«شهید حاج حسین خرازی»
حکایت رازی از رازهای این تاریخ
«تاریخ سخنرانی: ۱۴۰۱/۱۲/۰۱»
«استاد اصغر طاهرزاده»
«شهید رضا پناهی اعجوبه عرفان دفاع مقدس»
«نماهنگ تصویری - مدت: ۸:۰۰ دقیقه»
«استاد علیرضا پناهیان»
مستند آرمانِ روح الله
«مدت: ۱۸:۰۰ دقیقه»
شهید سید روحالله عجمیان، متولد ۲۰ بهمن سال ۱۳۷۴ و از بسیجیان حوزه شهدای کمالشهر کرج بود. وی در منطقه خرمدشت کرج در اثر جراحت شدید ناشی از حمله آشوبگران با ضربات چاقو به درجه رفیع شهادت نائل آمد؛ مستند آرمان روح الله بخشی از سرگذشت زندگی این شهید در کمالشهر کرج است.
«بسه دیگه!!!!!»
«دو دقیقه پای درد دل یکی از رزمندگان دفاع مقدس»
این دو دقیقه رو ذخیره کنید و هر روز ببینید، شاید سبک زندگیتون عوض شد ...
«مخصوصا شما مسئول محترم»
ماجرای جالب تصادف خودروی سردار سلیمانی
راننده حاجی بیان میکرد در مسیر فرودگاه امام خمینی(ره) بودیم. پرایدی منحرف شد و با ما تصادف کرد. پراید صد درصد مقصر بود. بعد از برخورد از سمند پیاده شدم و از حاجی خواستم اجازه دهد که به پلیس زنگ بزنیم اما حاجی به شدت با من برخورد کرد و با جذبه گفت مقصر تو هستی!
راننده میگوید: پراید مقصر است، اما سردار اصرار میکند که مقصر توئی و باید خسارت راننده پراید را پرداخت کنیم. راننده پراید که خودش هم متحیر شده بود، خوشحال از این اتفاق و مهربانی، خسارت را گرفت و رفت.
به حاج قاسم گفتم چرا گفتی من مقصرم؟ مقصر راننده پراید بود و شما دارید به من ظلم میکنید!
«حضور در کربلای جبهه ها، در جستجوی خود»
«مناطق جنگی راهیان نور - تاریخ سخنرانی - ۱۴۰۱/01/04»
«استاد اصغر طاهرزاده»
با سلام:
عزیزانی که می خواهند حضور در یادمانهای شهدا و اردوی راهیان نور را در محضر «استاد طاهرزاده» تجربه کنند فرصت را از دست ندهند. ظرفیت محدود است. شماره های تماس برای ثبت نام: ۰۹۲۲۷۳۶۴۸۲۱ و ۰۹۱۳۷۳۴۴۹۶۲ «آقای حسینی»
از همه عزیزانی که توفیق پیدا می کنند امسال به اردوی راهیان نور مشرف بشوند التماس دعای فراوان دارم. حتم دارم که شهدا بعد از دو سال تعطیلی اردوهای راهیان نور، امسال نگاه ویژه ای به زوار خودشان دارند.
«فرمانده هان شهید نماد شروع تاریخی جدید»
«تاریخ سخنرانی - ۱۴۰۰/۱۱/۲۱»
«استاد اصغر طاهرزاده»
«ملکوتی که به ملکوت پیوست»
«یادداشت شاگرد در سوگ استاد حسن زاده آملی»
«استاد اصغر طاهرزاده»
بسم الله الرحمن الرحیم
ما هیچوقت در کلام او جز تشعشعات انوار ملکوتی نمییافتیم. حقیقتاً ملکوتی بود که به زمین آمده بود تا مزه ملکوتیبودن انسان را به مخاطبانش بچشاند و برای همیشه نشان دهد چگونه میشود در غوغای متلاطم رضاخان و پسر او، سیطره ملکوتی خود را با روش خاصی که روش او بود عالمگیر کند تا حقیقت گم نشود. اساساً روحی بود که بر زمین مجسم شده بود به همان معنایی که عشق نبود، سلطانِ عشق بود و همراه با جناب مولوی باید در مورد او گفت:
«مستند شهید محمدرضا شفیعی»
استاد اصغر طاهرزاده:
نه، نه! اگر او مرده بود حتماً بدنش هم به خاک برمیگشت و در تدبیر روح او نبود. او به همان معنایی که افراد با مرگ خود زمین و جسمشان را ترک میکنند و در عالَم دیگر حاضر میشوند؛ نمُرده بود. او هنوز آنقدر در این دنیا بود که در زنده نگهداشتن بدن خود نیز در این دنیا حاضر باشد. آری! در نسبت با بدن در سکوتی عمیق فرو رفت تا به جای و جایگاههای دیگر سر بزند و در یاری یاران انقلاب فعّالانه در میدان حاضر گردد. و این قصه همه بدنهایی است که به نحوی زنده میمانند تا در سکوت خود، مسئولیتهای تاریخیشان را ادامه دهند.
«زینبهای نهفته در راه گشودة شهید حاج قاسم سلیمانی»
«استاد اصغر طاهرزاده - یادداشت ویژه ۱۳ دیماه ۱۳۹۹»
این از عجایب روزگار است
حاج قاسم، نه تنها زینب خود را در جهان حاضر کرد. بلکه دختر خود فاطمه را در شهادتی که آن مرد به دنبال آن بود وارد نمود و این از عجایب روز گار است که مردی قصه شهادت خود را با دخترش در میان بگذارد. مگر آن که بپذیریم تاریخ دیگری با حضرت امام خمینی شروع شده که زنان باید پا به پای مردن در این تاریخ نقش آفرینی کنند. به همان معنایی که ابن عربی میگوید: «المکان الذی لا یُؤَنّث لا یُعَوَّل علیهِ» به آن جایی که زنان نباشند اعتمادی نیست. شاید به این معنا باشد که آن حرکت ادامه نمی یابد.
«بدون تعارف با جانشین فرماندة نیروی قدس سپاه»
«همراه با تصاویر دیده نشده از آخرین روزهای قبل از شهادت. مدت: ۱۴:۵۷ دقیقه»
«حاج قاسم سلیمانی و ایمانی شورمندانه»
«استاد اصغر طاهرزاده»
۱. حقیقت؛ منشأ شورمندی است و حقیقتاً شورمندی در قالب نظر به حقیقت بروز میکند و چون شورمندی در شخصیت انسانها به ظهور آید، به صورت ایثار و فداکاری و شهادت خود را مینمایاند.
ایمان، شأنی از حقیقت است و کسی که به راستی نظر به حقیقت دارد و در انس با آن زندگی میکند، به راحتی حاضر است به خاطر هرچه بیشتر در آغوش حقیقت جای گرفتن، از همهچیز و حتی از خود بگذرد و دستشستن از زندگی، تنها از عهدهی کسی برمیآید که در راستای ایمان به امری والا به شورمندی رسیده باشد.
«باید زنده شویم! مثل حاج قاسم»
«باید زندگی زیباتری را تجربه کنیم - کلیپ تصویری - مدت: ۰۵:۲۴»
«حجت الاسلام علیرضا پناهیان»
بسمالله الرحمن الرحیم
یک دهان خواهم به پهنای فلک
تا بگویم وصف آن رشک ملک
سخن گفتن در مورد بزرگی مانند «شهید محسن فخریزاده» کاری آسان نیست. تصور ایران بدون حضور چنین مردان بزرگی در این گرگستان عالم مدرن چقدر دلهرهآور است. هر روز از خانهی علم این سرزمین ستونی را تخریب میکنند تا از کسانی که قصد سکنی گزیدن در آن را دارند جرئت و شهامت بستانند. تزریق احساس بیپناهی به جویندگان علم و گسترش ناامیدی با از بین بردن نمادهای امید و آرزوهای یک ملت بزرگترین آرزوی کوته نظران و دشمنان قسم خوردهی این سرزمین پاک است.
«او که خواست برای حفظ انقلاب، انقلابی بماند و نه دیپلمات»
«استاد اصغر طاهرزاده»
«بسم اللّه الرّحمن الرّحیم»
راستی چرا! چرا رهبر معظم انقلاب «حفظهالله» فرمودند: «من دیپلمات نیستم، من انقلابیام»؟ مسلّم نخواستند با این جمله جایگاه دیپلماسی را نفی و یا تضعیف نمایند، بلکه خواستند جایگاه مسئولیتها را مشخص نمایند و روشن کنند خودشان به عنوان رهبر انقلاب چه جایگاه و مسئولیتی به عهده دارند. در این رابطه خوب است عزیزان به موارد زیر فکر کنند:
۱. مسئولان اجرایی در قوای سهگانه، هرکدام وظیفه و جایگاهی دارند که باید طبق قانون به آن وظایف بپردازند ولی وظیفهی رهبر انقلاب، حفظ هویت انقلاب اسلامی است، به عنوان حرکتی که کلّیت نظام را در مقابل خطر استحاله در فرهنگ استکباری حفظ مینماید و سعی در تربیت انسانِ تراز انقلاب اسلامی دارد، تا انسانها بهخصوص ملت ایران، هویت از دسترفتهی خود را باز یابند.
۲. مسلّم است آنجایی که دولت یا مجلس و یا قوهی قضائیه از جهتگیری کلّی خود غفلت کنند، این رهبر انقلاباند که وظیفه دارند متذکر آن امر شوند، ولی رویهمرفته سعی رهبر انقلاب عدم دخالت در امور سه قوه است و آنها هستند که باید مسئول کار خود و مسئول کوتاهیهای خود باشند و هرگز نمیتوانند به بهانهی آنکه رهبر انقلاب مانع انحراف آنها از اصول انقلاب شدهاند، نتایج کوتاهیهای خود را به دوش رهبر انقلاب بیندازند.
۳. بصیرت رهبر معظم انقلاب «حفظهالله» با نظر به جملهی «من دیپلمات نیستم، من انقلابیام» آن است که متوجهاند آن چیزی که سرنوشت یک ملت را به صورتی متعالی به ظهور میآورد، روحیهی مجاهده و سلحشوری در مقابل جهان کفر و شرک و استکبار و جهالت است
«عنایات معرفتی و اخلاقی خداوند به مجاهدان»
«تفسیر سوره عادیات - جلسة چهارم - ۱۳۹۹/۰۸/۱۰»
«استاد اصغر طاهرزاده»
«راهی در راستای شنیدن صدای شهدا»
«تفسیر سوره عادیات - جلسة سوم - ۱۳۹۹/۰8/03»
«استاد اصغر طاهرزاده»
با سلام:
یکی دیگر از کتابهایی که در این ایام توفیق مطالعه آن را داشتم. جلد دوم از مجموعه خاطرات سردار شهید حاج قاسم سلیمانی است.
تفاوتی که این کتاب با جلد اول آن دارد این است که علاوه بر سخنرانی های خود حاج قاسم به روایتگری های سایر همرزمان درباره این شهید بزرگوار پرداخته. یعنی از نگاه بیرون هم به حاج قاسم توجه شده. این کتاب به نسبت جلد اول زوایای پنهان بیشتری از این اسطوره شهادت را روشن می کند و از نظر عاطفی و احساسی انسان را بیشتر تحت تاثیر قرار می دهد بخصوص آنجا که با بیان مظلومت شهدا در عملیاتها و شرح شهادت یاران چهره دیگری از ظلم استکبار در حق مردم ایران به نمایش گذاشته شده. همچنین در این کتاب به زبان خود حاج قاسم سایر شهدای همرزم سردار نیز به مخاطب معرفی می شوند. شهدایی که اغلب آنها برای مخاطب ناشناخته اند و بسیار مورد علاقه سردار بودند و شهادت آنها غم بزرگی بر دل ایشان گذاشت.
گوشه ای از روح لطیف حاج قاسم به روایت این کتاب:
در یکی از روزهای عملیات والفجر ۱۰، حاج قاسم به دیدگاه آمد. ایشان دوربین را روی شهر خرمال و حلبچه زد. وقتی همه این شهرها را نگاه کرد، با حالت امیدواری به نتیجه عملیات، شروع کرد به خواندن این دو بیتی:
قدت از دور میبینُم بَسُم نی
به جایی رفته ای تو دسترسُم نی
به جایی رفته ای که گل بچینی
که هر چه گل بچینی مُو بَسُم نی
سلام:
چند شب پیش که توفیق شد رفتم گلستان شهدای اصفهان چند تا کتاب خریدم. یکی از این کتابها که توفیق خواندنش را پیدا کردم. کتاب «حاج قاسم» (جلد اول) است که در مجموعه کتابهای منتشر شده توسط «انتشارات یازهرا» تحت عنوان «یاران ناب» این کتاب شماره ۱۷ است که بالای کتاب هم درج شده.
این کتاب مجموعه ای از سخنرانی های سردار شهید حاج قاسم سلیمانی برای رزمنده ها در شبهای قبل و بعد از عملیات در زمان دفاع مقدس به همراه سخنرانی های ایشان در بعد از جنگ در یادمانها یا یادواره های شهدا است.
خواندن این کتاب را به همه پیشنهاد می کنم. بخصوص برای دهه هفتادی ها و دهه هشتادی ها که جنگ را ندیدند. دیدن و حس کردن جنگ از زاویه دید یک سردار نظامی، با آن فضای پر از احساس قبل از عملیاتها و یا بعد از شهادت یارانشان که در صحبتهای حاج قاسم موج می زند (که بارها اشک بنده را جاری کرد) انسان را بیش از پیش در مقابل آنچه که شهدا و بسیجیان جان بر کف در جنگ آفریدند به تعظیم وامی دارد.
از ویژگیهای دیگر این کتاب چاپ ۷۶ عکس رنگی تمام صفحه از این سردار دوست داشتی است.
برشی از این کتاب را خدمتتان تقدیم می کنم:
راهی بس عزیزالقدر و لطیف در بستر انقلاب اسلامی به سوی انسانهایی که نمیخواهند خود را در فرهنگ مدرنیته فریب دهند، گشوده شده است که برکات آن «لا یدرک و لا یوصف» است. عظمت جهانِ گشودهای که خداوند از طریق انقلاب اسلامی در آن به ظهور میآید و توکل به او در آن جهان نقش اساسی دارد تا به جای پناهبردن به خود، به خدا پناه ببریم. وقتی به عمق جهانی که میتوان با قلب زنده در آن حاضر شد پی بردیم و دانستیم بدون قلب زنده امکان آن چنان حضوری نیست، اشک جاری میشود و قلب به خود میآید. چیزی که در تشییع پیکر مبارک حاج قاسم سلیمانی، ملتِ ما در مقابل خود احساس کردند.
یکی از جهانهایی که سخت انسانها به آن نیازمندند، جهانی است که شهدا آن را شناختند و در راه حضور در آن جهان قدم زدند. همسر علی چیتسازیان میگوید: