استاد اصغر طاهرزاده:
«آقای دکتر عباسی!
ما به دنبال جذب نخبگان هستیم که نیاز به ادبیاتی فاخر دارد»
پیرو سوال یکی از دوستان در مورد حسن عباسی، متاسفانه جناب آقای طاهر زاده به بدترین شکل ممکن پاسخ سوال کننده را دادند. یعنی اینکه ایشان مشخصا این کلیپ مورد نظر را ندیدند و صرفا با عهد ذهنی خودشان پاسخ دادند و خودشان در این پاسخ چند اتهام به حسن عباسی زدند که اصلا قابل اغماض نیست. و اما اشکالات آقای طاهرزاده:
۱. ایشان را متهم به روحیه تکفیری کردند که خودش بی اخلاقی است و اگر کلیپ را ببینید متوجه می شوید که هیچ تکفیر و تفسیقی در این کلیپ وجود ندارد و دقیقا روزنامه های اصلاحاتی از حرف حسن روحانی و دکتر داوری نتیجه ی این را گرفتند که این آقایان می گویند که علم دینی نداریم و استفاده کامل هم کردند و آقای داوری هم هیچ موضع مخالفی نسبت به خبر منتشر شده در چند تا روزنامه نگرفتند.
۲. ایشان هرگز نگفتند که هر جا تثلیث هست پای مسیحیت وجود دارد. ایشان با توجه به گفته های هگل و کانت و دانشمندان غربی که خودشان اذعان کردند گفتند که مبنای علوم غربی تثلیثی هست. ادعای غربی هاست. نه حسن عباسی و آقای طاهرزاده با یک جدل خیلی به نظرم بی اخلاقانه مثال به قرآن و کلام پیامبر می زنند.
۳. جای بسی تاسف دارد که آقای طاهرزاده در نهایت بی اطلاعی ایشان را در حد داعش پایین می آورند و یک نیروی انقلابی را در نهایت تحجر از دایره انقلاب بیرون می کنند و حق این است که بر فرض هم که اشکالات شما وارد باشد که نیست! این مدل اتهام و حکم دادن بدون انصاف و اطلاع کاملا بی اخلاقی است و شما با کدام حجت شرعی به این راحتی این نیروی انقلابی را به راحتی هر چه تمام تر تا حضیض داعش پایین می آرید؟
۴. خود آقای طاهر زاده به این نکته تذکر می دهند که مبنای آقای داوری با مبنای علم دینی رهبری متفاوت است و این جای تعجب دارد که نمی گویند چرا و چطور مبنای آقای داوری به مبنای رهبری ترجیح دارد که ایشان را اندیشمند بزرگ جهان می دانند؟ در حالی که روزنامه های لیبرال و اصلاح طلب تمام زحمات پیامبران را به گند می کشند و آقای داوری هیچ حرفی نمی زنند.
۵. آقای طاهرزاده با حدود ۶۰ سال سن گویا انسان نپخته ای هستند که یک دوره بدون اطلاع از یک شخصی که در تیم خودی است دفاع می کنند و مدتی بعد بدون اطلاع تر از دفاع خودشان تبری می جویند. از کجا معلوم دو روز دیگر از این نظرشان تبری نجویند؟ انشاءالله که جواب خوبی برای این حالت داشته باشند.
۶. همان مبانی اخلاقی که ایشان به آن ارجاع می دهند را متاسفانه رعایت نمی کنند.
پاسخ استاد اصغر طاهرزاده:
استاد اصغر طاهرزاده:
«هر چه ضربه می خوریم از روحیه های امثال دکتر عباسی است»
سلام خدمت استاد طاهرزاده عزیز:
دکتر عباسی در یک کلیپی با نام «مسیحیان امت پیامبر» که اخیرا منتشر کرده اند صحبت هایی در مورد دکتر داوری می کنند که بسیار جای تعجب بنده شد. اتهامات موجود در این کلیپ به قدری زیاد است که فقط خواهش می کنم خودتان ببنید. با توجه به اینکه عده ای از جوانان انقلابی از ایشان درس می گیرند خواهش می کنم نظر خود را در مورد حرف های ایشان بیان کنید. سوای تهمت هایی که به دکتر داوری زده شده به طور کلی ایشان قائل به نظریه ای به نام علوم تثلیثی هستند که با چماق این نظریه بر سر هر اندیشمندی که بخواهند می کوبند. اگر صلاح می دانید در مورد این نظریه هم یادداشتی مرقوم بفرمایید.
«لینک کلیپ سخنرانی دکتر عباسی»
پاسخ استاد اصغر طاهرزاده:
نظر جنابعالی در رابطه با این موضوع مهم یعنی رخدادهای ۲۲ بهمن این سالها که هر سال به شکلی خاص و با پیامی جدید به صحنه میآید، چیست؟ گویا انقلاب چیزهایی در درون دارد که هرسال، شمّهای از آن را در ۲۲ بهمنها رو میکند. بنده حیرانم که از یک طرف، همهچیز به ظاهر حکایت از آن میکند که مردم از دست انقلاب عصبانیاند و از طرف دیگر میبینیم ماورای سختیها و حتی خیانتها، نگاه دیگری به انقلاب دارند و به قول خودشان انقلابشان را دوست دارند و برای حفظ آن حاضرند جان بدهند. استاد: قضیه چیست؟
پاسخ استاد طاهرزاده:
«امام خمینی نقطة کانونی اراده مردم ایران»
«معرفت به خدا عامل حفاظت از لغزشهای دنیا»
«خطرات محبت به یهود و نصاری برای نظام اسلامی»
«تفاوت شریعت ها و امتحان امت ها»
«راز هرج و مرج جامعة امروزین بشر»
«محبت به خدا و راه وصول به آن»
در اینجا ممکن است کسانى اعتراض کرده، بگویند: گویا دانشمندان حیوان شناس هم همه متفق باشند بر اینکه غیر انسان، از انواع حیوانات، هیچ نوعى نیست که از موهبت اختیار برخوردار باشد، به شهادت اینکه مى بینیم کارهاى حیوانات را مانند کارهاى نباتات طبیعى و غیر اختیارى مى دانند، و شاید حق هم با ایشان باشد، براى اینکه مى بینند وقتى حیوان به چیزى که نفعش در آن است برخورد نماید، مثلا وقتى گربه به موش و شیر به شکار دست بیابد از اقدام به عمل نمى تواند خوددارى نماید، و همچنین موش و شکار وقتى به دشمن خونخوار خود برمى خورند، نمى توانند از فرار خوددارى کنند، با این حال چگونه مى توان گفت حیوانات دیگر هم مانند انسان داراى سعادت و شقاوت اختیارى هستند؟
۱. آیا حیوانات غیر انسانى هم نظیر انسان حشر دارند یا نه؟
آیه «ثم الى ربهم یحشرون» متکفل جواب از این سؤال است، همچنانکه آیه «و اذا الوحوش حشرت» قریب به آن مضمون را افاده مى کند، بلکه از آیات بسیار دیگرى استفاده مى شود که نه تنها انسان و حیوانات محشور مى شوند، بلکه آسمانها و زمین و آفتاب و ماه و ستارگان و جن و سنگها و بتها و سایر شرکائى که مردم آنها را پرستش مى کنند و حتى طلا و نقرهاى که اندوخته شده و در راه خدا انفاق نگردیده همه محشور خواهند شد، و با آن طلا و نقره پیشانى و پهلوى صاحبانشان داغ مى شود.
«تصدیق انبیای گذشته شرط درک حقیقت»
«و هیچ جنبده اى در زمین و پرنده اى که با دو بال خود مى پرد نیست مگر اینکه آنها نیز مانند شما گروههائى هستند، و همه به سوى پروردگار خود محشور خواهند شد، ما در کتاب از بیان چیزى فروگذار نکردیم»
گفتارى پیرامون اجتماعات حیوانى
این آیه خطابش به مردم است، و مى فرماید حیوانات زمینى و هوائى همه امتهائى هستند مثل شما مردم، و معلوم است که این شباهت تنها از این نظر نیست که آنها هم مانند مردم داراى کثرت و عددند، چون، جماعتى را به صرف کثرت و زیادى عدد، امت نمى گویند، بلکه وقتى به افراد کثیرى امت اطلاق مى شود که یک جهت جامعى این کثیر را متشکل و به صورت واحدى درآورده باشد، و همه یک هدف را در نظر داشته باشند حال چه آن هدف، هدف اجبارى باشد و چه اختیارى.
«انقلاب اسلامی و انسانهایی که در حال تولدند»
«ارادة الهی در تصفیة نهضت توحیدی»
«انقلاب اسلامی و نهایت خطر کردن»
«راه های نجات از مسخ شدن در این زمان»
«هزینه های تاکید بر حقوق انسانی در اسلام»
«بررسی برده داری در تاریخ»
«قسمت ششم: ادامه برده داری در عصر جدید»
«بررسی برده داری در تاریخ»
«قسمت پنجم: برده داری در آمریکا»
بردهداری در ایالات متحده آمریکا عملی قانونی بود که بین سدههای ۱۷ و ۱۹ میلادی در ایالات متحده انجام میشد. بردهداری پیش از آن نیز تحت استعمار بریتانیا انجام میشد. بعدها در مستعمرات سیزدهگانه در زمان اعلامیه استقلال ایالات متحده در سال ۱۷۷۶ نیز بردهداری رسماً ادامه یافت. پس از جنگهای داخلی، تمایلات ضد بردهداری بهتدریج در ایالات شمالی گسترش پیدا کرد اما در جنوب، توسعهٔ سریع صنعت پنبه از سال ۱۸۰۰ باعث شد که ایالتهای جنوبی به شدت متکی به بردهها شوند و بکوشند تا آن را در سرزمینهای غربی جدید نیز شایع کنند. ایالات متحده بهوسیلهٔ خط میسون-دیکسون که مریلند (بردهدار) و پنسیلوانیا (آزاد) را جدا میکرد به دو قطب ایالتهای بردهدار و ایالتهای آزاد تقسیم شده بود.
«بررسی برده داری در تاریخ»
«قسمت چهارم: رفتار و سیره اسلام دربارة بردگان»
رفتار و سیره اسلام درباره غلامان و کنیزان چگونه است؟
بعد از آنکه بردگى بر غلام و یا کنیزى مستقر گردید آن غلام و کنیز «ملک یمین» شده و تمامى منافع عملش براى غیر خواهد شد، و در مقابل:
۱. هزینه زندگیش بر عهده مالکش خواهد بود،
۲. اسلام سفارش کرده که مولا با عبد خود معامله پدر و فرزندى نموده
۳. او را یکى از اهل بیت خود حساب کنند،
۴. بین او و آنان در لوازم و احتیاجات زندگى فرق نگذارد،
«بررسی برده داری در تاریخ»
«قسمت سوم: برده گیری اسرای جنگی در جنگ مسلمین با کفار، در اسلام پذیرفته شده است»
پس روشن شد که اسلام از آن سه سبب مذکوره به بندگی کشیدن، دو سببش را لغو کرده و تنها مسأله جنگ را باقى گذاشت و سببیت آن را براى به بندگی گرفتن لغو نفرمود، آرى آن را هم تنها در جنگهایى معتبر دانست که بین مسلمین و کفار اتفاق افتد که در این صورت مسلمین مى توانند اسیر کافر را به بندگی نمایند، نه جنگهایى که بین خود مسلمین رخ مى دهد،
«زندگی های کاغذی و محرومیت از فتح تاریخی»