«نسبت ما با جریانهایی که در جهان معاصرِغرب از نظر فکری پیش آمده»
«۲۴ اسفند ماه ۱۳۹۹»
«استاد اصغر طاهرزاده»
«آنچه با شهادت سردار اتفاق افتاد»
«پرسش و پاسخ های برگزیده با استاد اصغر طاهرزاده - ۲۳ دیماه ۱۳۹۹»
۱. اول اینکه چرا چنین بدرقهای از سردار سلیمانی صورت گرفت؟
«حاج قاسم سلیمانی و ظهور صورت حقیقت نهفته در انقلاب اسلامی»
«استاد اصغر طاهرزاده»
«۹ و ۱۰ دیماه ۱۳۹۹»
«چپ نو چگونه انقلاب را بازخوانی می کند؟»
«فایل تصویری - مدت ۶۳:۰۰ دقیقه»
«استاد اصغر طاهرزاده در گفتگو با میلاد دخانچی»
«او که خواست برای حفظ انقلاب، انقلابی بماند و نه دیپلمات»
«استاد اصغر طاهرزاده»
«بسم اللّه الرّحمن الرّحیم»
راستی چرا! چرا رهبر معظم انقلاب «حفظهالله» فرمودند: «من دیپلمات نیستم، من انقلابیام»؟ مسلّم نخواستند با این جمله جایگاه دیپلماسی را نفی و یا تضعیف نمایند، بلکه خواستند جایگاه مسئولیتها را مشخص نمایند و روشن کنند خودشان به عنوان رهبر انقلاب چه جایگاه و مسئولیتی به عهده دارند. در این رابطه خوب است عزیزان به موارد زیر فکر کنند:
۱. مسئولان اجرایی در قوای سهگانه، هرکدام وظیفه و جایگاهی دارند که باید طبق قانون به آن وظایف بپردازند ولی وظیفهی رهبر انقلاب، حفظ هویت انقلاب اسلامی است، به عنوان حرکتی که کلّیت نظام را در مقابل خطر استحاله در فرهنگ استکباری حفظ مینماید و سعی در تربیت انسانِ تراز انقلاب اسلامی دارد، تا انسانها بهخصوص ملت ایران، هویت از دسترفتهی خود را باز یابند.
۲. مسلّم است آنجایی که دولت یا مجلس و یا قوهی قضائیه از جهتگیری کلّی خود غفلت کنند، این رهبر انقلاباند که وظیفه دارند متذکر آن امر شوند، ولی رویهمرفته سعی رهبر انقلاب عدم دخالت در امور سه قوه است و آنها هستند که باید مسئول کار خود و مسئول کوتاهیهای خود باشند و هرگز نمیتوانند به بهانهی آنکه رهبر انقلاب مانع انحراف آنها از اصول انقلاب شدهاند، نتایج کوتاهیهای خود را به دوش رهبر انقلاب بیندازند.
۳. بصیرت رهبر معظم انقلاب «حفظهالله» با نظر به جملهی «من دیپلمات نیستم، من انقلابیام» آن است که متوجهاند آن چیزی که سرنوشت یک ملت را به صورتی متعالی به ظهور میآورد، روحیهی مجاهده و سلحشوری در مقابل جهان کفر و شرک و استکبار و جهالت است
«تمدن اسلامی و دارایی های دارای وطن»
«تمدن مد نظر انقلاب اسلامی»
«بشارات تشیع برای جهان امروز»
«انقلاب اسلامی و روحی که به میدان آمده است»
«انقلاب اسلامی و زمان شناسی نخبگانی»
«وظیفة ما و پیام مقام معظم رهبری به جوانان»
«امام خمینی نقطة کانونی اراده مردم ایران»
«راز هرج و مرج جامعة امروزین بشر»
«انقلاب اسلامی و انسانهایی که در حال تولدند»
«انقلاب اسلامی و نهایت خطر کردن»
«زندگی های کاغذی و محرومیت از فتح تاریخی»
«ما و آینده»
«مصاحبة جبهة فکری و فرهنگی انقلاب با استاد طاهرزاده»
«قسمت پایانی»
سوال: باید به جایگاهی فکر کنیم که از یک طرف قدیمیها و نسل گذشتهی انقلاب قرار دارند و از طرف دیگر نسل امروز مدنظر باشد. از یک طرف قدیمیها هستند که دائماً برداشت خود از اسلام و انقلاب را اصیل میدانند و بر آن تاکید دارند و از طرفی هم جوانانی هستند که به نظر میآید تا حدی هم اهل فکرند و هم اهل انکار و اعتراض. و ما در شرایطی هستیم که در آن شرایط اعتراض و انکار آنها خوب تبیین نمیشود، زیرا آن اعتراضها، اعتراض نسبت به تفسیری است از انقلاب که امروز آن تفسیر کارایی لازم را ندارد و شما از آن سخن گفتید. ولی نسل گذشته آن انکار و اعتراض را به انکار انقلاب و انکار اسلام حمل میکنند. به نظر شما اگر بخواهیم راه عبوری در این میان ایجاد کنیم که هم پشتیبانی گذشتگان را داشته باشد و هم نسل جدید خود را بر سر سفرهی انقلاب احساس کند و مفاهمهای صورت گیرد، چه چیزی باید اتفاق بیفتد؟
«ما و آینده»
«مصاحبة جبهة فکری و فرهنگی انقلاب با استاد طاهرزاده»
«قسمت پنجم»
سؤال: همینطور که میفرمایید اگر ما در حوزهی هنرمندان آنگونه که بیشتر حذفی بوده است ادامه دهیم، اکثر قشر هنرمند را از دست میدهیم، در حالیکه این قشر حتی در بین جوانان جایگاهی دارند و آن جایگاه در حال استحکام بیشتر است.
«ما و آینده»
«مصاحبة جبهة فکری و فرهنگی انقلاب با استاد طاهرزاده»
«قسمت چهارم»
سؤال: این که میفرمایید افرادی مثل خانم زارعی از ما هستند به چه معناست یعنی ما فتوحاتی شبیه به فتح مکه در آینده خواهیم داشت که همه ظرفیتها در اختیار انقلاب قرار میگیرد یا همین الان قرار گرفته است؟
«ما و آینده»
«مصاحبة جبهة فکری و فرهنگی انقلاب با استاد طاهرزاده»
«قسمت سوم»
سؤال: همین جملهای که میفرمایید: «زمانه تغییر کرده و با روش دیگری باید رابطه ها را در بین خود تعریف کنیم». مطلبی نیست که بزرگوارانِ همنسل شما آن را قبول کنند. آیا میتوان امیدوار بود تا آنچه را شما تحت عنوان گفت و گو در این زمان مطرح میکنید با آن افراد به میان آورد و آنها بپذیرند که نباید بر گفتهی خود اصرار بورزند و انتظار داشته باشند بقیه قبول کنند؟ آیا فکر میکنید آن بزرگواران حاضرند نسبت به سخنان نسلهای بعدی فکر کنند، به امید آنکه به قول شما در آن گفتوگو، حقیقت به ظهور آید؟
«ما و آینده»
«مصاحبة جبهة فکری و فرهنگی انقلاب با استاد طاهرزاده»
«قسمت دوم»
سؤال: در مورد بعضی سخنرانها گفته میشود سخنانشان در متن تاریخی که قرار داریم، نیست. هرچند آن سخنرانان در تاریخ گذشته و در جوانیشان سخنانِ بهجا و مفید داشتهاند. ما چه تدبیری میتوانیم بهکار گیریم برای فهم تفاوت نسلی که قبل از انقلاب در اوج جوانی با آن سخنرانیها فعالیتشان آنچنان بوده که ملتی را به حرکت درآورد، با نسلی که اکنون در دست همان بزرگواران هستند و سالهاست مشاهده میکنند منابرشان خلوت شده و در همین رابطه قشر جوان در نماز جمعهها کمتر شرکت میکنند، اما به این استنباط نمیرسند که دوره منولوگ یا ابلاغ فردی گذشته است. چگونه است که خودشان متوجه این تغییرات نمیشوند؟ به نظر شما شرایط طوری است که ما نمیتوانیم خود را با این شرایط سازگار کنیم و یا در نسبت با این تغییراتی که پیش آمده تعریف کنیم! و یا باید کار کرد تا هرچه بیشتر گویندگان متوجه شرایطی شوند که آنها را در برگرفته و با توجه به فرهنگ شناخت زمانه که در آموزههای دینی بر آن تأکید شده، عمل نمایند و سخن بگویند؟
«ما و آینده»
«مصاحبة جبهة فکری و فرهنگی انقلاب با استاد طاهرزاده»
«قسمت اول»
مصاحبهای که در پیش رو دارید، سؤالات عزیزانی است از جبههی فکری فرهنگی هستند که با دغدغههای خود تلاش دارند جواب مناسبی نسبت به مسائلی که در این تاریخ برایشان پیش آمده است؛ بیابند. تا روشن شود در این مرحله از تاریخ انقلاب اسلامی، جایگاه این مسائل کجا باید باشد و از آن مهمتر جریان فکری فرهنگیِ انقلابی باید چه موضعی را اختیار کند؟
با توجه به اهمیت موضوع و با نظر به جوابهای حساسی که استاد مطرح کردند احساس شد خوب است که آن مطالب در اختیار همهی عزیزان قرار گیرد، از آن جهت که امید میرود موجب تفکرِ هرچه بیشتر نسبت به شرایط تاریخیِ خود بشویم و بدانیم در تاریخی قرار داریم که اگر مناسب زمانهی خود تفکر کنیم، نقش مهمی در فتحِ تاریخی که انقلاب اسلامی بر آن قدم گذاشته است، خواهیم داشت.
در این مصاحبه بحث بر سر جهان پیش روی ما است از آن جهت که هر ملتی جهانی دارد و جهان ملت ما چگونه جهانی است و چگونه میتوان آنچه در آغاز انقلاب اسلامی به صورت بالقوه بود در این تاریخ به فعلیت آورد. چه نوع گفتوگو و گفتمانی امکان چنین کاری را به ما میدهد تا وضعیت انسانها توسط خود انسانها برایشان روشن شود.
سؤال: با توجه به شرایطِ پیشآمده احساس میشود سردرگمی در بین فعالان فرهنگی وجود دارد، در این شرایط چه باید بکنند؟ آیا باید سکوت کنند؟ یا مطالبهگری انجام دهند. دیدگاه و راهکار شما چیست؟ با نظر به مشکلات اقتصادی و اجتماعی که در حال حاضر در جامعه وجود دارد، و همچنین اتفاقاتی که در سطح سیاسی رخ داده است که بعضیها شرایط موجود را خطرناک تحلیل میکنند و بیم آن را دارند که انقلاب از دست برود، شما شرایط را چگونه تحلیل می کنید؟