با التماس!
شنبه, ۱۰ اسفند ۱۳۹۲، ۱۰:۲۶ ب.ظ
هم قد گلوله توپ بود
گفتم: چه جوری اومدی اینجا؟
گفت: با التماس!
گفتم: چه جوری گلوله رو بلند میکنی میاری؟
گفت: با التماس!
به شوخی گفتم: میدونی آدم چه جوری شهید میشه؟
لبخندی زد و گفت: با التماس!
تکههای بدنش رو که جمع میکردم، فهمیدم چقدر التماس کرده....
۹۲/۱۲/۱۰
با شعری بی نظیر از علامه حسن زاده آملی در نکوهش نفس بروزم.
این شعر به صنعت تعریب سروده شده است. در صنعت تعریب شاعر از الفاظ فارسی به شیوه ای نوین و در قالبی عربی استفاده می کند.
پیشنهاد می کنم این پست را مطالعه کنید.
یا علی