«شهید رضا پناهی اعجوبه عرفان دفاع مقدس»
«نماهنگ تصویری - مدت: ۸:۰۰ دقیقه»
«استاد علیرضا پناهیان»
«شهید رضا پناهی اعجوبه عرفان دفاع مقدس»
«نماهنگ تصویری - مدت: ۸:۰۰ دقیقه»
«استاد علیرضا پناهیان»
با سلام:
عزیزانی که می خواهند حضور در یادمانهای شهدا و اردوی راهیان نور را در محضر «استاد طاهرزاده» تجربه کنند فرصت را از دست ندهند. ظرفیت محدود است. شماره های تماس برای ثبت نام: ۰۹۲۲۷۳۶۴۸۲۱ و ۰۹۱۳۷۳۴۴۹۶۲ «آقای حسینی»
از همه عزیزانی که توفیق پیدا می کنند امسال به اردوی راهیان نور مشرف بشوند التماس دعای فراوان دارم. حتم دارم که شهدا بعد از دو سال تعطیلی اردوهای راهیان نور، امسال نگاه ویژه ای به زوار خودشان دارند.
«حاج قاسمی که من می شناسم»
«روایت رفاقت چهل ساله: علی شیرازی»
اول از همه جا دارد از دوست عزیز و گرامی ام «جناب آقای محمود روح اللهی» بابت هدیه این کتاب بسیار ارزشمند به این حقیر نهایت تشکر و سپاس را داشته باشم. با اینکه قبلا دو جلد کتاب درباره سردار دلها مطالعه و چند مستند هم دیده بودم اما آنچه در سطور این کتاب نقش بسته بود تصویری شفاف و دلنشین و دوست داشتنی از حاج قاسم سلیمانی بود. در واقع شاید بشود گفت تا قبل از مطالعه این کتاب شاید من حاج قاسم را درست نمی شناختم. بارها با خواندن این کتاب اشک از دیدگانم جاری شد و با خواندن هر خاطره از شهید، کتاب را می بستم و آن را در ذهنم به تماشا می نشستم و در شگفت می شدم از این همه خدماتی که این انسان بزرگ در گمنامی تمام، به انقلاب و مردم این سرزمین و جهان اسلام کرده است و ما امروز چه وظیفه بزرگی داریم در شناساندن این شهید به جوانان تشنه ای که دنبال یک الگوی عملی و عینی و یک اسطوره برای زندگی خود هستند.
جا دارد این کتاب توی مدارس توزیع بشود، و در قفسه کتابخانه هر خانه ای باشد.
قسمتی از متن کتاب:
«مستند شهید محمدرضا شفیعی»
استاد اصغر طاهرزاده:
نه، نه! اگر او مرده بود حتماً بدنش هم به خاک برمیگشت و در تدبیر روح او نبود. او به همان معنایی که افراد با مرگ خود زمین و جسمشان را ترک میکنند و در عالَم دیگر حاضر میشوند؛ نمُرده بود. او هنوز آنقدر در این دنیا بود که در زنده نگهداشتن بدن خود نیز در این دنیا حاضر باشد. آری! در نسبت با بدن در سکوتی عمیق فرو رفت تا به جای و جایگاههای دیگر سر بزند و در یاری یاران انقلاب فعّالانه در میدان حاضر گردد. و این قصه همه بدنهایی است که به نحوی زنده میمانند تا در سکوت خود، مسئولیتهای تاریخیشان را ادامه دهند.
با سلام:
یکی دیگر از کتابهایی که در این ایام توفیق مطالعه آن را داشتم. جلد دوم از مجموعه خاطرات سردار شهید حاج قاسم سلیمانی است.
تفاوتی که این کتاب با جلد اول آن دارد این است که علاوه بر سخنرانی های خود حاج قاسم به روایتگری های سایر همرزمان درباره این شهید بزرگوار پرداخته. یعنی از نگاه بیرون هم به حاج قاسم توجه شده. این کتاب به نسبت جلد اول زوایای پنهان بیشتری از این اسطوره شهادت را روشن می کند و از نظر عاطفی و احساسی انسان را بیشتر تحت تاثیر قرار می دهد بخصوص آنجا که با بیان مظلومت شهدا در عملیاتها و شرح شهادت یاران چهره دیگری از ظلم استکبار در حق مردم ایران به نمایش گذاشته شده. همچنین در این کتاب به زبان خود حاج قاسم سایر شهدای همرزم سردار نیز به مخاطب معرفی می شوند. شهدایی که اغلب آنها برای مخاطب ناشناخته اند و بسیار مورد علاقه سردار بودند و شهادت آنها غم بزرگی بر دل ایشان گذاشت.
گوشه ای از روح لطیف حاج قاسم به روایت این کتاب:
در یکی از روزهای عملیات والفجر ۱۰، حاج قاسم به دیدگاه آمد. ایشان دوربین را روی شهر خرمال و حلبچه زد. وقتی همه این شهرها را نگاه کرد، با حالت امیدواری به نتیجه عملیات، شروع کرد به خواندن این دو بیتی:
قدت از دور میبینُم بَسُم نی
به جایی رفته ای تو دسترسُم نی
به جایی رفته ای که گل بچینی
که هر چه گل بچینی مُو بَسُم نی
سلام:
چند شب پیش که توفیق شد رفتم گلستان شهدای اصفهان چند تا کتاب خریدم. یکی از این کتابها که توفیق خواندنش را پیدا کردم. کتاب «حاج قاسم» (جلد اول) است که در مجموعه کتابهای منتشر شده توسط «انتشارات یازهرا» تحت عنوان «یاران ناب» این کتاب شماره ۱۷ است که بالای کتاب هم درج شده.
این کتاب مجموعه ای از سخنرانی های سردار شهید حاج قاسم سلیمانی برای رزمنده ها در شبهای قبل و بعد از عملیات در زمان دفاع مقدس به همراه سخنرانی های ایشان در بعد از جنگ در یادمانها یا یادواره های شهدا است.
خواندن این کتاب را به همه پیشنهاد می کنم. بخصوص برای دهه هفتادی ها و دهه هشتادی ها که جنگ را ندیدند. دیدن و حس کردن جنگ از زاویه دید یک سردار نظامی، با آن فضای پر از احساس قبل از عملیاتها و یا بعد از شهادت یارانشان که در صحبتهای حاج قاسم موج می زند (که بارها اشک بنده را جاری کرد) انسان را بیش از پیش در مقابل آنچه که شهدا و بسیجیان جان بر کف در جنگ آفریدند به تعظیم وامی دارد.
از ویژگیهای دیگر این کتاب چاپ ۷۶ عکس رنگی تمام صفحه از این سردار دوست داشتی است.
برشی از این کتاب را خدمتتان تقدیم می کنم:
«عشقی که عطای این دوران است»
«تاریخ جدیدی شروع شده است»
با مطالعه کتبی مثل «گلستان یازدهم» یا «یادت باشد» یا «سربلند» و از این قبیل کتب به فهمی می رسیم که از حقایق زمانه ماست. آری، شهدای ما نوعی جدید از ازدواج و تشکیل خانواده را برای ما نمایان کردند. آن ها با درک این حقیقت که مسافری بیش در این دنیا نیستند و سفر آن ها الی الله است برای خود همراه و همسفر گزیدند. همراه و همسفری که سیر او را تسهیل، تسریع و محقق کرد. همراه و همسفری که اگر نبود شاید هیچوقت آن شهید حقیقتا مفهوم حب الله، ایثار و فدای حق شدن را نمی فهمید و اگر هم می فهمید در جامه ی عمل پوشاندن به آن موفق نمی شد.
واکنش شدید استاد اصغر طاهرزاده
«نسبت به دفن تاج الدین نماینده اصفهان در گلستان شهدای این شهر
همیشه برایم سوال است که چرا ابدال اولیا خدا و عرفا همه مرد هستند و اگر هم در بین ایشان زن باشد خیلی موارد کم و انگشت شماری هستند. آیا زنان ذاتا استعداد کمتری برای پیشرفت معنوی دارند؟ اگر جواب مثبت است علت آن چیست و اگر جواب منفی است و به نظر شما زنان و مردان امکان رشد یکسانی از نظر ایمانی و پیشرفت معنوی دارند پس چرا در عمل و آن چه ما در طول تاریخ دیده ایم به گونه دیگری است و علت را در کجا باید جستجو کرد؟
پاسخ استاد اصغر طاهرزاده:
«پدر عزیزم» همیشه به یادت هستم
هدیه ای از طرف فرزندِ شهید عزیزی
که 20 آبان سالروز عروج آسمانی پدر اوست