژة «آتش به اختیار» در کلام مقام معظم رهبری
«توسط استاد اصغر طاهرزاده»
جناب استاد طاهرزاده، در ارتباط با بیانات رهبر انقلاب در دیدار با تشکلهای دانشجویی در تاریخ 17 خرداد 96 و نکاتی که ایشان اشاره فرمودند به نظر می رسد نیاز به تبیین وجود دارد. لطفا در زمینه کلید واژه ی «آتش به اختیار» که خطاب به گروههای فرهنگی و جهادی خصوصا در دانشگاهها اشاره شده و نیز در مورد اختلالی که در قرارگاه مرکزی از آن یاد شده توضیح بفرمایید. آیا این یک فرمان یا حکم جهادی است؟ و اگر چنین است در حال حاضر دقیقا وظیفه ی امثال بنده که هم در جایگاه دانشجویی و هم در جایگاه تدریس در دانشگاه فعالیت دارم و از طرفی دغدغه هایی شبیه به آنچه که انقلابیون نسل دهه ۶۰ دارند را در ذهن دارم، چیست؟
پاسخ استاد اصغر طاهرزاده:
با توجه به مشکلات فراوانی که امروزه در کشور ما وجود دارد از جمله:
بانکداری ربوی، مشکلات مسکن و مستاجر بودن اکثریت مردم و هزینه های سنگین آن، مشکلات محیط زیست و آب در کشور ، مهاجرت به شهرها و افزایش حاشیه نشینی و نابودی کشاورزی و روستاها. افزایش فقر و فحشا و بیکاری و کودکان کار و خلاصه نابودی کرامت انسانی و نابود فرهنگ، مسئله آلودگی هوا، ریزگرد های خوزستان، مشکل اشتغال زایی و کار ، افزایش آمار طلاق و کاهش ازدواج و نارضایتی مردم، وضعیت بحرانی آموزش و پرورش؛ عدم یادگیری مهارت و تخصص کارآمد و عدم پرورش و تربیت صحیح انسان توسط تعالیم الهی و اسلامی، نابودی استعداد ها و خلاقیت ها، فساد شدید مالی و لابیگری بصورت گسترده در تمام ساختمان اداری حکومتی کشور، مشکلات صعنت خودرو و جاده ها و راه آهن، بحث فرار مالیاتی و گم شدن آن، بحث واردات کالا و قاچاق سازمان یافته؛
مسولیت این سو تدبیر ها با کیست؟ آیا اینها نشان از «ناکارآمدی نظام ولایت فقیه و جمهوری اسلامی طی ۳۸ سال» نیست؟ آیا همه اینها تحت رهبری ولایت فقیه نبوده؟ نظام ولایت فقیه وقتی در این ۳۸ سال نتوانسته دیگر ، چه وقت خواهد توانست؟ چه کسی پاسخگوی این همه ناکارآمدی بنام دین و نظام اسلامی خواهد بوذ؟ چه طور آبروی هزار ساله دین با این عملکرد نادرست جمهوری اسلامی بر خواهد گشت؟
پاسخ استاد اصغر طاهرزاده:
نظری به جایگاه عرفانی
امام خمینی و علامه طباطبایی (رحمت الله علیهما)
در عصر انقلاب اسلامی
عدهای میگویند همانطور که حضرت امام عارف کاملی بودند، هر عارفی هم در جای خود یک عارف کامل است. چرا باید شخصیت اشراقی حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» را برای سلوک خود بپذیریم؟ به عنوان مثال چرا روش سلوکی علامه طباطبائی را نپذیریم و اساساً اگر حضرت امام را پذیرفتیم نسبت ما با سایر عرفا چه میشود؟
شترها برای ابوسفیانها باشد و پیامبر برای ما!
این چه نگاهی، چه دیدی، چه سلوکی است که پابرهنه ها از همان اول اسلام مثل عمارها و یاسرها و سمیه ها دور اسلام جمع شدند تا الان که انقلابی شده و باز هم پابرهنه ها برای اسلام از زندگی و روزگار و زن و بچه و عشق و پدر و مادرشون می گذرند برای یه مشت آدم که فقط شکم و پول و... برایشان مهم است. از شهدای آتش نشان گرفته تا پاسدارن مدافعان حرم و مدافعان وطن بزرگان نظامی و انتظامی که اکثریت از طبقه پایین از مالی هستند. انسانهای معمولی با چندرغاز حقوق ماهیانه با هزار منتی که از طرف دولت سرشان می گذارند، هر که اتفاقی هم بیافتد یا علی شما ایثارگرید برید جلو، اسلام به شما نیازه دارد برید تا اسلام بماند، آخرش هم آن پولدار سرمایه دار یه چیز طلبکار است، این چه اسلامی است شما درست کرده اید که مال پولدارها است و ادعای مبارزه با استکبار هم دارید؟
پاسخ استاد طاهرزاده:
کجاست تفکری که سرگرمی نیست؟!
کجاست مأوایی که در این زمانه ی بی پناهی و گریز و ترس، «بتوان» در آن پناه گرفت؟ کجاست تفکّری که سرگرمی نیست؟ کجاست تفکّری که تنها مسکِّنِ وهم، نیست؟ کجاست حقیقت و ذاتش چیست؟ کجاست «آرام - گاهِ» حقیقی؟ غرر آیاتی را که از من روی می گردانند، برایم بفرستید.
پاسخ استاد طاهرزاده:
مقام معظم رهبری«حفظهاللّه» در پیام تسلیت خود فرمودند:
«اختلاف نظرها و اجتهادهای متفاوت در برهههائی از این دوران طولانی هرگز نتوانست پیوند رفاقتی را که سرآغاز آن در بینالحرمین کربلای معلّی بود به کلی بگسلد و وسوسهی خناسانی که در سالهای اخیر با شدّت و جدیت در پی بهرهبرداری از این تفاوتهای نظری بودند، نتوانست در محبت شخصی عمیق او نسبت به این حقیر خلل وارد آورد.».
ایشان در این سخن متذکر این امر هستند که اختلاف نظرها نباید منجر به تنفر و تقابل و کینه شود. شما شرایط تاریخی را از دیدگاه مقام معظم رهبری دائماً مدّ نظر داشته باشید و موضع گیری های ایشان را براساس آن شرایط تبیین کنید.
تفاوت نگاه رهبری به آینده و نگاه امثال آقای هاشمی رفسنجانی در فهم شرایط تاریخی است. به سخنان آقای هاشمی که نگاه میکنید ملاحظه میشود ایشان همه پیچیدگیهای دشمن را میدانند و میشناسند، اما به تاریخی که در آن هستیم طور دیگری نگاه میکنند.
«نحوة رجوع به استاد در امور اخلاقی و سلوکی»
سؤالی که خدمتتان داشتم در رابطه با استاد اخلاق و استاد سلوک بود که در حال حاضر ما چگونه میتوانیم استادی را پیدا کنیم که در اصلاح رذائل خود موفق باشیم و خدای ناکرده طوری نباشد که پس از 70 سال قصهی ما قصهی آن سنگی باشد که به قعر جهنم سقوط کرد؟
وقتی عشق به «امام خامنه ای»
دختری را در «اوج پرواز» «محجبه» کرد
هجدهم اردیبهشت ماه سال 1395 خانمی در زیر پستی در که مربوط به تصاویر حضرت امام خامنه ای بود اینگونه کامنت گذاشتند:
من یه دختر 18ساله ام..
بسیجی نیستم..
حجابم کامل نیست..
نمازم رو برنامه نیست..
اما جونم و میدم به پای یه قدم اهورایی رهبرم..
خون تو رگم با دیدنش به جوش میاد..
چرا در سینهزدنهای خود مصائب جهان اسلام، شعارِ ما نباشد؟
پاسخ به یک سوال:
برخی مداح ها، برای سینه زنی، اشعاری سیاسی در مداحی خود می خوانند و مردم هم با آن سینه می زنند، مثلا در مورد یمن یا اسرائیل یا مسائل جاری سیاسی جهان مثل موضوع استکبار یا غیره. این اشعار، اشعاری زیبا و پرمحتواست اما چه ربطی با عزاداری برای مصائب امام حسین (ع) و اهل بیت ایشان دارد که با آن سینه بزنیم؟ چون نفس سینه زنی و عزا برای امام حسین (ع) مناسبتی با این اشعار ندارد. بله می دانم که ندای ظلم ستیزی است اما جای آن در سینه زنی نیست بلکه می توان قبل یا بعد از سینه زنی بطور جداگانه این ابیات را در همان مجلس خواند تا هم روی آن بیشتر فکر شود و هم موجب سخیف شدن عزاداری نشود. و این گونه مخلوط نکنیم امور را و موجب زدگی بیش از پیش مردم از نظام اسلامی و حتی دین نشویم.
۱. در نماز باید خیال ما از حوادث و کارها و بحث و... خالی باشد درست. ولی استاد عزیز مگر می شود خیال خالی بماند؟ سوال من این است کسانی که نمازشان با حضور قلب است در خیالشان چه می گذرد؟ آیا خیالشان خالی از صورت است؟ ۲. برای مبتدی ها چگونه باید باشد؟ جایگاه خیال در نماز کجاست؟
«ما در شعب ابی طالب به جهت مقاومتی که داشتیم توانستیم خود را معنا کنیم»
«استاد اصغر طاهرزاده»
نمیدانم آیا حقیقتاً برجام در همان بستر تاریخیِ صلح حدیبیه واقع شده است و یا بر عکس است؟
در فضای تاریخی صلح حدیبیه مسلمانان شرایط حضور سال آینده را در مجمع حج فراهم نمودند و به یک معنا با آن حضور، همهی هیبت استکبار ابوسفیانی ذوب گردید و عملاً فتح قلعهی استکبار به صورت فکری و فرهنگی شروع شد. در حالیکه با بیطاقتیِ دولتمردانِ ما گویا این ماییم که در حال ذوبشدن قرار میگیریم و تنها قرارگاهِ هیبت انقلاب که توسط مقام معظم رهبری مدیریت میشود؛ ما را و دولتمردان را از این ذوبشدن تا حدّی رهانید.
«معنای تمدن اسلامی
در نسبت با خدا و انسانها و طبیعت»
مصاحبه با استاد طاهرزاده پیرامون تمدن سازی نوین اسلامی
(از طرف مرکز پژوهش های علوم انسانی اسلامی صدرا)
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای روحانی
رئیس جمهور اسلامی ایران و رئیس شورای عالی امنیت ملی دامت توفیقاته
با سلام و تحیت،
اکنون که موافقتنامهی موسوم به برجام پس از بررسیهای دقیق و مسئولانه در مجلس شورای اسلامی؛ کمیسیون ویژه و دیگر کمیسیونها و نیز در شورای عالی امنیت ملی سرانجام از مجاری قانونی عبور کرده و در انتظار اعلام نظر اینجانب است، لازم میدانم نکاتی را یادآور شوم تا جنابعالی و دیگر دستاندرکاران مستقیم و غیرمستقیم آن، فرصتهای کافی برای رعایت و حفظ منافع ملی و مصالح عالیهی کشور در اختیار داشته باشید.
آقای «مهدی رنجوری» که خودتان را ارادتمند به رهبری و امام خمینی نشان می دهید و کامنت می گذارید و مرتب به احمدی نژاد و آیت الله مصباح و اصولگراها توهین می کنید. و در آخرین نظر خود اظهار نظر کرده اید که:
بر اون فتنه گرایی که رای مردم را در سال 88 خوردند لعنت
بر کسانی که به حقوق و شعور مردم در سال 88 توهین کردند لعنت