«با خبر شدیم که استاد طاهرزاده مبتلا به کرونا شده اند. آیا صحت دارد؟»
«با خبر شدیم که استاد طاهرزاده مبتلا به کرونا شده اند. آیا صحت دارد؟»
«راه نجات از مرگ سخت»
«رهنمودهای سلوکی و اخلاقی- جلسة چهارم - ۱۳۹۸/۱۱/۲۸»
«استاد اصغر طاهرزاده»
این دو آیه خبر مى دهد از میزانى که عمل بندگان با آن سنجیده مى شود یا خود بندگان را از جهت عمل وزن مى کند؛ از آیات دیگرى نیز این معنا که مراد از وزن، حساب اعمال است استفاده مى شود، مانند آیه:
وَنَضَعُ الْمَوَازِینَ الْقِسْطَ لِیَوْمِ الْقِیَامَةِ فَلَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیْئًا ۖ وَإِن کَانَ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِّنْ خَرْدَلٍ أَتَیْنَا بِهَا ۗ وَکَفَىٰ بِنَا حَاسِبِینَ (آیه ۴۷ سوره انبیا)
و از آن روشن تر آیه:
یَوْمَئِذٍ یَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتَاتًا لِّیُرَوْا أَعْمَالَهُمْ (۶) فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَهُ (۷) وَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ (۸) است، که عمل را ذکر کرده و سنگینى را به آن نسبت داده است و کوتاه سخن اینکه منظور از «وزن» سنگینى اعمال است، نه صاحبان اعمال.
آیه مورد بحث اثبات مى کند که براى نیک و بد اعمال وزنى هست، لیکن از آیه «أُولَٰئِکَ الَّذِینَ کَفَرُوا بِآیَاتِ رَبِّهِمْ وَلِقَائِهِ فَحَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فَلَا نُقِیمُ لَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَزْنًا (آیه ۱۰۵ کهف) استفاده مى شود که اعمال حبط شده برایش وزنى نیست و تنها اعمال کسانى در قیامت سنجیده مى شود که اعمالشان حبط نشده باشد، پس هر عملى که حبط نشده باشد چه نیک و چه بد ثقلى و وزنى دارد، و میزانى است که آن وزن را معلوم مى کند. (۱)
در تفسیر برهان از برقى نقل مى کند که وى به سند خود از عبدالله بن سلیمان عامرى از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده که فرمود:
همواره در روزى زمین از ناحیه پروردگار حجتى که حلال و حرام خدا را بشناسد و به راه خدا دعوت کند بوده و خواهد بود، و این رابطه بین خدا و خلق هیچگاه در زمین قطع نمى شود مگر چهل روز مانده به قیامت که در آن چهل روز خداوند حجت خود را از زمین برمى دارد،
و در امالى شیخ به سند خود از مسعدة بن زیاد روایت شده که گفت:
از امام صادق (علیه السلام) شنیدم که در پاسخ کسى که معناى جمله «فلله الحجة البالغة» را پرسید، فرمود: خداى تعالى روز قیامت به یک یک بندگان خود مى فرماید: بنده من! بگو ببینم در دنیا عالم بودى یا جاهل؟
و در الدرالمنثور است که ابن ابى الدنیا در کتاب امل و ابن ابى حاتم و بیهقى در کتاب شعب از ابى سعید خدرى روایت کرده اند که گفت:
اسامة بن زید غلام نوزادى را به نسیه به مدت یک ماه به صد دینار خرید و من خود شنیدم که رسول خدا (صلى الله علیه وآله و سلم) مى فرمود:
آیا از اسامه عجب ندارید که نوزادى را به مدت یک ماه خریدارى نموده؟ مگر او مى داند که تا یک ماه دیگر زنده است، و مى تواند بدهیش را بپردازد، راستى چه آرزوى درازى؟ سوگند به کسى که جان من در دست او است هیچ وقت نشده که من چشم باز کنم و خیال کنم که مى توانم دوباره مژه بر هم نهم و قبل از بر هم نهادن پلک چشمم از دنیا نمی روم، و هیچ وقت نشده که به طرفى نگاه بیندازم و خیال کنم که مى توانم چشمم را قبل از آنکه قبض روحم کنند بجاى خود برگردانم، و هیچ نشده که لقمه اى در دهن بگذارم و پندارم که می توانم قبل از آنکه قبض روحم کنند آن را فروبرم.
حضرت امام و دیگران فرموده اند انسان موحد بخاطر شوق به بهشت و ترس از جهنم خدا را عبادت نمی کند و این ترس از دوزخ و شوق بهشت یک مرحله بسیار پایین از بندگی است. حال سوالی اینجاست چرا در ادعیه منصوب به ائمه اطهار (ع) این نعمتهای بهشتی درخواست شده؟ چرا امیر المومنین علی (ع) اینقدر از آتش و عذاب های دوزخ نام برده اند و اظهار خوف نموده اند؟ مگر در قیامت نعمت های بهشتی همان جلوه های ظهور حق تعالی نیستند؟ و مگر بهشت خواستن با خدا خواهی در تصاد است؟ یا مگر کسی وقتی شوقی به بهشت داشته باشد اصلا غیر از شوق بخدا است؟ این همه آیات الهی در قران در مورد نعمت های بهشتی و حتی مخصوص مقربین برای چه عنوان شده؟ بالا ترین درجه در قران برای مقربین مطرح شده و بهشت آنها را هم بصورت نعمت های بهشتی در کنار روح و ریحان معرفی نموده حال آیا یک انسان مقرب می تواند بگوید من نعمت ها را نمی خواهم فقط خود خدا را می خواهم؟ مگر جدایی بین این نعیم بهشتی و خدا هست؟ مگر حورالعین جلوه تام خدا نیست؟ آیا یک عارف بالله از حور العین فراری است و فقط خدا را می خواهد؟
پاسخ استاد اصغر طاهرزاده:
در اینجا ممکن است کسانى اعتراض کرده، بگویند: گویا دانشمندان حیوان شناس هم همه متفق باشند بر اینکه غیر انسان، از انواع حیوانات، هیچ نوعى نیست که از موهبت اختیار برخوردار باشد، به شهادت اینکه مى بینیم کارهاى حیوانات را مانند کارهاى نباتات طبیعى و غیر اختیارى مى دانند، و شاید حق هم با ایشان باشد، براى اینکه مى بینند وقتى حیوان به چیزى که نفعش در آن است برخورد نماید، مثلا وقتى گربه به موش و شیر به شکار دست بیابد از اقدام به عمل نمى تواند خوددارى نماید، و همچنین موش و شکار وقتى به دشمن خونخوار خود برمى خورند، نمى توانند از فرار خوددارى کنند، با این حال چگونه مى توان گفت حیوانات دیگر هم مانند انسان داراى سعادت و شقاوت اختیارى هستند؟
شخصى از امام صادق (علیه السلام) پرسید: آیا عیسى بن مریم کسى را بعد از مردنش زنده کرده، به طورى که عمرى را براى مدتى از سر گرفته باشد و مانند سایرین غذا خورده و بچه دار شده باشد؟ (۱)
حضرت فرمود:
«آخر الزمان در کلام پیامبر اکرم (ص)»
عبد الله بن عباس می گوید: با رسول خدا به زیارت حج رفتیم ، همان حجى که بعد از آن رسول خدا (ص) از دنیا رفت ، و یا به عبارت دیگر حجة الوداع - رسول خدا (ص) در کعبه را گرفت و سپس روى نازنین خود را به طرف ما کرد و فرمود: مى خواهید شما را خبر دهم از علامات قیامت؟
و در آن روز سلمان رضى الله عنه از هر کس دیگر به آن جناب نزدیک تر بود، لذا او در پاسخ رسول خدا (ص) عرضه داشت: بله یا رسول الله.
حضرت فرمود:
آیا خداوند توبه همه بندگان را می پذیرد؟
آیا انسان تا لحظه مرگ فرصت توبه دارد؟
توبه مقربین و معصومین به چه معناست؟
آیا اعتقاد به قبولی توبه از طرف خداوند باعث جری شدن گنهکار نمی شود؟
آیا توبه از شرک باعث بخشش همه گناهان حتی حق الناس می شود؟
خواهشمند است در خصوص این روایت توضیح بفرمایید. شما قبلا فرموده بودید موجود مجرد هیچگاه نمی میرد این چگونه مرگی است که در روایت از آن صحبت شده است؟
بنابر روایتی که از امام سجاد (ع) آمده است که ایشان میفرمایند:
«هنگامی که اسرافیل در صور میدمد مرگ، تمام موجودات را در کام خود فرو برده و سکوتی مرگبار عالم هستی را فرا میگیرد سپس خداوند به عزرائیل میفرماید: ای عزرائیل چه کسانی باقی ماندهاند؟ فرشته مرگ میگوید: «انتَ الحی الذی لا یموت» شما که هیچ گاه نمیمیری و جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و من.»
خداوند به عزرائیل دستور میدهد که روح آن سه فرشته مقرب درگاهش را قبض کند. سپس خداوند میفرماید: چه کسی مانده است؟
عزرائیل جواب میدهد: بنده ضعیف و مسکین تو عزرائیل، در این هنگام از طرف خدا خطاب میرسد. بمیر ای ملک الموت. عزرائیل صیحهای میزند که اگر این صیحه را مردم پیش از مرگ میشنیدند در اثر آن میمردند. وقتی تلخی مرگ در کامش پدیدار میشود، میگوید: اگر میدانستم جان کندن این مقدار سخت و تلخ است همانا در این باره با مومنین مدارا میکردم.
پاسخ استاد اصغر طاهرزاده:
«روایتی دربارة عرض بهشت و جهنم»
در مجمع البیان در ذیل آیه:
«جنه عرضها السموات و الارض»
از رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله) روایت کرده که شخصى از آن جناب پرسید: وقتى عرض بهشت همه آسمانها و زمین باشد پس دوزخ کجا است؟
رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله) فرمود:
شما فرمودید که بهشت و جهنم قراردادی نیستند بلکه صورت حقیقی خود اعمال هستند، از طرفی نیز فرمودید که بهشت و جهنم از قبل بوده اند و الان هم هستند. سوال: این بهشتی که صورت اعمال ماست چگونه قبل از اینکه ما وجود خارجی پیدا کنیم وجود داشته اند یعنی صورت اعمال قبل از خود عمل وجود داشته اند؟ چگونه؟
پاسخ استاد اصغر طاهرزاده:
عالمی مافوقِ این عالم، هماکنون موجود است و هماکنون نفس ناطقهی ما به آن عالم متصل است و هر عملی که ما در این دنیا انجام میدهیم، در ان دنیا مطابق هویت آن دنیایی محقق میشود و چون از این دنیا رفتیم، با اعمالِ پیشفرستادهی خود روبهرو میشویم.
شرح صوتی حدیث «یابن جُندب»
(دستورالعمل های سلوکی امام صادق (علیه السلام) به عبدالله بن جُندب)
توسط استاد اصغر طاهرزاده
«مجموعة بچه شیعه باس»
« قسمت هشتم»
حضرت امیر المومنین (علیه السلام) می فرمایند:
تکبر محل شکار بزرگ شیطان است.
«مستدرک الوسائل / ج 12 / ص 28»
«مجموعة بچه شیعه باس»
« قسمت هفتم»
امیر المومنین (علیه السلام) می فرمایند:
هرگاه از کاری ترسیدی خود را در آن بینداز
زیرا ترس از آن کار بزرگتر از خود آن کار است.
«بحارالانوار ج68 ص362»
«مجموعة بچه شیعه باس»
«قسمت ششم»
پیامبر اکرم «صل الله علیه و آله» می فرمایند :
زن را برای زیباییش به همسری مگیرید، زیرا ممکن است جمال و زیبایی زن باعث پستی و سقوط اخلاقیش شود.
همچنین به انگیزه مالش با او ازدواج نکنید، زیرا مال میتواند مایه طغیان او گردد،
بلکه به سرمایه دینش متوجّه باشید و با زن با ایمان ازدواج کنید.
• محجّة البضاء، ج37، ص85 •
آشنایی با سیر مطالعاتی کتابهای
استاد اصغر طاهرزاده
«جهت دانلود متن کتاب بر روی نام هر کتاب کلیک نمایید»
امروز یکی از دانشجوهایی که خونمون اومده بود قضیه ی جالب و در عین حال عبرت آموزی رو نقل کرد. گفت: با چند تا از رفیقام سوار تاکسی بودیم که راننده ی تاکسی برای اینکه ما رو نصیحت کنه که در این سنین جوانی مواظب خودتون باشید، گفت:
بیست سی سال قبل وقتی که 18 سالم بود ، توی محلمون یک زن خراب زندگی می کرد که شوهر هم داشت . یه بار وسوسه شدم که باهاش رابطه داشته باشم.
خوب نگاه کن!
این ماشین ها که هیچ!
آدم ها هم
پلاکشان «گذر موقت» است!
روزی حضرت محمد (ص) از جبرئیل سوال نمود که آیا فرشتگان خنده و گریه دارند؟
جبرئیل پاسخ داد: بله.
یکی از لحظاتی که فرشتگان الهی می خندند، زمانی است که زن بدحجاب و بی حجابی می میرد، و بستگانش او را در قبر قرار می دهند و روی آن را با خِشت و گِل و خاک می پوشانند تا بدنش دیده نشود. در آن هنگام فرشتگان می خندند و می گویند:
تا وقتی که جوان بود و با اندام خود هر کسی را تحریک می کرد و به گناه می انداخت پدر، برادر، شوهرش از خود غیرتی نشان نمی دادند و او را نپوشاندند، ولی اکنون که مرده و همه از دیدنش نفرت دارند، او را می پوشانند!
منابع :
1- مواعظ العددیه: 90.
2- فوائد الرضویه: 563.
3- بهشت جوانان: 172.
فهرست موضوعی مطالب پر بازدید قبلی «اوج پرواز»
با کلیک بر روی هر موضوع به مطالب مربوطه دسترسی خواهید یافت