روایاتى در بیان گناهان کبیره
روایاتی در بیان گناهان کبیره
«گناهان کبیره آن گناهانى است که خداى تعالى آتش دوزخ را بر مرتکب آن حتمى دانسته است.»
و در کتاب فقیه و تفسیر عیاشى از امام باقر (علیه السلام) روایت کرده که درباره گناهان کبیره فرمود:
«هر عملى خدا مرتکب آن را تهدید به آتش کرده، کبیره است.»
و در کتاب ثواب الاعمال از امام صادق (علیه السلام) نقل کرده که فرمود:
هر کس اجتناب کند از هر عملى که خدا در برابر آن تهدید به آتش کرده، در صورتى که ایمان داشته باشد، (و بخاطر اطاعت از خدا آن عمل را انجام ندهد)، خداى سبحان سیئات او را تکفیر مى کند، و در منزلگاهى آبرومند و ارجمند داخل مى سازد، و کبایر هفتگانه اى که باعث آتش مى شوند عبارتند از کشتن انسانى بدون مجوز و عقوق والدین (یعنى رنجانیدن آنان) و خوردن ربا، و برگشتن به کفر بعد از دورى کردن از آن، و تهمت زدن زنا به زن پاکدامن، و خوردن مال یتیم، و فرار از جنگ.
علامه طباطبایی:
روایات از طرق شیعه و سنى در شمار عدد کبایر بسیار است، و در این بحث عده اى از آنها از نظر خواننده مى گذرد، چیزى که هست در روایات آینده یکى از کبایر هفتگانه را شرک به خدا شمرده اند مگر در این روایت که نامى از آن برده نشده، و اى بسا امام صادق (علیه السلام) شرک را از بین آن هفت کبیره بیرون کرده، بدین جهت خصوص شرک از بزرگترین کبیره ها بوده، و جمله: (در صورتى ایمان به خدا داشته باشد) به همین نکته اشاره دارد.
امام صادق (ع ) گناهان کبیره را یکى یکى نام مى برد
و در مجمع البیان است عبدالعظیم بن عبداللّه حسنى از ابى جعفر محمد بن على (جواد) از پدرش على بن موسى الرضا از پدرش موسى بن جعفر (علیهم السلام ) روایت کرده که فرمود:
عمرو بن عبید بصرى بر (پدرم) امام صادق (علیه السلام) درآمد، همین که سلام کرد و نشست، این آیه را تلاوت کرد:
«الّذین یجتنبون کبائر الاثم و الفواحش» و آنگاه از خواندن بقیه آیه خوددارى کرد، امام صادق (علیه السلام) پرسید چرا سکوت کردى؟ گفت: دوست دارم اول گناهان کبیره را از نظر قرآن کریم بشناسم،
حضرت فرمود: عیبى ندارد، اى عمرو بزرگترین کبایر:
۱. شرک به خداى تعالى:
به دلیل این کلام خداى عزوجل که مى فرماید:
«ان اللّه لایغفر ان یشرک به»
و این آیه که مى فرماید:
«انه من یشرک باللّه فقد حرم اللّه علیه الجنّة و ماویه النار»
«و کسى که به خدا شرک بورزد، خدا بهشت را بر او حرام کرده و جایگاهش آتش است.»
۲. نومیدى از رحمت او:
چون در این باره فرموده:
«انّه لاییاس من روح اللّه الّا القوم الکافرون»
«و از رحمت خدا ماءیوس نمى شوند مگر مردم کافر»
۳. ایمنى از مکر خداى تعالى:
چون خداى تعالى او را خاسر و زیانکار خوانده، و فرموده،
«فلا یاءمن مکر اللّه الّا القوم الخاسرون»
۴. عقوق والدین:
و یکى دیگر از گناهان کبیره اى که در قرآن آمده عقوق والدین است و آن این است که عاق والدین را جبار و شقى نامیده و از قول عیسى (علیه السلام) نقل کرده که فرمود:
«و برّا بوالدتى و لم یجعلنى جبارا شقیّا»
«خدا مرا نیکوکار نسبت به مادرم کرده، و مرا جبار و شقى نکرد.»
۵. قتل نفس:
از گناهان کبیره قتل نفس است (یعنى کشتن انسانى که خداى تعالى خون او را محترم قرار داده) و در نتیجه بدون حق نباید کشته شود، و درباره این گناه فرموده:
«و من یقتل مؤمن امتعمّدا فجزاوه جهنم خالدا فیها»
«و کسى که مؤمنى را عمدا به قتل برساند، کیفرش جهنم است، در حالى که همیشه در آن خواهد بود.»
۶. نسبت زنا به زنان بى گناه دادن:
که خداى تعالى درباره این گناه فرموده:
«ان الّذین یرمون المحصنات الغافلات المؤمنات لعنوا فى الدنیا و الاخرة و لهم عذاب عظیم.»
«کسانى که زنان مؤمن پاکدامن و از همه جا بى خبر را تهمت زنا مى زنند، در دنیا و آخرت لعنت شده اند، و عذابى عظیم دارند.»
۷. خوردن مال یتیم:
از گناهان کبیره است، چون قرآن کریم درباره اش مى فرماید:
«ان الّذین یاکلون اموال الیتامى ظلما...»
«کسانى که اموال ایتام را به ظلم مى خورند جز این نیست که آتش در شکم خود مى کنند.»
۸. فرار از جنگ:
چون خداى تعالى درباره آن مى فرماید:
«و من یولهم یومئذ دبره الّا متحرّفا لقتال او متحیزا الى فئه فقد باء بغضب من اللّه و ماویه جهنم و بئس المصیر»
«و کسی که پشت به دشمن کند، بدون اینکه بخواهد حیله جنگى بکار برده، و یا به جمعیتى بپیوندد تا او را کمک کنند، با خشمى از خدا روبرو شده، و چنین کسى جاى در دوزخ دارد، که چه بد سرانجامى است.»
۹. ربا خوارى:
که خداى تعالى درباره آن فرموده:
«الّذین یاکلون الربوا لایقومون الا کما یقوم الذى یتخبطه الشیطان من المسّ»
«آنها که ربا مى خورند از جاى بر نمى خیزند مگر مثل کسى که شیطان با تماس خود مخبطش کرده»
و نیز درباره رباخواران فرموده:
«فان لم تفعلوا فاذنوا بحرب من اللّه و رسوله»
«حال اگر باز هم از این عمل دست بردار نیستید، اعلام جنگ با خدا و رسولش دهید.»
۱۰. جادوگرى و (سحر):
چون خداى تعالى درباره آن فرموده:
«و لقد علموا لمن اشتریه ماله فى الاخرة من خلاق»
«ساحران به خوبى مى دانند کسى که سحر را بر کتاب خدا ترجیح دهد در آخرت نصیبى ندارد.»
۱۱. زنا:
زیرا خداى تعالى مى فرماید:
«و من یفعل ذلک یلق اثاما، یضاعف له العذاب یوم القیمه و یخلد فیه مهانا»
«و کسى که این گناه را مرتکب شود با عقوبتى روبرو خواهد شد و روز قیامت عذاب براى او مضاعف گشته با ذلت در آن جاودانه خواهد زیست.»
۱۲. سوگند دروغ:
چون خداى تعالى درباره آن مى فرماید:
«ان الّذین یشترون بعهد اللّه و ایمانهم ثمنا قلیلا اولئک لاخلاق لهم فى الاخرة»
«مسلما کسانى که با عهد خدا و سوگندهاشان بهایى اندک را به دست مى آورند، اینان در آخرت هیچ بهره اى ندارند.»
۱۳. غلول یا دزدیدن از غنیمت:
که خداى تعالى درباره آن فرمود:
«و من یغلل یات بما غل یوم القیمه»
و کسى که از غنیمت بدزدد، و در آن خیانت کند، روز قیامت با همان خیانتش مى آید.
۱۵. ندادن زکات واجب:
چون خداى سبحان درباره آن مى فرماید:
«یوم یحمى علیها فى نار جهنم فتکوى بها جباههم و جنوبهم و ظهورهم...»
«روزى که بر آن گنجینه ها در آتش جهنم مى دمند، تا سرخ شود، آنگاه با همان پولها پیشانى و پشت و پهلویشان را داغ مى زنند.»
۱۶. شهادت دروغ، و کتمان شهادت:
چون خداى تعالى فرموده:
«و من یکتمها فانه آثم قلبه»
و کسی که شهادت را کتمان کند قلبش گنه کار است.
۱۷. شرب خمر و مى گسارى:
زیرا خداى تعالى آن را معادل بت پرستى قرار داده است.
۱۸. ترک نماز عمدا:
۱۹. ترک هر عملى که خداى تعالى آن را واجب کرده:
به دلیل این که رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله) فرمود:
«کسى که نماز را عمدا ترک کند ذمه خدا و ذمه رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله ) از او برى و بیزار است.»
زیرا خداى تعالى فرموده:
«اولئک لهم اللعنه و لهم سوء الدار»
«اینان مشمول لعنت خدایند، و منزل بد که همان دوزخ است از آن ایشان است.»
موسى بن جعفر (علیه السلام) راوى حدیث سپس اضافه فرموده: که عمرو بن عبید از نزد امام صادق (علیه السلام) بیرون مى شد، در حالى که صدایش به گریه بلند بود، و مى گفت: هلاک شد هر کس که به راى خود فتوا داد، و با شما - اهل بیت رسول (صلى اللّه علیه و آله) _ در فضیلت و علم معارضه کرد.
آنچه از این حدیث شریف استفاده مى شود
اول این که:
همانطور که نظر ما در معناى کبیره بود، گناه کبیره عبارت است از آن گناهى که با لحنى شدید از آن نهى شده باشد، و یا در نهى از آن اصرار و یا تهدید به آتش شده باشد، حال چه این که آن نهى در کتاب خداى تعالى باشد یا در سنت، همچنان که این معنا در موارد استدلال امام صادق (علیه السلام) به خوبى به چشم مى خورد، و از این حدیث همان معنایى استفاده مى شود که در حدیث کافى آمده بود: که «گناه کبیره آن گناهى است که خداى تعالى عذاب آتش را بر آن واجب کرده باشد»، و نیز حدیث فقیه و تفسیر عیاشى که داشت «کبیره آن گناهى است که خداى تعالى مرتکب آن را تهدید به آتش کرده باشد»، پس مراد از واجب کردن و تهدید نمودن اعم است از اینکه تصریح به آن کرده باشد، و یا این وجوب و تهدید را به اشاره فهمانده باشد، چه این که در کلام خداى عزوجل آمده باشد و یا در کلام و حدیث رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله).
و من گمان مى کنم حدیثى هم که در این باره از ابن عباس روایت شده همین طور است، یعنى مراد ابن عباس از تهدید به آتش اعم از تصریح و تلویح و از قرآن و حدیث است، شاهد این معنا عبارتى است که در تفسیر طبرى از ابن عباس روایت شده، و آن عبارت این است که مى گوید: کبایر عبارتند از هر گناهى خداى تعالى بیان حرمت آن را با مساله آتش و غضب یا لعنت و یا عذاب ختم کرده باشد، باز از اینجا روشن مى شود آن روایتى که در تفسیر طبرى و غیر آن نقل شده که :
«هر چه خداى تعالى از آن نهى کرده کبیره است»، مخالف با این روایات در معناى کبیره نیست، بلکه خواسته است بگوید: همه گناهان در مقایسه با حقارت انسان و عظمت پروردگارش کبیره است.
مطلب دوم:
که با این روایت روشن مى شود، این است که اگر در بعضى از روایات گذشته و آینده کبیره ها منحصر در هشت و یا نه کبیره شده، نظیر بعضى از روایات نبویه اى که از طرق اهل سنت نقل شده، و یا منحصر در بیست کبیره شده، نظیر این روایات و یا هفتاد نظیر روایاتى دیگر، همه به اعتبار اختلافى است که در بزرگى گناه است، همچنان که در روایت مورد بحث درباره شرک به خداى تعالى تعبیر کرده بود به بزرگترین کبایر، و در الدرالمنثور است که بخارى و مسلم و ابو داود و نسایى و ابن ابى حاتم از ابى هریره روایت کرده اند که گفت:
رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله ) فرمود: از هفت گناه کشنده اجتناب کنید،
اصحاب پرسیدند: آن هفت گناه کدام است، یا رسول اللّه فرمود:
«شرک به خدا و کشتن بناحق انسانى که خونش محترم است، و سحر و رباخوارى، و خوردن مال یتیم، و پشت کردن به لشگر دشمن در روز جنگ، و تهمت زنا به زنان مؤمن (بى گناه و از همه جا بى خبر) زدن.»