برکات راضی بودن به رضای خدا
قال الله تعالی:
هر کس به مقتضاى رضاى من عمل کند من او را به سه خصلت وا مى دارم:
اول: شکرى به او یاد مى دهم که آمیخته با جهل نباشد.
دوم: به ذکرى موفقش مى کنم که فراموشى در آن راه نداشته باشد.
سوم: محبتى از خودم در دلش مى اندازم که محبت هیچ یک از مخلوقاتم را بر آن محبت ترجیح ندهد.
چنین کسى وقتى مرا دوست بدارد دوستش می دارم، و چشم دلش را بسوى جلال خود باز مى کنم، و بندگان خاص خود را از او پنهان نمى دارم، و با او در تاریکیهاى شب و روشنى روز هم کلام مى شوم، تا جائى که یکسره از هم کلامى با مخلوقات و هم نشینى با آنها صرفنظر کند، و نیز کلام خود و کلام ملائکه خودم را به او مى شنوانم، و اسرارى را که از خلقم نهان داشته ام براى او فاش مى کنم، و نیز لباس حیا بر تنش مى پوشانم، بطورى که جمیع خلق از او شرم کنند، و روى زمین که راه مى رود با مغفرت خدا قدم بردارد،
دلش را دلى با ظرفیت و بینا قرار داده و هیچ چیز از اسرار بهشت و آتش را بر او پوشیده نمى دارم ، ترس و وحشتى که در قیامت بر مردم مستولى خواهد شد به او نشان داده و همچنین به حسابهائى که از توانگران و بى نوایان و جاهلان و علما مى کشم آشنایش مى نمایم، و نیز من او را در بستر قبرش مى خوابانم و منکر و نکیر را بر او نازل مى کنم تا از وى پرسش کنند، و او اندوه مرگ و ظلمت قبر و لحد و هول مطلع را احساس نکند، آنگاه میزانش را نصب کرده و نامه عملش را باز نموده و کتابش را در دست راستش مى نهم، تا آن کتاب را بخواند، آنگاه بین خودم و او واسطه و ترجمان قرار نمى دهم، این است صفات محبین،
اى احمد اندوه خود را یکى کن، و زبانت را یکى ساز، و بدنت را چنان زنده بدار که هیچ گاه غفلت نورزد، چون هر کس از من غافل شود من او را به خودش سپرده و دیگر باک ندارم که در کدام وادى به هلاکت مى افتد.
«تفسیر المیزان علامه طباطبایی / جلد ششم / ذیل سوره مائده آیه ۱۰۵»