صدای انفجار آمد و سنگر رفت هوا.
هر چه صدایش زدیم جواب نداد.
رفتیم جلو، سرش پر از ترکش شده بود و به زیبایی عروج کرده بود.
جیب هایش را خالی کردیم.
داخل جیبش کاغذ جالبی پیدا کردیم.
نوشته بود:
گناهان هفته:
اسمش حسینی بود، تازه رفته بود دبیرستان
http://abbasmohajer.blogfa.com/
علی اکبر مجنون الحسین جان
ممنون از تذکرات به جا و زیباتون. بیاییم لا اقل خودمون یه کاری کنیم و جوری زندگی کنیم که یه غصه به غصه های آقامون اضافه نکنیم.
شمیم یاس
سلام علیکم خدا قوت
مطلب زیبایی بود.شما حضور فعالی دارید.ولی ما متاسفانه به علت مشغله ی درسی وقت به روز رسانی مداوم را نداریم.به هر حال منتظر حضور دوباره ی شما هستیم.
یا زهرا...
و علیکم السلام ورحمت الله و برکاته!
ممنون. ان شاء الله که شما هم حضورتون فعال بشه.
سرباز ولایت
موسوی که عمرا جبهه نرفت، هاشمی و روحانی هم برای عکس یادگاری رفتند و برادر محسن هم که تو اتاق فرماندهی تشریف داشتند.
گمنام 66
ممنون از حضورتون در «اوج پرواز»
ز راه پاک شهیدان نرفته جا ماندیم
خداکند برسانی به فاطمیه مرا
یا حسین خیلی عالی بود داداش
با افتخار لینک شدید