«معرفت النفس»
و مراحل رجوع به حقیقت در این تاریخ
«همراه با شرح صوتی استاد اصغر طاهرزاده»
با سلام خدمت استاد عزیز:
۱. در تفسیر آیه: «ان اللّه لا یغفر ان یشرک به و یغفر مادون ذلک لمن یشاء.» در بخش روایات وارده در ذیل این آیه، جناب علامه می فرمایند:
«و اما آیاتى که قاتل نفس محترمه و بدون حق را و نیز رباخوار و قاطع رحم را تهدید مى کند به آتش جاودانه صرف اعلام خطر است، نظیر آیات زیر که مى فرماید: «و من یقتل مؤمنا متعمدا فجزاوه جهنّم خالدا فیها...»، و نیز مى فرماید: «و من عاد فاولئک اصحاب النار هم فیها خالدون.» و «اولئک لهم اللعنه و لهم سوء الدار» و آیاتى دیگر از این قبیل، که تهدید به شر و خطر مى کند، و از عذاب آتش خبر مى دهد، و اما این که این کیفر حتمى و غیر قابل تغییر باشد، به طورى که امکان برداشتنش نباشد، آیات صراحتى در آن ندارند.»
یعنی طبق دیدگاه علامه برای کسی که مرتکب قتل نفس مثلا خودکشی شده است عذاب جاودانه یا همان خلود در جهنم حتمی نیست و امکان بخشش آنها هم وجود دارد؟ با توجه به اینکه خداوند می فرماید پایین تر از شرک هر گناهی که را خداوند بخواهد خواهد بخشید؟
۲. آیا حضرت علامه قائل به خلود جهنم به معنای زندگی ابدی در جهنم است یا خلود را به معنای مدتی بسیار طولانی می دانند و نه جاودانه؟
با تشکر از پاسخگویی شما
«آرمان بدیعی»
اما حکمت این که شرک را نمى آمرزد، این است که عالم خلقت که سراپایش رحمت خدا است، اساسش عبودیت خلق و ربوبیت خداى تعالى است، همچنان که خود خداى تعالى فرمود:
«و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون»
و معلوم است که با شرک دیگر عبودیتى نیست.
و اما اینکه سایر گناهان و نافرمانیهاى کمتر از شرک را مى آمرزد از دو راه و وسیله است،
راه اول: شفاعت کسانى که خداوند براى آنها منزلت شفاعت را قرار داده است، از انبیا و اولیا و ملائکه.
راه دوم: به واسطه اعمال صالحه خود افراد گناهکار، چون اعمال صالحه گناهان را عفو مى کند، و شفاعت شفیعان نیز براى این است همانطور که در دنیا واسطه به کمال رسیدن بندگان بودند در آخرت نیز واسطه باشند همچنانکه خودش فرموده که شفاعت آنان را مى پذیرد، و در حدیثى رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله) فرمود:
«اهل المعروف فى الدنیا هم اهل المعروف فى الاخرة»
کسانى که در دنیا واسطه در خیر و برکت بودند، در آخرت نیز دستگیرى از گنه کاران را به آنان واگذار مى کنند»
و اما توبه:
خواهشمند است در خصوص این روایت توضیح بفرمایید. شما قبلا فرموده بودید موجود مجرد هیچگاه نمی میرد این چگونه مرگی است که در روایت از آن صحبت شده است؟
بنابر روایتی که از امام سجاد (ع) آمده است که ایشان میفرمایند:
«هنگامی که اسرافیل در صور میدمد مرگ، تمام موجودات را در کام خود فرو برده و سکوتی مرگبار عالم هستی را فرا میگیرد سپس خداوند به عزرائیل میفرماید: ای عزرائیل چه کسانی باقی ماندهاند؟ فرشته مرگ میگوید: «انتَ الحی الذی لا یموت» شما که هیچ گاه نمیمیری و جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و من.»
خداوند به عزرائیل دستور میدهد که روح آن سه فرشته مقرب درگاهش را قبض کند. سپس خداوند میفرماید: چه کسی مانده است؟
عزرائیل جواب میدهد: بنده ضعیف و مسکین تو عزرائیل، در این هنگام از طرف خدا خطاب میرسد. بمیر ای ملک الموت. عزرائیل صیحهای میزند که اگر این صیحه را مردم پیش از مرگ میشنیدند در اثر آن میمردند. وقتی تلخی مرگ در کامش پدیدار میشود، میگوید: اگر میدانستم جان کندن این مقدار سخت و تلخ است همانا در این باره با مومنین مدارا میکردم.
پاسخ استاد اصغر طاهرزاده:
مرحوم شیخ در کتاب مجالس به سند خود از حفص بن غیاث قاضى روایت کرده که گفت:
من در محضر جعفر بن محمد (علیه السلام) بودم، در آن زمانى که منصور آن جناب را احضار کرده بود، ابن ابى العوجاء که مردى ملحد بود به حضورش آمد، و عرضه داشت:
چه مى فرمایى در معناى آیه:
«کلما نضجت جلودهم بدلناهم جلودا غیرها، لیذوقوا العذاب» (۱)
که من در آن اشکالى دارم، و آن این است که به فرضى که پوست خود انسان گناه کرده باشد، پوستهاى بعدى که در دوزخ بعد از سوخته شدن پوست اول به بدن مى روید چه گناهى کرده، بسوزد؟
امام صادق (علیه السلام) فرمود:
ما اعتقاد به ارحمالراحمینی خدا داریم. پس هر چیزی که ما نیاز داریم خدا بدون سؤال و جواب در اختیار ما قرار میدهد! حتی اگر خودمان به نیاز آن چیز توجه نداشته باشیم. اینطور نیست؟ اگه خدا آن را به ما ندهد به ما ظلم کرده که ما ابداً به این اعتقاد نداریم. حالا با توجه به اینها پس ما چرا باید برای خودمان و یا حتی دیگران دعا کنیم؟ یعنی اگه ما دعا بکنیم و صلاح مان در آن نباشد یا باشد و ما دعا نکنیم خدا از ما دریغ می کند؟ پس علم و حکمت و عدل و ارحمالراحمینی خدا چی می شود؟
پاسخ استاد اصغر طاهزاده:
روایتی خواندنی از پیامبر (ص) دربارة زن در اسلام
بیهقی در الدرالمنثور از «اسما بنت یزید انصارى» روایت کرده که نزد رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله) شده در حالى که آن جناب در بین اصحابش قرار داشت، اسما عرضه داشت:
پدر و مادرم فدایت باد، من از طرف زنان خدمت شما آمده ام، یا رسول اللّه جانم به فدایت بدان که هیچ زنى در شرق و غرب از آمدن من به نزد تو خبردار نشده، مگر آن که نظریه اش مثل همین نظریه اى است که من عرض مى کنم.
خداى تعالى تو را به حق مبعوث کرد به سوى مردان و زنان (عالم) و ما به تو ایمان آوردیم، و به معبود تو که تو را فرستاده نیز ایمان آوردیم، و ما طایفه زنان محصور در چهار دیوارى خانه ها، و تحت سیطره مردان هستیم، و در عین حال پایه و اساس خانه و زندگى شما مردانیم این مائیم که شهوات شما را بر مى آوریم، و به فرزندان شما حامله مى شویم، و اما شما مردان در دین اسلام برترى هایى بر ما یافته اید، شما به نمازهاى جمعه، و جماعت و به عیادت بیماران، و به تشییع جنازه مى روید، همه ساله مى توانید پشت سر هم به حج بروید، و از همه اینها ارزنده تر این که شما مردان مى توانید در راه خدا جهاد کنید، و چون شما به سوى حج و یا عمره و یا به سوى جهاد مى روید اموال شما را حفظ مى کنیم، و براى شما پارچه مى بافیم، تا لباس برایتان بدوزیم، و اموال شما را تر و خشک مى کنیم، (در نسخه اى دیگر آمده اولادتان را تربیت مى کنیم) پس آیا در اجر و ثواب با شما شریک نیستیم؟
گناهان در برابر خداى عظیم کبیره اند و نسبت به یکدیگر بعضى صغیره و برخى کبیره مى باشند
مساله بزرگى گناه امرى است اضافى و معنایى است که جز با مقایسه با کوچک تر از خودش تحقق نمى یابد، و از همین کلمه است که استفاده مى شود در شرع گناهانى دیگر هست که از آن نهى نیز شده، ولى صغیره اند. بنابراین از آیه شریفه دو چیز استفاده مى شود:
اول اینکه گناهان دو نوعند: صغیره و کبیره،
دوم اینکه گناهانى که طبق آیه شریفه خدا از آن مى گذرد به دلیل مقابله، گناهان صغیره است.
استاد سوالی در مورد جزوه شرح دستورالعمل های آیت الله بهجت داشتم، آنجا که شما در شرح بند ۱۶ این جزوه می فرمایید:
«راضی بودن به مشکلات دنیا در راستای عبادت خداوند، موجب قرب الهی خواهد شد.»
استاد در این مورد و موارد مشابه این بنده خیلی ابهام دارم، آیا راضی بودن مشکلات که باعث رضای خداوند هست، مربوط به مشکلات خارج از اراده ما (قضا و قدر الهی) می شود یا حتی شامل مشکلاتی که در اثر بی تدبیری خود و یا جامعه و اطرافیان ایجاد شده هم می شود؟ مثلا اوضاع و احوال نامساعد کشور و جهان پیرامون، ظلم ها و ستم ها و فساد و مشکلات و مسائل دیگر.
پاسخ استاد طاهرزاده:
در حال مطالعه تفسیر المیزان بودم که در ذیل آیات ۱۱ الی ۱۴ سوره نساء به این روایت برخوردم:
از امام صادق (علیه السلام) روایت آورده که فرمود:
امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود:حمد خدائى را که آنچه مؤ خر است مقدم نداشت و آنچه مقدم بود مؤ خر نداشت.
آنگاه على (علیه السلام) یک دست خود را به دست دیگرش زد و سپس فرمود:
هان اى امتى که بعد از رحلت پیامبرش دچار حیرت شده اگر مقدم مى داشتید کسى را که خدا مقدمش داشت و مؤخر مى داشتید کسى را که خداى تعالى مؤ خرش داشته و اگر ولایت و وراثت را در جائى قرار مى دادید که خداى تعالى قرارشداده بود هرگز نه بنده خدائى فقیر مى شد و نه سهم الارثى که خدا معین کرده بود کم مى آمد و نه حتى دو نفر در حکم خدا اختلاف مى کردند و نه امت در هیچ امرى از امور تنازع مى نمودند،
پاسخ به چهار ایراد بر
جواز «تعدد زوجات» در اسلام
بعضى ها به این حکم یعنى «جواز تعدد زوجات» چند اشکال کرده اند.
«زبان مُقَدّر است»
خلاصه خوب حواستان را جمع کنید! هر چه اطراف شما جمع میشود، مالک آن هستید. مملوک چیزی نیستید. آزاد و مختارید. این اختیار و عزت را از دست ندهید. اگر چهار مرتبه بگویی بیچارهام و عادت کنی اوضاع خیلی بیریخت میشود. کسی که قوی بوده کم کم میبینی ضعیف شده است. این طور گفتن خیلی مدخلیت دارد. همیشه بگویید: «الحمدالله»، شکر خدا. بلکه بتوانی دلت را هم با زبانت همراه کنی. اگر پکر هستی دو مرتبه با دلت بگو: «الحمدالله»، آن وقت غمت را از بین میبرد. قوهات زیاد میشود.
«روایتی دربارة عرض بهشت و جهنم»
در مجمع البیان در ذیل آیه:
«جنه عرضها السموات و الارض»
از رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله) روایت کرده که شخصى از آن جناب پرسید: وقتى عرض بهشت همه آسمانها و زمین باشد پس دوزخ کجا است؟
رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله) فرمود:
«عقلانیت عبور از دولت روحانی»
پرسشگر: آرمان بدیعی
متن سوال:
سلام استاد طاهرزاده عزیز:
نمی دانم شما مستند «فروشنده ۲» را که درباره «برجام موشکی» و زد و بندهای پشت پرده ی ظریف و تیم مذاکره کننده دولت روحانی با ۵+۱ است، دیده اید یا نه. بنده تمامی جلسات «عقل و ادب ادامه انقلاب اسلامی» را گوش داده ام و دارم دنبال می کنم. اینجا دیگه نمی شود پذیرفت که دولت کنونی در کنار پذیرش اصل انقلاب صرفا با این تفکر که برای حل مشکلات کشور باید به سمت غرب رفت و با نزدیکی به غرب مشکلات جامعه را حل کرد، دارد پیش می رود و ما باید با آنها دایالگو کنیم و تفکر آنها را هرچند مخالف با اندیشه ایستادگی و مقاومت است بپذیریم تا نوعی تفکر که تفکر انقلاب اسلامی است به جامعه برگردد. استاد اینها دارند خیانت می کنند. اخراج دانشمندان هوافضا و موشکی، تعلیق زودهنگام فعالیتهای هسته ای چند ماه قبل از شروع مذاکرات، پذیرش تحریمهای مرتبط با فعالیتهای موشکی داوطلبانه تیم مذاکره کننده به مدت ۵ سال. قراردادهای محرمانه تجاری و .... چطور می شود این اقدامات دولت را توجیح کرد که اینها خیانت به کشور نیست؟! ممنون می شوم اگر پاسخ بدهید.
پاسخ استاد اصغر طاهرزاده:
مراتب «اسلام» و «ایمان»
اولین مراتب اسلام، تسلیم و شهادت بر اصل دین و اجمال آن است،
دنبال آن «اولین مرتبه ایمان» اذعان و باور قلبى به این شهادت زبانى و صورى است، آن هم باور اجمالى.
مضمون روایات شیعه در خصوص همراهان پیامبر (ص) در مباهله
در تفسیر ثعلبى از مجاهد و کلبى آمده:
رسول خدا وقتى نصارا را دعوت به مباهله کرد گفتند: فعلا برمى گردیم و پیرامون این پیشنهاد مشورت مى کنیم.
وقتى با هم خلوت کردند به عاقب - که از صاحب رایان ایشان بودند - گفتند: اى عبد المسیح تو چه صلاح مى دانى؟
او گفت: به خدا سوگند اى گروه نصارا شما خوب مى دانید که محمد (صلى اللّه علیه و آله ) نبیى است مرسل، و این پیشنهادى که او کرده، درباره حضرت مسیح حق را از باطل جدا کرده و به خدا سوگند هیچ قومى با پیغمبرى مباهله نکرده که بعد از مباهله دیرى پائیده باشد، بزرگسالان زنده مانده و خردسالانشان به رشد رسیده باشند و شما هم اگر دست به چنین کارى بزنید، بطور قطع همه ما هلاک مى شویم، اگر جز به حفظ دینى که با آن انس گرفته اید رضا نمى دهید و مى خواهید وضع موجود خود را هر چه هست حفظ کنید، پس با او قرارى ببندید و به دیار خود برگردید.
نصارا به سوى رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله) روانه شدند، از آن سو هم رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله) حسین (علیه السلام) را در آغوش و دست حسن (علیه السلام) را در دست گرفته، فاطمه سلام اللّه علیه دنبالش و على (علیه السلام) به دنبال فاطمه سلام الله علیها به راه افتادند، رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله) فرمود: هر گاه من دعائى کردم شما آمین بگوئید،
اسقف نجران وقتى آن جناب و همراهانش را بدید، به مردم خود گفت:
اى گروه نصارا من به یقین چهره هائى مى بینم که اگر از خدا درخواست کنند کوهى را از جاى بکند مى کند، زنهار که مباهله مکنید و گرنه هلاک مى شوید و تا روز قیامت حتى یک نفر نصرانى روى زمین نمى ماند،