«معنی نظام إنا لله و إنا الیه راجعون»
«شرح کتاب «معاد بازگشت به جدی ترین زندگی» - جلسة پنجم»
«استاد اصغر طاهرزاده»
«معنی نظام إنا لله و إنا الیه راجعون»
«شرح کتاب «معاد بازگشت به جدی ترین زندگی» - جلسة پنجم»
«استاد اصغر طاهرزاده»
«چگونگی شروع مرگ»
«شرح کتاب «معاد بازگشت به جدی ترین زندگی» - جلسة چهارم»
«استاد اصغر طاهرزاده»
«راه های تصور صحیح از مرگ»
«شرح کتاب «معاد بازگشت به جدی ترین زندگی» - جلسة سوم»
«استاد اصغر طاهرزاده»
«دلایل تجرد روح و بقای ابدی آن»
«شرح کتاب «معاد بازگشت به جدی ترین زندگی» - جلسة دوم»
«استاد اصغر طاهرزاده»
«نگاه تحقیقی به موضوع معاد»
«شرح کتاب «معاد بازگشت به جدی ترین زندگی» - جلسة اول»
«استاد اصغر طاهرزاده»
«برزخ و چگونگی عذاب قبر»
و
«وسعت روح انسانی»
«جلسة آخر شرح کتاب ده نکته از معرفت النفس - نکتة دهم»
«استاد اصغر طاهرزاده»
در برنامه «زندگی پس از زندگی» با افرادی که فوت کرده اند و دوباره زنده شده اند مصاحبه میکنند، حالا سوال من اینجاست که مگر در قرآن نداریم که فرد گنهکار اصرار میکنند که من را به دنیا برگردان تا کارهایم را اصلاح کنم ولی خداوند میفرمایند که به آنها این اجازه داده نمیشود. پس چطور این آدمها برگشته اند؟! یا اگه این مهلت داده میشود پس چرا فقط شامل حال بعضیها شده؟! آیا آنها از برزخ برگشته اند؟!
پاسخ استاد اصغر طاهرازده:
«شرح کتاب ده نکته از معرفت النفس»
«جلسة اول - شرح مقدمة کتاب»
«استاد اصغر طاهرزاده»
«بسم الله الرحمن الرحیم»
پس از مشاهده چند قسمت از مجموعه برنامه «زندگی پس از زندگی» احساس کردم از آنجایی که سوالات زیادی ممکن است در خصوص حقیقت نفس و روح انسان و رابطه آن با بدن مادی و همچنین مباحث قبر و برزخ و قیامت در ذهن بسیاری از مخاطبین این برنامه ایجاد شده باشد، تصمیم گرفتم ابتدا صوت سخنرانی های سلسله مباحث «معرفت النفس» استاد طاهرزاده را که زیربنایی ترین مباحث معرفتی برای ورود به همة معارف دینی است و سپس سلسله جلسات «معاد بازگشت به اصلی ترین زندگی» را در وبلاگ «اوج پرواز» در اختیار علاقه مندان به دنبال نمودن این مباحث قرار بدهم. ان شاء الله.
«عبور از ذنب کبیرِ انانیت»
«شرحی بر مناجات تائبین»
«استاد اصغر طاهرزاده»
بسم الله الرّحمن الرّحیم
«أسْئَلُکَ یَا غَافِرَ الذَّنْبِ الْکَبِیرِ، وَ یَا جَابِرَ الْعَظْمِ الْکَسِیرِ، أَنْ تَهَبَ لِی مُوبِقَاتِ الْجَرَائِرِ، وَ تَسْتُرَ عَلَیَّ فَاضِحَاتِ السَّرَائِرِ»
سخن حضرت سجاد (ع) به اینجا رسید که به حضرت حق این طور اظهار داشتند:
«نگاهی الهی و فلسفی ما به ویروس کرونا»
«استاد اصغر طاهرزاده»
بسم الله الرّحمن الرّحیم
با توجه به اینکه پدیدهی کرونا این سؤال را به میان آورده که نگاه الهیاتی ما به آن چگونه و از چه زاویهای باید باشد، نکاتی یا رویکرد فلسفی به موضوع عرض میشود.
حادثهها و مصائب بهخصوص که هیچ تجربهای از خداوند بهتر از تجربهی ایمان در خطرات خالصانه نیست،
«با خبر شدیم که استاد طاهرزاده مبتلا به کرونا شده اند. آیا صحت دارد؟»
«در معنای تسبیح و حمد خدای تعالی»
و در کتاب اختصاص، شیخ مفید به سند خود از جعفر بن محمد از پدرش از جدش حسین بن على بن ابى طالب (علیه السلام ) از رسول خدا (صلى اللّه علیه وآله و سلم ) - در حدیثى طولانى که حکایت گفتگوى آن جناب با مردى یهودى است - روایت کرده که: یهودى از آن جناب سؤال هایی کرد، و رسول خدا (صلى اللّه علیه وآله و سلم) در آن گفتگو فرمود:
وقتى بنده خدا مى گوید «سبحان اللّه» همه موجوداتى که پایین عرش هستند با او تسبیح مى گویند، و در نتیجه به گوینده ده برابر پاداش داده مى شود، و چون مى گوید: «الحمد لله») خداى تعالى از نعیم دنیا برخوردارش مى کند تا زمانى که خدا را با نعیم آخرت دیدار کند، و این کلمه اى است که اهل بهشت آن را هنگام دخول در بهشت مى گویند، و هر سخنى در دنیا تمام و بریده مى شود مگر گفتن «الحمد لله» که قطع نمى گردد، و این است معناى کلام خداى تعالى که فرموده: «تحیتهم یوم یلقونه سلام»
«متقین و درک فنای فی الله در قیامت»
«تفسیر انفسی سورة نباء - جلسة پنجم - ۱۳۹۸/۱۱/۰۸»
«استاد اصغر طاهرزاده»
«بهشت و مهمانی اراده های توحید»
«تفسیر انفسی سورة نباء - جلسة چهارم - ۱۳۹۸/۱۱/۰۱»
«استاد اصغر طاهرزاده»
«معنای حیات ابدی در این زمانه»
«تفسیر سورة جاثیه - جلسة هفدهم - ۱۳۹۸/۱۱/۰۵»
«استاد اصغر طاهرزاده»
«جامعیت توحید و ظهور یوم الفصل»
«تفسیر انفسی سورة نباء - جلسة سوم - ۱۳۹۸/۱۰/۲۴»
«استاد اصغر طاهرزاده»
«خطبة زیبای پیامبر اکرم (ص) قبل از جنگ تبوک»
اى مردم! راست ترین گفتارها کتاب خدا و سزاوارترین سفارشات تقوا و بهترین ملتها ملت ابراهیم و نیکوترین سنت ها سنت محمد و شریف ترین سخنان ذکر خدا و بهترین داستانها همین قرآن است. و نیکوترین امور سنتهاى ثابت و پا بر جاست و بدترین امور، امور نو ظهور و تازه درآمده است. و نیکوترین هدایت هدایت انبیاء و شریف ترین کشته شدگان آنهایند که در راه خدا شهید شده باشند و تاریک ترین کوریها کورى ضلالت بعد از هدایت و بهترین کارها آن کارى است که نافع تر باشد.
بهترین هدایتها آن هدایتى است که پیروى گردد و بدترین کوریها کورى دل است. دست بالا (دهنده ) بهتر از دست پائین (گیرنده) است. خواسته اى که کم و به قدر کفاف باشد بهتر از آن خواسته اى است که زیاد و بازدارنده از یاد خدا باشد. بدترین معذرتها معذرت در دم مرگ و بدترین ندامتها ندامت در روز قیامت است.
«بهره مندی از بودن حقیقی خود درقیامت»
«یوم الفصل محل ظهور گشودگی ذات انسان»
«باز در معنای یوم الفصل»
«راهی به سوی یوم الفصل»
«راههای ظهور قیامت برای انسان»
«نسیمی با محتوای قیامت»
«پیامبران و معنای شهادت در دنیا و آخرت»
این دو آیه خبر مى دهد از میزانى که عمل بندگان با آن سنجیده مى شود یا خود بندگان را از جهت عمل وزن مى کند؛ از آیات دیگرى نیز این معنا که مراد از وزن، حساب اعمال است استفاده مى شود، مانند آیه:
وَنَضَعُ الْمَوَازِینَ الْقِسْطَ لِیَوْمِ الْقِیَامَةِ فَلَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیْئًا ۖ وَإِن کَانَ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِّنْ خَرْدَلٍ أَتَیْنَا بِهَا ۗ وَکَفَىٰ بِنَا حَاسِبِینَ (آیه ۴۷ سوره انبیا)
و از آن روشن تر آیه:
یَوْمَئِذٍ یَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتَاتًا لِّیُرَوْا أَعْمَالَهُمْ (۶) فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَهُ (۷) وَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ (۸) است، که عمل را ذکر کرده و سنگینى را به آن نسبت داده است و کوتاه سخن اینکه منظور از «وزن» سنگینى اعمال است، نه صاحبان اعمال.
آیه مورد بحث اثبات مى کند که براى نیک و بد اعمال وزنى هست، لیکن از آیه «أُولَٰئِکَ الَّذِینَ کَفَرُوا بِآیَاتِ رَبِّهِمْ وَلِقَائِهِ فَحَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فَلَا نُقِیمُ لَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَزْنًا (آیه ۱۰۵ کهف) استفاده مى شود که اعمال حبط شده برایش وزنى نیست و تنها اعمال کسانى در قیامت سنجیده مى شود که اعمالشان حبط نشده باشد، پس هر عملى که حبط نشده باشد چه نیک و چه بد ثقلى و وزنى دارد، و میزانى است که آن وزن را معلوم مى کند. (۱)
و در امالى شیخ به سند خود از مسعدة بن زیاد روایت شده که گفت:
از امام صادق (علیه السلام) شنیدم که در پاسخ کسى که معناى جمله «فلله الحجة البالغة» را پرسید، فرمود: خداى تعالى روز قیامت به یک یک بندگان خود مى فرماید: بنده من! بگو ببینم در دنیا عالم بودى یا جاهل؟
حضرت امام و دیگران فرموده اند انسان موحد بخاطر شوق به بهشت و ترس از جهنم خدا را عبادت نمی کند و این ترس از دوزخ و شوق بهشت یک مرحله بسیار پایین از بندگی است. حال سوالی اینجاست چرا در ادعیه منصوب به ائمه اطهار (ع) این نعمتهای بهشتی درخواست شده؟ چرا امیر المومنین علی (ع) اینقدر از آتش و عذاب های دوزخ نام برده اند و اظهار خوف نموده اند؟ مگر در قیامت نعمت های بهشتی همان جلوه های ظهور حق تعالی نیستند؟ و مگر بهشت خواستن با خدا خواهی در تصاد است؟ یا مگر کسی وقتی شوقی به بهشت داشته باشد اصلا غیر از شوق بخدا است؟ این همه آیات الهی در قران در مورد نعمت های بهشتی و حتی مخصوص مقربین برای چه عنوان شده؟ بالا ترین درجه در قران برای مقربین مطرح شده و بهشت آنها را هم بصورت نعمت های بهشتی در کنار روح و ریحان معرفی نموده حال آیا یک انسان مقرب می تواند بگوید من نعمت ها را نمی خواهم فقط خود خدا را می خواهم؟ مگر جدایی بین این نعیم بهشتی و خدا هست؟ مگر حورالعین جلوه تام خدا نیست؟ آیا یک عارف بالله از حور العین فراری است و فقط خدا را می خواهد؟
پاسخ استاد اصغر طاهرزاده:
«و هیچ جنبده اى در زمین و پرنده اى که با دو بال خود مى پرد نیست مگر اینکه آنها نیز مانند شما گروههائى هستند، و همه به سوى پروردگار خود محشور خواهند شد، ما در کتاب از بیان چیزى فروگذار نکردیم»
گفتارى پیرامون اجتماعات حیوانى
این آیه خطابش به مردم است، و مى فرماید حیوانات زمینى و هوائى همه امتهائى هستند مثل شما مردم، و معلوم است که این شباهت تنها از این نظر نیست که آنها هم مانند مردم داراى کثرت و عددند، چون، جماعتى را به صرف کثرت و زیادى عدد، امت نمى گویند، بلکه وقتى به افراد کثیرى امت اطلاق مى شود که یک جهت جامعى این کثیر را متشکل و به صورت واحدى درآورده باشد، و همه یک هدف را در نظر داشته باشند حال چه آن هدف، هدف اجبارى باشد و چه اختیارى.
قال الله تعالی:
هر کس به مقتضاى رضاى من عمل کند من او را به سه خصلت وا مى دارم:
اول: شکرى به او یاد مى دهم که آمیخته با جهل نباشد.
دوم: به ذکرى موفقش مى کنم که فراموشى در آن راه نداشته باشد.
سوم: محبتى از خودم در دلش مى اندازم که محبت هیچ یک از مخلوقاتم را بر آن محبت ترجیح ندهد.