«بررسی حکومت امیرالمومنین و حوادث کنونی انقلاب»
«شبکة افق-سخنرانی تصویری - اصفهان ۹ آبان - مدت: ۵۴:۰۰ دقیقه»
«استاد علیرضا پناهیان»
«بررسی حکومت امیرالمومنین و حوادث کنونی انقلاب»
«شبکة افق-سخنرانی تصویری - اصفهان ۹ آبان - مدت: ۵۴:۰۰ دقیقه»
«استاد علیرضا پناهیان»
«باسمه تعالی»
۱. حاج قاسم سلیمانی و زندگی در«مِهر» و«امید»
اگر زیباترین زندگی، زندگی در آغوش خداوند است و نیایشی که از عمق جان برآید را با او در میانگذاشتن، باید از خود بپرسیم چگونه خداوند آن نوع زندگی را به ما عطا میکند؟ خداوند در این رابطه به آینههایی اشاره میکند که آنها در دل مجاهدات خاصی که با دشمنان خدا داشتند، افق انس با او را در خود یافتند. این تنها علی «علیهالسلام» نیست که اسدالله است و چون شیر در مقابل دشمن به مبارزه ایستاده و شبانگاه در نخلستانهای مدینه و کوفه آنگونه نیایش میکند، بلکه در این تاریخ، یعنی در تاریخِ حضور اسلام در بستر غدیر، باز مائیم و شهید حاج قاسم سلیمانیها با آن دلاوریهای توحیدی و آن نیایشها. با خدایی که «خدای دیروز» نیست.
رستاخیزی صورت گرفته و خدایی که خدای علی «علیهالسلام» است به میان آمده تا انسانها باز تاریخی را بیافرینند که در آن تاریخ اَبَرانسانها متولد میشوند.
آیا با دیدن شهید حاج قاسم سلیمانی نباید از خود پرسید در این زمانه انسان را چگونه میتوان نگاه کرد؟ انسانی که در طوفانِ فراشدنها و فروشدنها، زندگی را یافت و خود را در «مِهر» و «امید» جستجو میکرد؟ آنهایی که با زیرکیهای خوارمایه و زرنگیهای کوچک و حسابگریهای بردهوار بهسر میبرند، کجا میتوانند زندگی را در «مِهر» و «امید» جستجو کنند؟ آنها گرفتار فضیلتهای کوچک و زیرکیهای مورچهوار، به نیکبختی میاندیشند و سردارِ ما به دلاوری و شهادت، تا همچنان متهم شود که او زندگی را گم کرده است. مگر گوشهنشینی، دلاوری میخواهد؟ آنکس که زندگیِ دنیایی را زیر پا میگذارد تا همچون عقاب، موشهای فراری را که در دینداری متعصبیناند، با چنگالهای خود اسیر کند، دلیر است، زیرا مثل آنهایی که سجدههای طولانی و پیشانیهای پینه بستهشان آنها را مغرور کرده بود و از وجودشان تنفر میبارید، فریب نداد و باز زندگی را در «مِهر» و در «امید» دنبال کرد. مگر هر کسی میتواند در این زندگی حاضر شود؟ نه چنگال گرگها به این زندگی میرسد و نه سُمّ گوسپندان.
«حساس ترین نکات در انتخابات ۱۴۰۰»
«استاد اصغر طاهرزاده»
با توجه به انتخابات پیش رو جهت نهاد اجرایی و انتخاب ریاست جمهور لازم است متوجهی نکاتی بود که إنشاءالله منجر به انتخاب بهترین گزینه در شأن انقلاب اسلامی شود. در این رابطه نکاتی عرض میشود:
«آنچه با شهادت سردار اتفاق افتاد»
«پرسش و پاسخ های برگزیده با استاد اصغر طاهرزاده - ۲۳ دیماه ۱۳۹۹»
۱. اول اینکه چرا چنین بدرقهای از سردار سلیمانی صورت گرفت؟
«ایراد سرگرمی های دنیای مدرن»
«مصاحبة تصویری - مدت: ۲۰:۰۰ دقیقه»
«استاد اصغر طاهرزاده»
استاد اصغر طاهرزاده:
حقیقتاً شهید ادواردو آنیلی حجت روشنی است برای آنهایی که بخواهند از ظلمات دوران به اوج ایمان برسند. آری! اوج ایمان. زیرا اگر کسی طالب اوج ایمان نباشد در اسلامیتاش به کمتر از اهلالبیت قانع میشود و تا کسی طالب اوج ایمان نباشد نمیتواند از جذبات مدرنیته عبور کند
«فلسفه و عرفان اسلامی، راهی به سوی حقیقت این دوران»
شماره سوال: 28968
سلام استاد:
اول اینکه علت ارادت شدید شما به علمای اهل سنت مانند ابن عربی و رومی چیست؟
دوم اینکه شنیده ام عبور از ظلمات مدرنیته را منوط به عرفان نظری (آن هم لابد حکمت صدرایی و امثالهم) می دانید. بنده در آراء خودم از مدرنیته عبور کرده ام و اصلا نیازی به این علوم ندیدم. بلکه مبنای ما سرایت اصل نبوت عامه به جمیع زوایای سبک زندگی و تبعیت از سنت پیامبر صلی الله علیه وآله در طب و سایر امور معیشت و رد اصل اباحه در مستحدثات است.
وبلاگ بنده : bornos.blog.ir
پاسخ استاد اصغر طاهرزاده:
«غدیر و تعقل در بستر اسلام، یا تعقل در عرض اسلام»
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم
«الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً» (مائده/۳)
۱. پس از اِتمام دین باید به عمیقشدن در دین قدم گذاشت و آیهی فوق افقی را در مقابل ما میگذارد تا در دل اِتمام دین از نظر ظاهر، به اِکمال دین از نظر باطن بپردازیم، تا ظاهرگرایان، حجت دینداری محسوب نشوند.
برای ساخت مدینه فاضله همّتی به همّت حضرت امام «رضواناللّهتعالیعلیه» و مقاومتی به پشتکار رهبر معظم انقلاب «حفظهاللّه»، و آرامشی به آرامش حاج قاسم و دغدغهای برای مؤثربودن در این تاریخ به دغدغهی شهید حججی، و کلامی فاخر به کلام شهید آوینی در میان میآید.
«نگاه هرمنوتیکی(۱) به شخصیت بانو مجتهد امین»
«استاد اصغر طاهرزاده»
«دانلود صوت سخنرانی (جلسة اول)»
باسمه تعالی
۱. نظر به بانو مجتهدهی امین، نظر به امکانی است برای آیندهای که زنان ما میتوانند در آن قرار گیرند، از آن جهت که ایشان میفرمایند: «از معاصرین دوره من احدی را نیافتم که برایم ممکن باشد برای او کلمهای از آنچه که در سرّ و قلبم وجود داشت را بتوانم اظهار بکنم و نکردم» و بعد میفرمایند: «من از جمله متجردین نبودم - به این معنا که ادعای تصوف و تجرد داشته باشند- و من خود را هیچی به حساب نمیآورم.» این یعنی حضور در تاریخی جدید و نمایاندن قلمروی که انسانها میتوانند در آن وارد شوند.
«با دعا در آغوش خدا»
«قسمت اول»
«شرحی بر مناجات تائبین»
«استاد اصغر طاهرزاده»
باسمه تعالی
در شرایطی که جهان مدرن هر روز بیشتر از روز قبل با بحران های بیشتری بشریت را روبه رو می امکان عبور و ، کند و به جهت غفلت از حقایق قدسیِ عالم درمان از آن بحران انسان ، ها برایش نمانده است ها بیش از پیش به جهت ذات خداجوی شان متوجه ی دعا و اُنس با خداوند گشته اند و در این راستا اگر در مسیر اُنس با پروردگار عالم از راه مقابل انسان های صحیحی که اولیاء معصوم ها گذارده اند، غفلت شود، عوامِ جامعه ی اسلامی با پیشنهادهای غیر عالمانه و بعضاً مَن درآوردی، طلبِ اُنس با خدایِ مردم را به مسیرهایی می کشانند که نتیجه ی اصلی آن که گشوده شدن راه رجوع به خداوند است، به میان نمی آید. حال با توجه به نکته ی فوق یعنی جواب گوییِ صحیح به طلب مردم نسبت به دعا، لازم می آید تا با رجوع به ادعیه و مناجات
«انسان ترازِ انقلاب اسلامی»
«استاد اصغر طاهرزاده»
از آنجایی که انقلاب اسلامی در راستای به فعلیترساندن استعدادهای نهفته در خود، پس از هر مرحلهای باید با نگاه مجددی که به خود میاندازد چگونگی ادامهی راه را معلوم کند؛ لازم است به عقلی که جایگاه این انقلاب را میشناسد نظر کنیم و آن عقلی است ماوراء عقل غربی که تنها اهداف فرهنگ غربی را مدّ نظر دارد وگرنه انقلاب اسلامی در آینده با همان خطری روبهرو میشود که در صدر اسلام با به صحنهآمدنِ مجدد عقل جاهلی روبهرو شدیم و عملاً پس از مدتی امویان توانستند معاویه را به جهان اسلام تحمیل کنند. عقلی که موجب قوام انقلاب اسلامی میشود، عقلی است که در کنار نظر به معاش مردم از نظر به عالم قدس و معنویت غافل نیست و برعکسِ عقل روشنفکریِ غربزده که از دولتها تحقق اهداف فرهنگ مدرن را مطالبه میکند، در صدد مطالبات فرهنگی و معنوی است تا بستر تربیت انسان ترازِ انقلاب اسلامی فراهم شود، انسانی که شخصیت معنوی حضرت امام خمینی «رضواناللّهتعالیعلیه» را میفهمد و متوجه است حضرت امام در این انقلاب به کجا اشاره دارند.
مراسم هفتمین روز درگذشت
«سلمان طاهرزادة اصفهانی - فرزند استاد طاهرزاده»
استاد اصغر طاهرزاده:
فدای حضرت ربّ العالمین بشوم که
در بلا هم میچشم الطاف او
مات اویم مات اویم مات او
مگر میشود از طرف حضرت رحمان، جز رحمت به ظهور آید؟!!
درست است که عاطفه، خلأ فرزند را نمیپذیرد و حق هم دارد؛ ولی قلب در استقرارِ توحیدی خود چیزِ دیگری میبیند.
«گزارش دیدار با استاد طاهرزاده در منزلشان جهت عرض تسلیت»
«جایگاه تمدن زایی یا تمدن سازی؟»
۱. با توجه به اینکه دوران حضور فرا روایتها تمام شده و در غرب هیچ فرا روایتی میداندارِ افکار نیست و با حضور تکثر در افکار که جنبهی یونیورسالبودن غرب را به حاشیه برده، میرود تا نسبت به ادامهی تمدنی تمامیتخواه به نام تمدن غربی، تجدید نظر شود، میتوان به آیندهای دیگر که آن آینده امکان دارد ادامهی تمدن غربی نباشد؛ فکر کرد.
۲. در بستر تکثر افکار، غربشناسیِ ملتهای اصیل برای درک جایگاه خود تا حدّ زیادی میسّر شده و در نتیجه ایران اسلامی و هند و چین امکان آن را یافتهاند تا در تاریخِ سیطرهی تمدن غربی از «ما» سخن بگویند.
«انقلاب اسلامی طلوع جهانی در مقابل جهان مدرنیته»
نظر جنابعالی در رابطه با این موضوع مهم یعنی رخدادهای ۲۲ بهمن این سالها که هر سال به شکلی خاص و با پیامی جدید به صحنه میآید، چیست؟ گویا انقلاب چیزهایی در درون دارد که هرسال، شمّهای از آن را در ۲۲ بهمنها رو میکند. بنده حیرانم که از یک طرف، همهچیز به ظاهر حکایت از آن میکند که مردم از دست انقلاب عصبانیاند و از طرف دیگر میبینیم ماورای سختیها و حتی خیانتها، نگاه دیگری به انقلاب دارند و به قول خودشان انقلابشان را دوست دارند و برای حفظ آن حاضرند جان بدهند. استاد: قضیه چیست؟
پاسخ استاد طاهرزاده:
«ما و آینده»
«مصاحبة جبهة فکری و فرهنگی انقلاب با استاد طاهرزاده»
«قسمت پایانی»
سوال: باید به جایگاهی فکر کنیم که از یک طرف قدیمیها و نسل گذشتهی انقلاب قرار دارند و از طرف دیگر نسل امروز مدنظر باشد. از یک طرف قدیمیها هستند که دائماً برداشت خود از اسلام و انقلاب را اصیل میدانند و بر آن تاکید دارند و از طرفی هم جوانانی هستند که به نظر میآید تا حدی هم اهل فکرند و هم اهل انکار و اعتراض. و ما در شرایطی هستیم که در آن شرایط اعتراض و انکار آنها خوب تبیین نمیشود، زیرا آن اعتراضها، اعتراض نسبت به تفسیری است از انقلاب که امروز آن تفسیر کارایی لازم را ندارد و شما از آن سخن گفتید. ولی نسل گذشته آن انکار و اعتراض را به انکار انقلاب و انکار اسلام حمل میکنند. به نظر شما اگر بخواهیم راه عبوری در این میان ایجاد کنیم که هم پشتیبانی گذشتگان را داشته باشد و هم نسل جدید خود را بر سر سفرهی انقلاب احساس کند و مفاهمهای صورت گیرد، چه چیزی باید اتفاق بیفتد؟
«ما و آینده»
«مصاحبة جبهة فکری و فرهنگی انقلاب با استاد طاهرزاده»
«قسمت اول»
مصاحبهای که در پیش رو دارید، سؤالات عزیزانی است از جبههی فکری فرهنگی هستند که با دغدغههای خود تلاش دارند جواب مناسبی نسبت به مسائلی که در این تاریخ برایشان پیش آمده است؛ بیابند. تا روشن شود در این مرحله از تاریخ انقلاب اسلامی، جایگاه این مسائل کجا باید باشد و از آن مهمتر جریان فکری فرهنگیِ انقلابی باید چه موضعی را اختیار کند؟
با توجه به اهمیت موضوع و با نظر به جوابهای حساسی که استاد مطرح کردند احساس شد خوب است که آن مطالب در اختیار همهی عزیزان قرار گیرد، از آن جهت که امید میرود موجب تفکرِ هرچه بیشتر نسبت به شرایط تاریخیِ خود بشویم و بدانیم در تاریخی قرار داریم که اگر مناسب زمانهی خود تفکر کنیم، نقش مهمی در فتحِ تاریخی که انقلاب اسلامی بر آن قدم گذاشته است، خواهیم داشت.
در این مصاحبه بحث بر سر جهان پیش روی ما است از آن جهت که هر ملتی جهانی دارد و جهان ملت ما چگونه جهانی است و چگونه میتوان آنچه در آغاز انقلاب اسلامی به صورت بالقوه بود در این تاریخ به فعلیت آورد. چه نوع گفتوگو و گفتمانی امکان چنین کاری را به ما میدهد تا وضعیت انسانها توسط خود انسانها برایشان روشن شود.
سؤال: با توجه به شرایطِ پیشآمده احساس میشود سردرگمی در بین فعالان فرهنگی وجود دارد، در این شرایط چه باید بکنند؟ آیا باید سکوت کنند؟ یا مطالبهگری انجام دهند. دیدگاه و راهکار شما چیست؟ با نظر به مشکلات اقتصادی و اجتماعی که در حال حاضر در جامعه وجود دارد، و همچنین اتفاقاتی که در سطح سیاسی رخ داده است که بعضیها شرایط موجود را خطرناک تحلیل میکنند و بیم آن را دارند که انقلاب از دست برود، شما شرایط را چگونه تحلیل می کنید؟
سلام به آقای طاهرزاده
کجایید؟ یادی از بی سروپایان نمی کنید؟
محفلِ اُنستان کجاست؟
مجالسِ رسمیِ عرفانِ نظری و عملی؟ مساجدِ رسمی؟ اعتکافِ رسمی؟ مراسمِ رسمیِ مذهبی؟ نمازِ جماعتِ رسمی؟
یا درمیانِ مریدانِ رسمی؟
آه! من، چه کنم که در لجنزارِ وجودم به خیالاتی خوشم.
تو را با این رسمیّتها چه کار؟
نفرین بر رسمیّت، که عشق را به مقتل کشانده است
نپرس از احوالِ سوزانم؛ من، خود بر تو می خوانم تشنگی و بی قراری ام را
در زندانِ رسمیّت، نوحه می خوانم، آه می کشم، نفرین می کنم، می سوزم و در حالِ جان سپردنم
روحِ تشنه و بی قرارم در طلبِ آزادی ست
در طلبِ چیزی غیر رسمی
نکته ای روح فزا
چیزی بگو!
در این زندان، بر صلیب رسمیّت، مصلوبم
سنّتِ رسمی دین
دانشِ رسمیِ فلسفه دانشِ رسمیِ عرفان
دانشِ رسمیِ اخلاق
تفسیرِ رسمیِ شعر
همه در این زنداناند
بوی عفنِ این جنازه ها، سخت تهوّع آور است
اینجا که باشی، معنای تعفّن و تهوّع را می فهمی
جنازه ها، به من پوزخند می زنند و تهوّع ام را ملامت می کنند
تو چیزی بگو
افسوس که تو را هم در بند می بینم
در بندِ تفسیرِ رسمیِ قرآن، عرفان های نظری و عملی و حافظ!
با توجه به مشکلات فراوانی که امروزه در کشور ما وجود دارد از جمله:
بانکداری ربوی، مشکلات مسکن و مستاجر بودن اکثریت مردم و هزینه های سنگین آن، مشکلات محیط زیست و آب در کشور ، مهاجرت به شهرها و افزایش حاشیه نشینی و نابودی کشاورزی و روستاها. افزایش فقر و فحشا و بیکاری و کودکان کار و خلاصه نابودی کرامت انسانی و نابود فرهنگ، مسئله آلودگی هوا، ریزگرد های خوزستان، مشکل اشتغال زایی و کار ، افزایش آمار طلاق و کاهش ازدواج و نارضایتی مردم، وضعیت بحرانی آموزش و پرورش؛ عدم یادگیری مهارت و تخصص کارآمد و عدم پرورش و تربیت صحیح انسان توسط تعالیم الهی و اسلامی، نابودی استعداد ها و خلاقیت ها، فساد شدید مالی و لابیگری بصورت گسترده در تمام ساختمان اداری حکومتی کشور، مشکلات صعنت خودرو و جاده ها و راه آهن، بحث فرار مالیاتی و گم شدن آن، بحث واردات کالا و قاچاق سازمان یافته؛
مسولیت این سو تدبیر ها با کیست؟ آیا اینها نشان از «ناکارآمدی نظام ولایت فقیه و جمهوری اسلامی طی ۳۸ سال» نیست؟ آیا همه اینها تحت رهبری ولایت فقیه نبوده؟ نظام ولایت فقیه وقتی در این ۳۸ سال نتوانسته دیگر ، چه وقت خواهد توانست؟ چه کسی پاسخگوی این همه ناکارآمدی بنام دین و نظام اسلامی خواهد بوذ؟ چه طور آبروی هزار ساله دین با این عملکرد نادرست جمهوری اسلامی بر خواهد گشت؟
پاسخ استاد اصغر طاهرزاده:
«نقد یک مناظره تلوزیونی»
برسی دو نگاه متفاوت نسبت به نفوذ فرهنگی
«استاد اصغر طاهرزاده»
شبکهی 4 تلویزیون در تاریخهای 27 بهمن و 4 اسفند در برنامهای تحت عنوان «زاویه» در ، مناظرهای بین آقایان دکتر زرشناس و دکتر عبدالکریمی در رابطه با «نفوذ» ترتیب داده بود که منجر به بحثهای دقیقی از هر دو طرف شد ولی در عین حال سؤالاتی را برای ما پیش آورد که آیا نظر آقای دکتر عبدالکریمی را بپذیریم که به نحوی باور ندارند «نفوذ» به معنای امنیتیِ آن وجود دارد و نفوذ را مثل نفوذی که استاد نسبت به شاگرد خود میتواند داشته باشد، میدانند و به تعبیر خودشان معتقدند نفوذ به معنای یک پروژه در میان نیست. یا نظر آقای دکتر زرشناس را بپذیریم که معتقدند در عین آنکه ما ضعف هایی داریم، «نفوذ» در کار است بدین معنا که حرکتهای سازمانیافتهای که به ظاهر فرهنگی است، از طرف نظام مدرن در نسبت با انقلاب طراحی میشود و آنها در حوزهی فرهنگ هم سیاسی عمل میکنند تا با نفوذ خاصی انقلاب اسلامی را به استحاله بکشانند، زیرا عقلانیت غربی با ظهور انقلاب اسلامی، با عقلانیت تازهای مواجه شده است و تلاش دارد تا این عقلانیت تازه یعنی انقلاب اسلامی در رقابت با عقلانیت غرب در این ستیز ببازد، و این بدان علت است که انقلاب اسلامی به تعبیر دکتر زرشناس رو به گشودگی تازهای دارد.
پاسخ استاد طاهرزاده:
«معنای تمدن اسلامی
در نسبت با خدا و انسانها و طبیعت»
مصاحبه با استاد طاهرزاده پیرامون تمدن سازی نوین اسلامی
(از طرف مرکز پژوهش های علوم انسانی اسلامی صدرا)
نقش امام صادق«علیهالسلام»
در هویتبخشی به جامعه و تاریخ امروز ما
نویسنده: اصغر طاهرزاد
امام خمینی (ره):
ما با سینما مخالف نیستیم، ما با فحشا مخالفیم!
باید استرجاع خواند بر جشنواره ای که سیمرغش بر دوش بازیگر فتنه پرست 88 می نشیند و پناهنده ی به انگلیس و BBC یکشبه می شود بهترین بازیگر نقش مکمل زن جشنواره ای که به نام امام، انقلاب و شهداست، نمی دانم این به اصطلاح قِرتی ها کِی می خواهند سبک زندگی ایرانی را فریاد بزنند و قلم خود را از بند آنچه در دایره ی کوچک اطرافشان می بینند (نظیر خیانت، دروغ، فمنیسم، زنا، برخورد های حیوانی با انسان و...) رها کنند.