«قرآن و معنای تاریخی بودن تفکر»
«قرآن و معنای تاریخی بودن تفکر»
«نزدیک ترین راه در مورد شهادت دادن بین انسانها»
«برکات ذات گشودة انسان نسبت به حقیقت»
«برکات فرایندی حضور توحیدی در تاریخ»
«راه کسب رضایت الهی در دیروز و امروز تاریخ ما»
«ادعای همراهی با مومنین بدون مبارزه با استکبار»
«راههای انس با خدا از طریق رعایت احکام الهی»
در الدر المنثور است که احمد، بخارى، مسلم و نسائى از ابى موسى روایت کرده اند که گفت:
رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) فرمود:
مثل هدایت و علمى که خداوند مرا بدان مبعوث فرمود مثل باران شدیدى است که در سرزمینى ببارد،
قسمتى از آن زمین، آب را در خود فرو برد و در نتیجه گیاهان بسیار برویاند،
قسمتى دیگر که بایر است آب را در خود نگهداشته و مردم از آن آب نوشیده و سیراب شوند و با آن زراعت خود را نیز مشروب سازند،
قسمتى دیگر بلندى ها و کوه هاى سنگى است که نه آب را در خود نگهدارى و ذخیره مى کند و نه گیاهى در خود مى رویاند.
مردم نسبت به دین من نیز سه طایفه اند:
«تحلیل های زیبا و غفلت از حضور تاریخی اسلام»
«پوچی زندگی و عدم همراهی با رسول خدا»
«قرآن و معنای وحدت وجود»
«معنای مراقبه بر مبنای وحدت وجود»
در تفسیر عیاشى از ابان بن تغلب روایت شده که گفت:
امام صادق (علیه السلام) به من فرمود:
خیال مى کنى که اگر خداوند به کسى نعمتى مى دهد از کرامت آن کس است؟ و اگر دریغ مى دارد از خوارى او است؟ نه، چنین نیست، مال مال خدا است که به ودیعه بدست هر کس بخواهد مى سپارد، و خوردن، آشامیدن، پوشیدن، نکاح و سوارى و سایر انواع تصرفات در آن را مباح کرده به شرطى که رعایت اعتدال و اقتصاد را بنمایند و مازاد آن را به فقراى مؤمن رسانیده یا با آن امور خود را اصلاح کنند، وگرنه همه آن تصرفات حرام خواهد بود. آنگاه جمله «و لا تسرفوا انه لا یحب المسرفین» را تلاوت نمود.
سپس فرمودند:
و در کافى به سند خود از اسحاق بن عبدالعزیز از بعضى از اصحاب خود نقل کرده که گفت:
خدمت امام صادق (علیه السلام) عرض کردم در راه مکه بودیم و مى خواستیم احرام ببندیم لذا نوره کشیدیم، و چون سبوس همراه نداشتیم که به بدن خود بمالیم و اثر نوره را از بدن بزداییم ناگزیر قدرى آرد به خود مالیده و با آن رفع حاجت نمودیم، من ناگهان به این فکر افتادم که این چه کارى بود کردم، و خدا مى داند که چقدر ناراحت شدم. حضرت فرمود: آیا ترس تو از این جهت است که مبادا اسراف کرده باشى؟
عرض کردم: آرى،
فرمود:
پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم):
«قلم بر سعادت کسى که ایمان آورده و تقوای الهی پیشه ساخته خشکیده است.»
(شرح: از قضاها و تقدیرات حتمی خداوند بر همه مومنانی که خود را با تقوای الهی حفظ می نمایند این است که آنها را سعادتمند خواهد نمود.)
«تفسیر المیزان. جلد ۸. بحث روایی آیات ۲۶ الی ۳۶ سوره اعراف»
«عشق به زندگی و فاصلة اسلام از رهبانیت»
«معرفت توحیدی و اتحاد بین ادیان»
«جایگاه پیامبر در نسبتهای مختلف انسانی» (۲)
«جایگاه تفسیر انفسی نسبت به تفسیر آفاقی»
«فتح قدسی و آثار آن»
«معنای فتح مبین بر قلب پیامبر (ص)»
این دو آیه خبر مى دهد از میزانى که عمل بندگان با آن سنجیده مى شود یا خود بندگان را از جهت عمل وزن مى کند؛ از آیات دیگرى نیز این معنا که مراد از وزن، حساب اعمال است استفاده مى شود، مانند آیه:
وَنَضَعُ الْمَوَازِینَ الْقِسْطَ لِیَوْمِ الْقِیَامَةِ فَلَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیْئًا ۖ وَإِن کَانَ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِّنْ خَرْدَلٍ أَتَیْنَا بِهَا ۗ وَکَفَىٰ بِنَا حَاسِبِینَ (آیه ۴۷ سوره انبیا)
و از آن روشن تر آیه:
یَوْمَئِذٍ یَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتَاتًا لِّیُرَوْا أَعْمَالَهُمْ (۶) فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَهُ (۷) وَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ (۸) است، که عمل را ذکر کرده و سنگینى را به آن نسبت داده است و کوتاه سخن اینکه منظور از «وزن» سنگینى اعمال است، نه صاحبان اعمال.
آیه مورد بحث اثبات مى کند که براى نیک و بد اعمال وزنى هست، لیکن از آیه «أُولَٰئِکَ الَّذِینَ کَفَرُوا بِآیَاتِ رَبِّهِمْ وَلِقَائِهِ فَحَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فَلَا نُقِیمُ لَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَزْنًا (آیه ۱۰۵ کهف) استفاده مى شود که اعمال حبط شده برایش وزنى نیست و تنها اعمال کسانى در قیامت سنجیده مى شود که اعمالشان حبط نشده باشد، پس هر عملى که حبط نشده باشد چه نیک و چه بد ثقلى و وزنى دارد، و میزانى است که آن وزن را معلوم مى کند. (۱)
در تفسیر برهان از برقى نقل مى کند که وى به سند خود از عبدالله بن سلیمان عامرى از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده که فرمود:
همواره در روزى زمین از ناحیه پروردگار حجتى که حلال و حرام خدا را بشناسد و به راه خدا دعوت کند بوده و خواهد بود، و این رابطه بین خدا و خلق هیچگاه در زمین قطع نمى شود مگر چهل روز مانده به قیامت که در آن چهل روز خداوند حجت خود را از زمین برمى دارد،
و در امالى شیخ به سند خود از مسعدة بن زیاد روایت شده که گفت:
از امام صادق (علیه السلام) شنیدم که در پاسخ کسى که معناى جمله «فلله الحجة البالغة» را پرسید، فرمود: خداى تعالى روز قیامت به یک یک بندگان خود مى فرماید: بنده من! بگو ببینم در دنیا عالم بودى یا جاهل؟
«فرهنگ انتظار و نجات از اکنون زدگی»
«عدم تاثیر القاب مختلف در سعادت انسان»