ما با انقلاب اسلامی، خود را پیدا کردیم و با آن خود را ادامه میدهیم
نظر جنابعالی در رابطه با این موضوع مهم یعنی رخدادهای ۲۲ بهمن این سالها که هر سال به شکلی خاص و با پیامی جدید به صحنه میآید، چیست؟ گویا انقلاب چیزهایی در درون دارد که هرسال، شمّهای از آن را در ۲۲ بهمنها رو میکند. بنده حیرانم که از یک طرف، همهچیز به ظاهر حکایت از آن میکند که مردم از دست انقلاب عصبانیاند و از طرف دیگر میبینیم ماورای سختیها و حتی خیانتها، نگاه دیگری به انقلاب دارند و به قول خودشان انقلابشان را دوست دارند و برای حفظ آن حاضرند جان بدهند. استاد: قضیه چیست؟
پاسخ استاد طاهرزاده:
در ذهنم هست که میشلفوکو آن فیلسوفِ پستمدرن گفته بود انقلاب اسلامی بزرگترین نقدِ ایدهی جامعهشناسی کلاسیک است که معتقد است فرهنگها در حالِ سکولارشدن هستند و «دین» در حالِ خارجشدن از تاریخ است.
به این فکر کنید که انقلاب اسلامی به مثابهی رویدادی تاریخی از مسیر تاریخی و تقدیری دیگر روایت میکند که در کشاکش با مدرنیته، نگاهی دیگر را در تاریخ ما وارد کرد. ماهیت انقلاب اسلامی موجب رویداد نظریهای شد که هنوز که هنوز است متفکران دنیای مدرن نسبت به آن سرگردانند.
انقلاب اسلامی نشان داد ما در عین آنکه از جهتی ذیل تاریخ غربی هستیم، تاریخ متفاوتی را مدّ نظر داریم. ما با انقلاب اسلامی، خود را پیدا کردیم و از آن به بعد مسیری را ادامه میدهیم که بر خلاف مسیر تفکر کلیشهای روشنفکران تحت تأثیر فرهنگ مدرنیته است.
انقلاب اسلامی به تفکر ما سر و سامان داد در حدّی که از معضلهی بیهویتی و بحران هویت، بیرون آمدیم. راهپیماییهای مکرر ۲۲ بهمن را شما در کدام انقلابها به این صورت دیدهاید تا بنده از سخن خود منصرف شوم که میگویم انقلاب اسلامی، قدرت هویتبخشی دارد؟!
انقلاب اسلامی به اعتبار گشتِ تمدنی و نجات از انحطاط تاریخی که ما را گرفتار کرده بود، انقلاب کبیر این دوران است و بیشترین تراکم اجتماعی را دارا میباشد. رستاخیزی است جمعی، در پاسخِ به مسائل جامعهی ایران به لحاظ اینکه مردم وضع جدیدی را فهم کردهاند. چرا روشنفکرانِ کلیشهای هنوز متوجهی نظریهی شکستخوردهی خود نیستند و معتقدند ما داریم سکولار میشویم؟! نمیبینند اگر هنوز ظاهر بعضی افراد سکولار است، قلبها چگونه به سوی ایمان رجوع نموده است.
مردم ما در انقلاب اسلامی، امکان غربشناسی برایشان فراهم شد و فهمیدیم که غرب، چیزی است که در هر حال با ما فاصله دارد. انقلاب اسلامی با داد و ستد با غرب شکل گرفت، ولی از درونِ نحوهای از تفکر پستمدرنیسم امکان اثبات حرکتی به ظهور آمد که باید برای زندگی، خدا را به مناسبات برگرداند و در بستر فرهنگ بومی خود با دنیای جدید و امکانات آن به داد و ستد نشست.