«جمع بین «ایمان» و «شریعت» در مواجهه با متفکران غربی»
«۴ مهر ۱۴۰۰»
«استاد اصغر طاهرزاده»
«جمع بین «ایمان» و «شریعت» در مواجهه با متفکران غربی»
«۴ مهر ۱۴۰۰»
«استاد اصغر طاهرزاده»
«فلسفه و عرفان اسلامی، راهی به سوی حقیقت این دوران»
شماره سوال: 28968
سلام استاد:
اول اینکه علت ارادت شدید شما به علمای اهل سنت مانند ابن عربی و رومی چیست؟
دوم اینکه شنیده ام عبور از ظلمات مدرنیته را منوط به عرفان نظری (آن هم لابد حکمت صدرایی و امثالهم) می دانید. بنده در آراء خودم از مدرنیته عبور کرده ام و اصلا نیازی به این علوم ندیدم. بلکه مبنای ما سرایت اصل نبوت عامه به جمیع زوایای سبک زندگی و تبعیت از سنت پیامبر صلی الله علیه وآله در طب و سایر امور معیشت و رد اصل اباحه در مستحدثات است.
وبلاگ بنده : bornos.blog.ir
پاسخ استاد اصغر طاهرزاده:
«بهترین دلیل که آینده از آن ما است»
مارکو کانلوس: سفیر سابق ایتالیا در عراق و سازمان ملل:
«اگرچه ۴۱ سال از انقلاب ایران میگذرد، اما تاثیرات و پیامدهای اجتماعی و جغرافیایی این تحول بر منطقه غرب آسیا همچنان ادامه دارد. تغییر حکومت در تهران در سال ۱۹۷۹، آمریکا را از یکی از مهمترین سرمایههای خود در منطقه محروم کرد. بازارهای انرژی پس از سال ۱۹۷۳ تحت تاثیر شوک دوم نفت قرار گرفتند. از همه مهمتر تقابل اسلام و غرب رنگ و بوی جدیدی به خود گرفت.
انقلاب اسلامی سرانجام باعث ایجاد سلسلهای از وقایع در منطقه مشابه جنگهای قرن سیزدهم در اروپا شد، با این تفاوت قابل توجه که نسخه خاورمیانهای این جنگ، توسط اعراب به رهبری آمریکا از یکسو و ایران و همراهانش از سوی دیگر انجام میشود. محور مقاومت اکنون به چهلمین سال خود رسیده و هیچ نشانی از پایان یافتن ندارد.
با این حال معنای انقلاب ایران فراتر از مسائل صرف جغرافیایی و اجتماعی است و درک عمیق تری میطلبد. درک یکی از اقدامات کمتر شناخته شده، اما مهم بنیانگذار انقلاب، آیتالله روحالله خمینی، چند ماه قبل از درگذشت وی، ممکن است در فهم این امر مفید باشد.
«نگاه هرمنوتیکی(۱) به شخصیت بانو مجتهد امین»
«استاد اصغر طاهرزاده»
«دانلود صوت سخنرانی (جلسة اول)»
باسمه تعالی
۱. نظر به بانو مجتهدهی امین، نظر به امکانی است برای آیندهای که زنان ما میتوانند در آن قرار گیرند، از آن جهت که ایشان میفرمایند: «از معاصرین دوره من احدی را نیافتم که برایم ممکن باشد برای او کلمهای از آنچه که در سرّ و قلبم وجود داشت را بتوانم اظهار بکنم و نکردم» و بعد میفرمایند: «من از جمله متجردین نبودم - به این معنا که ادعای تصوف و تجرد داشته باشند- و من خود را هیچی به حساب نمیآورم.» این یعنی حضور در تاریخی جدید و نمایاندن قلمروی که انسانها میتوانند در آن وارد شوند.
«یاداشت پروفسور فرامرز رفیعپور دربارة سردار شهید حاج قاسم سلیمانی»
«سلیمانی را کسی میتواند درک کند که عاشق خدا باشد و نه فقط آمادهی دادن جان خود برای خدا، بلکه سخت مشتاق باشد و در عمل بر آن اصرار داشته و شجاعت آن را نیز داشته باشد.
این بالاترین درجهی عرفان عملی است و این یک معیار برای سنجیدن خود ماست.
امثال سلیمانی را هنوز میتوان در بین رزمندگان جانبرکف ما یافت. اما دنیاپرستان داخلی و مخصوصا خارجی کجا میتوانند این را ادراک کنند؟! و باز این یک معیار مهم پیشرفت ایران است.
«انسان ترازِ انقلاب اسلامی»
«استاد اصغر طاهرزاده»
از آنجایی که انقلاب اسلامی در راستای به فعلیترساندن استعدادهای نهفته در خود، پس از هر مرحلهای باید با نگاه مجددی که به خود میاندازد چگونگی ادامهی راه را معلوم کند؛ لازم است به عقلی که جایگاه این انقلاب را میشناسد نظر کنیم و آن عقلی است ماوراء عقل غربی که تنها اهداف فرهنگ غربی را مدّ نظر دارد وگرنه انقلاب اسلامی در آینده با همان خطری روبهرو میشود که در صدر اسلام با به صحنهآمدنِ مجدد عقل جاهلی روبهرو شدیم و عملاً پس از مدتی امویان توانستند معاویه را به جهان اسلام تحمیل کنند. عقلی که موجب قوام انقلاب اسلامی میشود، عقلی است که در کنار نظر به معاش مردم از نظر به عالم قدس و معنویت غافل نیست و برعکسِ عقل روشنفکریِ غربزده که از دولتها تحقق اهداف فرهنگ مدرن را مطالبه میکند، در صدد مطالبات فرهنگی و معنوی است تا بستر تربیت انسان ترازِ انقلاب اسلامی فراهم شود، انسانی که شخصیت معنوی حضرت امام خمینی «رضواناللّهتعالیعلیه» را میفهمد و متوجه است حضرت امام در این انقلاب به کجا اشاره دارند.
«در حوزه تمدنی، حقانیت خط فکری انقلاب اسلامی و امام خمینی با معضلات و ناکارآمدیهای معرفتی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، سلامت اداری، انسانی و سیستمی همخوانی ندارد. یعنی هموطن ایرانی از ما میپرسد که این چه حقیقت و حقی است که نمی تواند در مقیاس تمدنی و تمدنسازی از پس مشکلات معرفتی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی و... بر آید و پیشرفت شده پشرفت نظامی توام با موعظهها و سخنرانیهای اخلاقی. مملکتداری و تمدنسازی با سخنرانیهای اخلاقی صحبت از ایدهها و ایدهآلهای تکراری و رجزخوانی، انجام نمی شود.»
این سوال با «سفرهای حقیقی و مجازی مسلمانان این عصر حتی مسلمانان انقلابی و حزباللهی و حتی طلبههای مبلغ انقلابی به اقصی نقاط گیتی و آشنایی بیشتر آنان با فرهنگ و مظاهر غرب و محسنات ظاهری آن همچون: وامهای غیرربویِ بانکهای غربی، نظم و انضباط، احترام به هم و حقوق همدیگر، راستگویی و صداقت در قول و فعل و... در کشورهای مدرن» با شدت و حدّت بیشتری مطرح می گردد. حقیر در کتابهای جنابعالی و سؤالات پرسشکنندگان سایت، چیزی که صراحتاً پاسخ سؤال مذکور باشد ندیدم. ممنون میشم اگر در این زمینه رهنمود بفرمایید.
پاسخ استاد اصغر طاهرزاده:
استاد اصغر طاهرزاده:
«آقای دکتر عباسی!
ما به دنبال جذب نخبگان هستیم که نیاز به ادبیاتی فاخر دارد»
پیرو سوال یکی از دوستان در مورد حسن عباسی، متاسفانه جناب آقای طاهر زاده به بدترین شکل ممکن پاسخ سوال کننده را دادند. یعنی اینکه ایشان مشخصا این کلیپ مورد نظر را ندیدند و صرفا با عهد ذهنی خودشان پاسخ دادند و خودشان در این پاسخ چند اتهام به حسن عباسی زدند که اصلا قابل اغماض نیست. و اما اشکالات آقای طاهرزاده:
۱. ایشان را متهم به روحیه تکفیری کردند که خودش بی اخلاقی است و اگر کلیپ را ببینید متوجه می شوید که هیچ تکفیر و تفسیقی در این کلیپ وجود ندارد و دقیقا روزنامه های اصلاحاتی از حرف حسن روحانی و دکتر داوری نتیجه ی این را گرفتند که این آقایان می گویند که علم دینی نداریم و استفاده کامل هم کردند و آقای داوری هم هیچ موضع مخالفی نسبت به خبر منتشر شده در چند تا روزنامه نگرفتند.
۲. ایشان هرگز نگفتند که هر جا تثلیث هست پای مسیحیت وجود دارد. ایشان با توجه به گفته های هگل و کانت و دانشمندان غربی که خودشان اذعان کردند گفتند که مبنای علوم غربی تثلیثی هست. ادعای غربی هاست. نه حسن عباسی و آقای طاهرزاده با یک جدل خیلی به نظرم بی اخلاقانه مثال به قرآن و کلام پیامبر می زنند.
۳. جای بسی تاسف دارد که آقای طاهرزاده در نهایت بی اطلاعی ایشان را در حد داعش پایین می آورند و یک نیروی انقلابی را در نهایت تحجر از دایره انقلاب بیرون می کنند و حق این است که بر فرض هم که اشکالات شما وارد باشد که نیست! این مدل اتهام و حکم دادن بدون انصاف و اطلاع کاملا بی اخلاقی است و شما با کدام حجت شرعی به این راحتی این نیروی انقلابی را به راحتی هر چه تمام تر تا حضیض داعش پایین می آرید؟
۴. خود آقای طاهر زاده به این نکته تذکر می دهند که مبنای آقای داوری با مبنای علم دینی رهبری متفاوت است و این جای تعجب دارد که نمی گویند چرا و چطور مبنای آقای داوری به مبنای رهبری ترجیح دارد که ایشان را اندیشمند بزرگ جهان می دانند؟ در حالی که روزنامه های لیبرال و اصلاح طلب تمام زحمات پیامبران را به گند می کشند و آقای داوری هیچ حرفی نمی زنند.
۵. آقای طاهرزاده با حدود ۶۰ سال سن گویا انسان نپخته ای هستند که یک دوره بدون اطلاع از یک شخصی که در تیم خودی است دفاع می کنند و مدتی بعد بدون اطلاع تر از دفاع خودشان تبری می جویند. از کجا معلوم دو روز دیگر از این نظرشان تبری نجویند؟ انشاءالله که جواب خوبی برای این حالت داشته باشند.
۶. همان مبانی اخلاقی که ایشان به آن ارجاع می دهند را متاسفانه رعایت نمی کنند.
پاسخ استاد اصغر طاهرزاده:
نظر جنابعالی در رابطه با این موضوع مهم یعنی رخدادهای ۲۲ بهمن این سالها که هر سال به شکلی خاص و با پیامی جدید به صحنه میآید، چیست؟ گویا انقلاب چیزهایی در درون دارد که هرسال، شمّهای از آن را در ۲۲ بهمنها رو میکند. بنده حیرانم که از یک طرف، همهچیز به ظاهر حکایت از آن میکند که مردم از دست انقلاب عصبانیاند و از طرف دیگر میبینیم ماورای سختیها و حتی خیانتها، نگاه دیگری به انقلاب دارند و به قول خودشان انقلابشان را دوست دارند و برای حفظ آن حاضرند جان بدهند. استاد: قضیه چیست؟
پاسخ استاد طاهرزاده:
«معنای تمدن اسلامی
در نسبت با خدا و انسانها و طبیعت»
مصاحبه با استاد طاهرزاده پیرامون تمدن سازی نوین اسلامی
(از طرف مرکز پژوهش های علوم انسانی اسلامی صدرا)
نقش امام صادق«علیهالسلام»
در هویتبخشی به جامعه و تاریخ امروز ما
نویسنده: اصغر طاهرزاد